روی-سکه-خسرو--اشکانی

خسرو اشکانی

  خسرو اشکانی  «۱۰۸تا ۱۳۰ میلادی»

یکی دیگر از فرمانروایان خاندان اشکانی خسرو بود . او بمدت بیست و دوسال حکومت کرد . وی را برادر پاکور دوم دانسته اند.  با اینکه پاکور دارای دو فرزند پسر بود مجلس مهستان خسرو را به پادشاهی برگزید . او نیز از ابتدای پادشاهی با گروهی که مدعی تاج و تخت بودند درگیر بود . دونفر از آنها  یکی برادر مهرداد چهارم و دیگری بلاش برادر خود او بودند .

ظاهرا تفکرات احیاء قدر و منزلت اشکانیان در زمانهای اوج در سر خسرو نیز وجود داشت لیکن مشکلات عدیده دیگر منجمله جنگ با رومیان و دخالت های مجلس نجبا این فرصت را از او گرفته بود.

هرچند انگیزه حمله روم این بار نیز ظاهراً تامین امنیت مرزها ، کسب افتخارات و تسلط بر راههای بازرگانی بود اما در واقع انگیزه اصلی همانا گرفتن انتقام شکست  فاحش آنها در نبرد کرهه بود . ظاهراً بهانه این جنگ چنین بود که هردو رهبران ایران و روم توافق کرده بودند برای تعیین فرمانروای ارمنستان همواره  نظر طرفین جلب شود . چنانکه به هنگام اعزام اکسیدار «اخشیدر» از سوی پاکور بعنوان فرمانروای ارمنستان موافقت روم نیز جلب شده بود . اما وقتی خسرو برادر و پسر دیگر خود پاکور پارتامازیریس را بجای او بعنوان فرمانروای ارمنستان اعزام کرد، این انتخاب بر تراژن امپراطور روم گران آمد . و این امپراطور خودخواه تصمیم حمله به ایران را گرفت . در واقع اختلافات داخلی دولت اشکانی نیز این تصمیم گیری را برای مجلس روم آسان کرد . اینک نزدیک به سی سال بود که اختلافات داخلی میان شاهزادگان اشکانی و نیز مجلس مهستان روزبروز بر ضعف دولت اشکانی می افزود . به هرحال امپراطوری روم که اوضاع را به سود خویش مناسب می دید ،جهت نبرد عازم شرق شد «ولسکی ۱۳۸۳: ۱۹۹-زرین کوب ۱۳۷۷: ۳۹۷ »

ظرف-شیشه-ای کشف-از-خوزستان-دوره-اشکانی-آرشیو-موزه-ملی-ایران

ظرف-شیشه-ای کشف-از-خوزستان-دوره-اشکانی-آرشیو-موزه-ملی-ایران

تریانوس تراژان شصت وچهار ساله در رویا خویش را فاتحی بزرگ همچون اسکندر می دید . به همین سبب درمقابل فرستادگان خسرو مقاومت کرد و حاضر به پذیرش شرایط صلح ، مبنی بر اینکه پادشاه ارمنستان تاج خود را از امپراطور روم دریافت دارد نشد، بلکه سیاست قهر و خشم راترجیح داد . بنابراین امپراطور تراژان هدایای خسرو را بازگرداند . و پیامی تهدید آمیز نیز برایش فرستاد که مضمون آن چنین است : «دوستی فرمانروایان از کردار مشخص می شود نه از گفتار»

تریانوس«تراژان» در بهار ۱۱۴میلادی از سوریه به ارمنستان یورش برد. پادشاه ارمنستان که یارای مقاومت درمقابل لشگریان بیشمار روم را نداشت و از هیچ طریقی موفق به آرام کردن امپراطور روم نشده بود ، تسلیم گردید . تراژان نیز ارمنستان را بعنوان بخشی ازقلمرو امپراطوری روم اعلام کرد و فرمان داد تا پنهانی پادشاه ارمنستان را بقتل برسانند . آنگاه تراژان دربهار سال ۱۱۵ میلادی به میانرودان یورش برد و چند شهر و ولایت اسروئن ، کردوئن و آدیابن راتسخیر کرد . وی در تیسفون سکه هایی ضرب زد که بر روی آن کلمه Parthia capta  به معنی «پارت مغلوب» حک شده بود . وی سپس از طریق دجله تا خلیج فارس رفته و خاراسن«دشت میشان» را متصرف شد.

دراین میان سیاست مقابله خسرو چنین بود که او را بداخل خاک ایران بکشاند و آنگاه ضربه لازم را براو وارد سازد . پس تیسفون را نیز برای او تخلیه کرد و سپاه اورا تا ایلام بدنبال خود کشاند. تراژان برسر راه خود شهر ها و روستاها را غارت کرد. در نتیجه خشم عمومی را برعلیه خود برانگیخت . چندی نگذشت که شورشی فراگیر علیه تراژان و سپاه خسرو آغاز شد . از سوی دیگر ارتباط او با سوریه نیز به کلی قطع شد و ناگهان دریافت که چگونه نقشه های خسرو علیه او کارساز بوده است . رومی ها با هدر دادن نیروی انسانی بسیار و ثروت فراوان ، چیزی جز شکست ازاین جنگ بدست نیاوردند. تراژان باعجله یکی از شاهزادگان اشکانی را بنام پارتاماسپات «۱۱۶ میلادی» که با خسرو دشمنی داشت ، در تیسفون برتخت نشاند و خود سراسیمه راه باز گشت را درپیش گرفت . پارتاماسپات بعنوان شریک رومی مدتی تخت شاهی اشکانی را بدست آورد. پسر خسرو اول که بخش عمده ای از زندگی را به تبعید در روم گذرانده بود، تراژان امپراطور روم را در تصرف پارت همراهی کرد.تراژان برای ضمیمه کردن پارت ،تصمیم گرفت پارتاماسپات رابعنوان مدعی تاج وتخت اشکانی منصوب کند .اما پس از شکست روم،وی نیز به آسانی توسط خسرو اول شکست خورد و به روم گریخت . سپس روم به وی حکومت اسروئن را اعطا کرد. هرچند سکه هایی که نشان از اکباتان دارند، ممکن است در تیسفون ازسوی رومی ها ضرب شده باشند ، تصویر او نشان از پاره ای تاثیرات رومی دارد.

