تصویر-نقاشی-شدۀ-شجاع-الدین-خورشید-مؤسس-اتابکان-لر-کوچک

شجاع الدین خورشید

اتابک شجاع الدین خورشید  مؤسس لر کوچک

مرگ حسام الدین شوهله در سال ۵۷۰ ه.ق « مینورسکی ، تاریخ لُر ۸۲۸ ، ۸۲۶» را باید سرآغاز فعالیتهای شجاع الدین خورشید برای کسب موقعیت مستقل سیاسی در لُر کوچک در نظر گرفت .

دوران طولانی فعالیت و سپس حکومت شجاع الدین صرف مراحل مختلف تأسیس ، استقرار و سپس تثبیت حکومت خود در لرکوچک شد . وی در این راه تأیید و حمایت اولیۀ رؤسا و منتقدان منطقۀ تحت ادارۀ خود را بدست آورده بود . وی با سازش با طوایف و مردمان آن منطقه که در حملات و یورش های اقوام مختلف تضعیف شده بودند و قرار و پیمان با آنان موجب گردید که مانع جدی در برابر شخصی کردن قدرت و تشکیل حکومت دودمان ایجاد نشود .

سکه عصر اتابکان کوچک

سکه عصر اتابکان کوچک

نقل است که شجاع الدین به تدبیر و مدارا آن نواحی را بتصرف درآورد . «منتخب التواریخ معینی : ص۵۴» در مرحلۀ بعد وی نیازمند بود که سایر اقوام و خاندان های مهم لر کوچک را به اطاعت درآورد . در اینجا با مقاومت هایی روبرو گردید که اهم مخالفت ها بر دو محور متمرکز بود . یکی رقیب اصلی وی   (سرخاب بن عیار) و دیگری رؤسای متنفذ قبایل لُر.

نکتۀ دیگری که باز به بحث یادشده مربوط است ، زمان دقیق و نهایی است که می توان بعنوان تاریخ تأسیس حکومت اتابکان لر کوچک در نظر گرفت . چنین بنظر می رسد که باید فاصلۀ ده ساله میان سال ۵۷۰  تا ۵۸۰ ه.ق را دورۀ تأسیس حکومت بدست شجاع الدین خورشید بشمار آورد . در سال ۵۷۰ ه.ق وی توانست براساس توافق رؤسای دودمان هایی که به وی اعلام وفاداری کردند ، در منطقۀ تحت ادارۀ خود که سمت شحنگی در آنجا داشت  ، تسلط یابد . سپس برای گسترش سلطه خود بر سایر طوایف و قبایل لرستان و حذف رقبای سیاسی ، یک دورۀ ده ساله را پشت سر گذارد . متأسفانه ابهام و فقدان صراحت منابع تا اندازه ای است که باید با احتیاط کامل در این خصوص بحث کرد . بعنوان مثال برغم آنکه برخی از منابع و مآخذ تاریخ تأسیس حکومت اتابکان لر کوچک را سال ۵۷۰ ه.ق ذکر می کنند ، اما مشخص نمی کنند که آیا وی در این تاریخ خود را اتابک نامید یا در زمان دیگری دست به اینکار زد . « منتخب التواریخ معینی : ص۵۴»

روند سیاسی نظامی در منطقۀ تحت نفوذ شجاع خورشید چنین بود که وی با رویه ای آرام و مسالمت آمیز نواحی لر کوچک را تصرف کرد . اندک مدتی بعد که موقعیت خود را تثبیت شده دید ، «منتخب التواریخ معینی : ۵۴- بدلیسی : ۳۴» درگیر مسائل پیش روی خود شد . در منابع موجود ، بدون اشاره به مسئلۀ سرخاب بن عیار ، اولین اقدام مهم شجاع الدین خورشید را درگیر شدن با قبایل و طوایف لر و کرد مخالف حاکمیت او دانسته اند .                « مینورسکی ، تاریخ لر: ۸۲۸»  به روایت حمدالله مستوفی وی دو پسر به نامهای بدر و حیدر داشت که آنها را به جنگ گروه جنگروی به سمسا (یکی از ولایات مانرود) فرستاد که پس از پیروزیهای اولیه موفق شدند دژ سیاه را در مانگره به محاصره در آورند . در این اثنا حیدر کشته شد . شجاع الدین خورشید به قصد انتقامجویی شدت عمل بسیاری بخرج داد و هر که را از آن قوم می یافت ، می کشت . که در نتیجۀ این خشونت ، جنگرویان تمامی سرزمین مانرود را به وی واگذاشتند . « حمدالله مستوفی ، تاریخ برگزیده : ۵۵۲- بدلیسی ، شرف : ۳۴»

مورخان از این رفتار شجاع الدین به جور و تعدی یاد می کنند . « منتخب التواریخ معینی : ص۵۴»

محدوده قلمرو اتابکان لرکوچک

محدوده قلمرو اتابکان لرکوچک

به روایت حمدالله مستوفی ، شجاع الدین توانست بتدریج قلمرو تحت ادارۀ سرخاب بن عیار را از دست وی خارج کند . و او را تا حدی تضعیف نمایید . که وادار شود بعنوان عامل شجاع الدین به منصب شحنگی مانرود تن در دهد . پس از این بود که ملک لرکوچک به یکباره بر سرشجاع الدین خورشید قرار گرفت . «حمدالله مستوفی ، تاریخ برگزیده : ۵۵۱،۵۵۲- بدلیسی :۳۴» اما رفتار شجاع الدین خورشید در فتح قلعۀ ولایت مانرود و دژ سیاه (مانگره) واکنش دربار خلافت عباسی را برانگیخت . و از سوی دیگر در منابع اشاره شده که لرها به جهت دادخواهی و استمداد به دارالخلافه رفتند . « منتخب التواریخ معینی : ۵۴»

الناصرالدین الله عباسی (۵۷۵تا۶۲۲ ه.ق) در صدد مداخله در این قضیه برآمد . به روایت کتاب منتخب التواریخ معینی ابتدا او طی حکمی ، شجاع الدین را معزول کرد . اما او به حکم خلیفۀ عباسی اعتنایی نکرد . « منتخب التواریخ معینی : ۵۴» در نتیجۀ چنین رفتاری روابط مابین تیره شد . در روایتی از حمدالله مستوفی و همچنین بدلیسی آمده است که پس از قضیه تصرف دژ مانگره ، از دارالخلافه دستور رسید که شجاع الدین و برادرش نورالدین به حضور خلیفه برسند . وقتی آنان به بغداد رفتند ، در آنجا از آنان خواستند تا قلعۀ مذکور را به عاملان خلیفه تسلیم کنند . اما وقتی این پیشنهاد را رد کردند ، هر دو را به زندان انداختند . نورالدین محمد در حبس جان باخت و به برادر وصیت کرد که هرگز قلعه را تسلیم نکند . اما شجاع الدین برای رهایی از زندان پذیرفت که قلعه را تسلیم نماید و در عوض ولایات دیگری به او داده شود . از این رو ولایت طرازک از توابع خوزستان به او داده شد و او نیز پذیرفت و از حبس آزاد شد و به لرستان برگشت . « حمدالله مستوفی ، تاریخ برگزیده : ۵۵۲- بدلیسی : ۳۴، ۳۵»

آزامگاه-شجاع-الدین-خورشید

آزامگاه شجاع الدین خورشید

در روایت دوم چنین آمده است که ابتدا خلیفه عباسی با صدور حکم شجاع الدین را معزول نمود ، لیکن وی حکم را نادیده گرفت و در دژ مانگره پناه جست . سپس برادرش نورالدین محمد را به دربار خلیفه فرستاد . خلیفه برای تحت فشار قرار دادن شجاع الدین ، برادرش را آنقدر در محبس نگاه داشت ، که جان سپرد . « منتخب التواریخ معینی :۵۴»

ظاهراً در این مدت خلیفه الناصر سپاهی برای محاصرۀ دژ مانگره و شجاع الدین خورشید اعزام کرد ، که مدت ها آنجا را در حصر داشتند . شجاع الدین مستأصل شد و از امرای سپاه خلیفه درخواست امان نامه ای از سوی خلیفه بکرد ، که مورد موافقت قرار گرفت و قلعه تسلیم گردید . خلیفه قلعه را به معتمدان خود سپرد و  شجاع الدین را هم برقرار حاکم لرستان گردانید . « منتخب التواریخ معینی : ۵۴»

حمدالله مستوفی و مؤلف منتخب التواریخ معینی هر دو تاریخ توافق و بازگشت شجاع الدین خورشید به حکومت لر کوچک را در حدود سال ۵۹۰ ه.ق با این عبارت که وی پس از این واقعه مدت سی سال دیگر حکومت کرد ، مشخص می کنند . « ساکی : ۲۴۶ ،۲۴۷- مینورسکی ، تاریخ لر : ۸۲۸»

شجاع الدین در ادامۀ حکومت خود سپاهی به فرماندهی بدرالدین و برادرزاده اش سیف الدین رستم ، به مصاف حاکم ولایت بیات که یک بیک ترک بود و قلمرو لرستان را مورد تجاوز قرار داده بود، گسیل داشت که حاکم ترک شکست خورد و آن ولایت به تصرف لرها در آمد . « حمدالله مستوفی ، تاریخ برگزیده : ۵۵۲، ۵۵۳- منتخب التواریخ معینی :۵۴،۵۵- بدلیسی : ۳۵»

شجاع الدین خورشید ابتدا فرزندش بدرالدین ، سیف رستم ، فرزند نورالدین محمد را به ترتیب بعنوان ولیعهدهای خود برگزید . « خمدالله مستوفی برکزیده : ۵۵۳- منتخب التواریخ معینی : ۵۵» این دو امور قبایل تابعۀ قلمرو او را برعهده داشتند . اما سیف الدین رستم ، که پدرش درجریان بحران روابط خلافت و شجاع الدین خورشید در زندان در گذشته بود ، با طرح توطئه ای علیه بدرالدین فرزند خورشید ، اقداماتی را آغاز نمود . سیف الدین رستم با تأثیرگذاری بر شجاع الدین خورشید که به دلیل کهولت سن ، نقصان رأی یافته بود ، وی را بر فرزند و مادرش بدبین کرد و به صورت رسمی اجازۀ قتل او را گرفت و برای آنکه شجاع الدین از این امر منصرف نشود ، سریعاً رقیب را بقتل رسانید . « حمدالله مستوفی ، گزیده : ۵۵۳- منتخب التواریخ معینی : ۵۵» اندوه پس از مرگ پسر بر ضعف شجاع الدین افزود که عاقبت درسال ۶۲۱ ه.ق جان به جان آفرین تسلیم کرد . « حمدالله مستوفی :۵۵۳- منتخب التوارخ: ۵۵» از اتابک شجاع الدین چند فرزند بنامهای حسام الدین خلیل ، بدرالدین مسعود ، شرف الدین تهمتن و امیرعلی باقی ماند .«بدلیسی : ۳۵»

اتابک خورشید مقر ثابت و دائمی نداشت و به سبک زندگی طوایف لرکوچک ایام تابستان را در منطقۀ کریت و زمستان را در گردلاخ می گذراند .            « حمدالله مستوفی : ۵۵۳»

حوادثی که در ایام حکومت شجاع الدین در جریان بود ، می توان به فرار سلطان محمد خوارزمشاه از مقابل چنگیزخان مغول بسوی غرب و ورود به منطقۀ لر کوچک بود که مورد استقبال اتابک شجاع الدین خورشید قرار گرفت . و مراتب و اطاعت خود را به وی اعلام نمود .

 

 

منابع :

منتخب التواریخ معینی ، منسوب به معین الدین نطنزی ، به اهتمام ژان اوبن ، تهران ۱۳۶۳ شمسی

حمدالله مستوفی ، تاریخ گزیده ، به اهتمام دکتر عبدالحسین نوایی ، تهران ، ۱۳۶۳ شمسی

بدلیسی ، شرف خان ، شرفنامه ، به اهتمام ولادیمیر ولییا منیوف زرنوف ، تهران ، ۱۳۷۷ شمسی

مینورسکی ، ولادیمیر ، رسالۀ لرها و لرستان ترجمۀ سکندر امان اللهی بهاروند و لیلی بختیاری ،تهران ، ۱۳۶۲ شمسی

ساکی ، علیمحمد ، جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان ، خرم آباد ، ۱۳۴۴ شمسی

خلاصه شدۀ مبحث اتابکان لر ، تاریخ جامع ایران ، جلدنهم ، شهرام یوسفی فر

تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده

 

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *