نرسی ساسانی
نرسی
وی بعد از بهرام سوم برتخت سلطنت جلوس کرده و از سال ۲۹۳ تا سال ۳۰۲ میلادی برسلسله ساسانی حکومت کرد .
رومیها وی را نرسه و یا نرسی می خواندند. «کریستین سن ،ایران در زمان ساسانیان ،ص۲۵۷»
در کتیبه پایکولی که آسیب زیاد دیده است ، نرسه ادعا می کند پادشاهی ایران از سوی پدرش ،شاهپور یکم به او اعطا شده است و او برطبق وصیت شاهپور برتخت شاهی تکیه زده است .«زرین کوب روزبه ۱۳۷۹: ۱۲-شروو۱۹۸۳ب: ۵۹،۶۰» مورد ذکرشده مورد تایید عده ای از درباریان و صاحبمنصبان بزرگی چون ارگبد،هزاربد،سپاهبد و بیدخش بوده است .«شروو۱۹۸۳: ۳۳» و نیز اعطای لقب نرسه در کعبه زرتشت شاهپور آن را بیشتر قابل قبول می سازد . در این کتیبه شاهپور پسرش نرسه را با لقب آریایی میخواند . «باک ۱۹۷۸: ۳۳۴- هویزه ۱۹۹۹: ۱/۴۷» نرسه در همین کتیبه شاه هند و سکستان و توران نامیده شده است . «لوکونین ۱۳۷۲: ۱۶۸»
بدیهی است که در این عصر بدلیل بدبینی و خوار نمودن نرسه نسبت به موبد بزرگ کردیر متعصب قدرت و نفوذ او بسیار روبه افول رفته باشد .« زرین کوب – تاریخ مردم ایران قبل از اسلام ص۴۴۵»
نرسی از پیروان مانی دلجویی کرد و آنان را مورد حمایت قرار داد و این عمل او باعث شد پیروان مانی پشتیبان و حامی او شوند . «زرین کوب ص۴۴۵» پس از تحکیم بنیان فرمانروایی ، او درصدد تهدید رومیان برآمد و مسئله ارمنستان بهانه خوبی برای شروع این تهدید بود و در همین ایام ، دیو کلسیان نرسه را در شورش مانویان مصر علیه امپراطوری روم مقصر دانست . این اتهام شاید درست نبوده ، لیکن بهانه دیگری شد تا نرسه با توسل به آن ، به ارمنستان روم حمله کند و تیرداد فرمانده دست نشانده اشکانی روم را در سال ۲۹۶ میلادی از آنجا خارج کند.«زرین کوب ۱۳۶۴: ۱/۴۴۶ – شهبازی ۱۳۸۹:۳۵۹» سپس نرسه به میانرودان حمله برد . و در سال ۲۹۷ میلادی ، نرسیده به حران سپاه روم که به فرماندهی گالریوس به یاری تیر داد آمده بود ، شکست سختی خورد و کل میانرودان را از سلطه رومیان خارج ساخت . اما سال بعد نرسه که به همراه خانواده خود به ارمنستان روم می رفت ، گالریوس با هماهنگی و پشتیبانی اشراف و بزرگان ارمنی در محلی بنام اسخا حوالی ارزروم کنونی برسپاه نرسه تاخته و او را مغلوب کرد و همسر و بعضی خویشاوندان او نیز اسیر گردیدند و بخشی از خزائن دولتی نیز بدست رومیان افتاد . «سال ۲۹۸ میلادی» « زنارس ۲۰۰۹: ۱۲/۳» نرسه که به مادر رفته بود چندی بعد افربان را جهت مذاکرات ایران و روم مامور کرد که به نزد گالریانوس برود . که در آنجا افربان ، ایران و روم را همانند دو چشم یک پیکر نامید و تقاضای صلح کرد . «راولینسن ۱۸۷۶: ۱۲۴- کنپا۲۰۰: ۱۲۳» گالریانوس خواهان ادامه پیشرویهای نظامی در ایران شد ولیکن خبر تجدید قوای ایرانیان توسط جاسوسان به رومیان رسید . دیوکلسیان پیشنهاد صلح و استرداد اسیران را پذیرفت . بعد از مدتی نرسه که هنوز در ایالت ماد مانده بود در محلی ناشناخته در کنار رودخانه اسپرودیس و یا آسپروداس «سفیدرود» با سفیر دیوکلسیان دیدار کرد . مشروح این مذاکرات در عهدنامه صلح نصیبین بشرح ذیل آمده است . واگذاری پنج ولایتی که در ساحل رود دجله واقع بود به رومیان و اینکه دجله مرز میان ایران و روم باشد. و از سوی دیگر شاهنشاهی ساسانی از مداخله در امور ایبریا «گرجستان» و حق برگزیدن پادشاه آن ناحیه چشم بپوشد . و ایبریا را به روم واگذار کند. حدود ارمنستان از دژی در ماد کوچک «آذربایجان » تعیین شود . نصیبین یگانه محلی برای مبادله مال التجاره مابین روم و ایران خواهد بود. آمده است که این شرط بنابه خواهش نرسه حذف شده است .«پیرنیا، تاریخ باستانی ایران ص۲۹۴- شومون ۱۹۶۹: ۲۰»
باری عهدنامه نصیبین بقدری خفت بار و مایه ننگ بوده که نرسی بعد از امضای آن نتوانسته حکومت کند و بعد از مدتی استعفا کرد و از شدت رنج و ناراحتی در سال ۳۰۲ میلادی چشم از جهان فرو بست .« زرین کوب ، تاریخ مردم ایران قبل از اسلام ص ۴۴۷»
منابع :
عبدالحسین زرین کوب ، تاریخ مردم ایران ،قبل از اسلام ، تهران انتشارات امیرکبیر ، ۱۳۶۴ شمسی
کریستین سن ، ایران در زمان ساسانیان ، ترجمۀ رشید یاسمی ، ویرایش حسن رضایی باغ بیدی ، تهران ، ۱۳۷۸ شمسی
کریستین سن ، آرتور ، سلطنت قباد وظهور مزدک ، ترجمۀ احمد بیرشک ، تهران ، ۱۳۷۴ شمسی
شهبازی ، علیرضا شاهپور ، تاریخ ساسانیان ، ترجمۀ بخش ساسانیان از کتاب تاریخ طبری و مقایسۀ آن با تاریخ بلعمی ، تهران ۱۳۸۹ شمسی
پیرنیا ، (مشیرالدوله) حسن ، تاریخ ایران باستان ، چاپ مجلس ، تهران ، ۱۳۱۱شمسی
لوکونین ، ولادیمیر ، تمدن ایران ساسانی ، ترجمۀ عنایت الله رضا ، تهران ، ۱۳۷۲ شمسی
مطلب از جلد اول کتاب تاریخ جامع ایران ، روزبه زرین کوب
تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.