پیه-سوز-مفرغی-دوره-اشکانی

پیه-سوز-مفرغی-دوره-اشکانی

در این حال هترا«الحضرا» در برابرتراژان شورید  و او جز عقب نشینی در مقابل آن راه دیگری نداشت  و در این عملیات چنان تلفاتی براو وارد شد که برای همیشه غرور جهانگیری از سر او بیرون رفت. همین امر موجب چنان اندوهی در وجود او شد که در راه بازگشت دچار سکته و بیماری استسقا شد . ظاهرا یکی از عوامل مهم پیروزی خسرو دستگاه جاسوسی قدرتمند او بود که گزارش لحظه به لحظه حرکات سپاه روم را به او خبر می داد . عامل دیگر پیروزی خسرو، شورشی بود که از سوی یهودیان در یهودیه و علیه سپاه روم بر پا شد. در واقع قیام یهودیان درپشت جبهه تراژان او را دچار تزلزل کرد.

رومیان که با واقعیت شکست خود روبرو شدند، فرار را برقرار ترجیح داده و گریختند . و در راه باز گشت شهرهای نصیبین، اورفه و سلوکیه را به آتش کشیدند .آنها همچنان تعداد بسیاری از یهودیان معترض را قتل عام کردند. دراینجا دشمنی شاهزادگان اشکانی بایکدیگر به روشنی موجب پیروزی تازه ای برای تراژان شد. برادر خسرو فرمانده سپاهی بود که در فرات مقابل رومیان می جنگید وی ناگهان درگذشت و پسرش ستروک فرماندهی سپاه را برعهده گرفت . دراین حال خسرو سپاه دیگری را نیز به فرماندهی پسر خود پارتامازیریس به شمال میانرودان فرستاد تا با سپاه روم نبرد کند. دو سپاه همزمان علیه روم وارد عمل شدند .اما میان دوشاهزاده اختلاف ایجاد گردید بطوری که تراژان از این فرصت استفاده کرد و به پارتامازیریس وعده پادشاهی ایران را داد . در این میان سنتروک بقتل رسید و تراژان در تیسفون پارتامازیریس را شاه اعلام کرد و در آنجا بنام اوسکه زدند ، اما مردم پادشاهی او را نپذیرفتند در این حال خسرو پس از عزیمت تراژان ، بلافاصله به تیسفون آمد و شاه غا صب را از تخت بیرون کشید.مقاومت در مقابل سپاه روم در جای جای ایران دیده می شد. در بیرون از ایران نیز ارمنستان، هترا در جنوب موصل و شهر دورااروپوس پایگاه مقاومت ایرانیان بشمار می رفت . تراژان از این لشکرکشی سودی نبرد و این عملیات سه ساله جز تلفات سنگین انسانی و هزینه های گزاف که بر مردم تحمیل شده بود برای او عوایدی نداشت . تراژان درسال ۱۱۷میلادی بعلت بیماری درگذشت .«ولسکی۱۳۸۳: ۲۰۰-۲۰۴»در این میان دختر خسرو و تخت پادشاهی بدست رومی ها افتاد .اگرچه اوتوانست دختر خود را بزودی از دست امپراطور جدید هادریان بیرون آورد . لیکن تخت پادشاهی برای چند سال نزد آنان باقی ماند ، تاموضوع مذاکرات صلحی دیگر معین شود . بهرحال روابط مابین ایران و روم پس از چندی دوباره به حال عادی برگشت  و رود فرات بعنوان مرزی مشترک معین شد. هرچند خسرو توانست بر برخی مناطق غربی میانرودان تسلط یابد، اما اوضاع داخلی حکومت اشکانی بسیار ناپایدار و نگران کننده بود.ازجمله نزاعی که از سالها پیش میان خسرو و بلاش سوم مطرح بود سرانجام به سود بلاش بپایان رسید  «ولسکی ۱۳۸۳: ۲۰۵- زرین کوب ۱۳۷۷: ۳۹۸»

کاسه-شیشه-ای-پایه-دار-مکشوفه-از-شوش-دوره-اشکانی-آرشیو-موزه-ملی-ایران

کاسه-شیشه-ای-پایه-دار-مکشوفه-از-شوش-دوره-اشکانی-آرشیو-موزه-ملی-ایران

 

 

 

منابع :

عبدالحسین زرین کوب ، تاریخ مردم ایران ، قبل از اسلام ، چاپ پنجم ، انتشارات امیرکبیر ، تهران ، ۱۳۷۷ شمسی

ولسکی ، یوزف ، شاهنشاهی اشکانی  ، ترجمۀ مرتضی ثاقب فر ،  انتشارات ققنوس ، تهران ۱۳۸۳ شمسی

مطلب ازجلد اول تاریخ جامع ایران ، محمود جعفری دهقی

تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *