نقش-برجسته-اردشیر-اول-بر-روی-سنگ-کوه-نقش-رستم۳-۲۳۵x300

اردشیر اول هخامنشی (اردشیر دراز دست)

اردشیر اول (اردشیر درازدست)

نقش-برجسته-اردشیر-اول-بر-روی-سنگ-کوه-نقش-رستم

نقش-برجسته-اردشیر-اول-بر-روی-سنگ-کوه-نقش-رستم

کتزیاس نقل کرده است که خشایارشاه در اواخر عمر به شدت تحت تاثیر فرماندهی گارد پادشاهی که آریابانوس نام او بود و درجای دیگر از او با نام اردوان یادشده قرار داشت وشخص دیگری در دربار بنام اسپَمیترِس که دیودور از او با نام میتریداتس یادمی کند با او روابط نزدیک داشت این دو با تحریک پسر دوم پادشاه که اردشیر نام داشت ، تصمیم به قتل پادشاه گرفته ودر سال۴۶۵ق.م وارد خوابگاه خشایارشاه شده و وی را بقتل رساندند . پس از آن مخالفان هر کدام قتل پادشاه رابه گونه ای تفسیر کردند . بابلیان آن را مجازات مردوک ومصریان آنرا مجازات خدایان مصری برشمردند.«داندامایف ۱۹۸۹: ۲۳۴»

پس از مرگ شاه توطئه گران سراغ داریوش فرزند ارشد شاه رفته و او را متهم بقتل کردند .وی علی رغم اقرار به بی گناهی ، توسط توطئه برادرخود اردشیر و درباریانی که توصیف آنها شد بقتل رسید. ودر نهایت اردشیر فرزند دوم خشایارشاه در سال۴۶۵ق.م قدرت را بدست گرفته و بر تخت سلطنت جلوس کرد .« دیودور کتاب یازدهم : ۶۲ –یوستین ،کتاب سوم :۱- بروسیوس ۲۰۰۶: ۲۵»

http://taghvimetarikh.com/wp-content/uploads/2018/10/اردشیر-اول-سکه-های-ایران-زمین-شریعت-زاده

اردشیر-اول-سکه-های-ایران-زمین-شریعت-زاده

اردشیر-اول-سکه-های-ایران-زمین-شریعت-زاده

اردشیر-اول-سکه-های-ایران-زمین-شریعت-زاده

نام مادر او آمستریس دختر اُتانس از خاندان هخامنشی بود . «یامائوچی ۱۹۹۰: ۲۴۸- یوستی ۱۹۶۳: ۹۸» اوتوسط مگابیز داماد خشایارشاه اطلاع یافت که آرتابانوس قصد دارد علاوه برپدرش او را نیز بقتل برساند .لذا او پیشدستی کردو آرتابانوس را کشت.

سپس به یک سری تغییر تحولات اساسی در دربار و حکومت دست زد وبسیاری از امرا وحاکمان ولایات را از منصب برکنار کرده  ونزدیکان وکسانی که مورد اعتمادش بودند را جایگزین نمود . در این ایام هیستاسپ یا ویشتاسپ برادر او که ساتراپی استان باکتریا بود، علیه شاه پارسی شورید . اردشیر این شورش و برادرش را سرکوب کرده وآن استان را مطیع خود ساخت . « دیودور ، کتاب یازدهم ، ۶۹- یامائوچی ۱۹۹۰ : ۲۴۸ – اشمیت ۱۹۸۳: ۶۹ ،۸۶»

تمستوکلس یونانی که درنبرد سالامیس موجب پیروزی آتن شده بود ،با بدبین شدن دربار یونان و رانده شدن وی از طریق سرزمین ایونیه خود را به دربار ایران درشوش رسانده و پناهنده شد.او همچنین درمورد جنگ سالامیس درخواست بخشش نمود . وی اولین مرد مشهور غربی است که در دربارایران می توانست با زبان ایرانی سخن بگوید«زرینکوب ص۱۷۵» «داندامایف ۱۹۸۹: ۲۳۵»  « کوک ۱۹۸۳: ۱۲۷، ۲۴۸»

توسیدیدس گزارش کرده است که تمیستوکلس بعد از مدتی جند شهر را بعنوان هدیه از شاه دریافت کرد که بتواند از خراج آنها امرار معاش کند . ماگنزیا ، ادومیاندروم به خاطر برداشت فراوان غله ، مالیاتش را که پنجاه قنطار بوده به وی پرداخت می کرد و همچنین شهر لامپ بخاطر تاکستانهای انگور وشراب آن ومیوه به دلیل ادویه مرغوب جزء هدایای شاه به وی بود . « داندامایف ، تاریخ سیاسی هخامنشیان ،ص ۳۱۱»  تمیستوکلس درسال ۴۶۲ میلادی در سن شصت وپنج سالگی در گذشت .« رجبی ، اردشیر دراز دست ،۳۲۹،۳۲۷» توسیدیدس گفته است که وی براثر بیماری در گذشته است .«داندامایف ، تاریخ سیاسی هخامنشیان ، ۳۱۱»

بشقاب-نقره-با-کتیبه-خط-کیخی-که-به-فرمان-اردشیر-اول-ساخته-شد-ودر-گنجینه-میراث-فرهنگی-

بشقاب نقره با کتیبه خط میخی که به فرمان اردشیر اول ساخته شد – در گنجینه میراث فرهنگی

داندامایف آورده است :  تمیستوکلس چون نمی خواست در مقابل آتن وارد جنگ شود ،  با اینکه شاه به او قول داده بود که در این مورد مداخله نخواهد کرد ، وی با خوردن سم خودکشی کرد . «داندامایف، تاریخ سیاسی هخامنشیان ،۳۱۲»

یکی دیگرازمعضلات مهم دوران حکومت اردشیر اول به روایت توسیدید« توسیدید، کتاب اول ۱۰۴،۱۱۰،۱۰۹» شورش مصربود . در سال۴۶۰ ق.م مردم مصر به رهبری ایناروس پسر پسامتیکوس ازاهالی لیبی شوریدند . از جمله دلایل این شورش بی حرمتی مقامات ایرانی نسبت به معابد و پرستشگاه های محلی و اخذ مالیاتهای سنگین و بی رویه ذکر شده است . «توسیدیدس کتاب اول، ص۴۴- کتاب یازدهم ص۷۱»

شورشیان موفق شدند که ماموران مالیاتی را اخراج کرده وقسمتی از مصر را بتصرف خود درآورند .اردشیر نیروی کمکی به مصر اعزام داشت .لیکن ساتراپ مصر که هخامنش نام داشت ، با کمک نیروهای اعزام شده باز هم متحمل شکست شد . ایرانیان به دژ سفید در مرکز شهر پناهنده شده و به مدت یکسال ونیم مقاومت کردند .اسناد بجا مانده در این خصوص مربوط به سالهای پنجم ونهم پادشاهی اردشیر، نشانگر حفظ بخشی از ممفیس و منطقه مصربالا  توسط پارسیان است . «کورت ۱۳۸۲: ۶۹ – پیرنیا ۱۳۱۱: ۲/۹۳۰ – بروسیوس ۲۰۰۰: ۷۹ – پوسنر ۱۹۳۶ : ۳۱» مصر از آتن تقاضای کمک کرد وآتن فرصت را مغتنم شمرده جهت مقابله با پارس و ایجاد روابط تجاری با مصر ، دویست کشتی جنگی را در سال ۴۵۹ ق.م به مصر گسیل داشت .این ناوگان ابتدا قبرس را تصرف کرد وسپس وارد نیل شدوموفق شد بخشی از ممفیس را تسخیر کند . «رابرتسن ۱۹۸۰: ۱۱۹- اندرو برن ۱۹۶۲: ۳۳۵»

کنگره های شاخی شکل در کاخ اردشیر یکم

کنگره های شاخی شکل در کاخ اردشیر یکم در تخت جمشید که بنای کاخ تقریباً ویرانه است . لبه غربی و جنوبی بنای اصلی کنگره ای بوده که شبیه شاخ و سر گاو را داشته اشت . جوزپه تیلیا و همسرش آن بریت تیلیا که از سوی مؤسسه ایتالیایی ایزمیو در سالهای ۱۳۴۳تا ۱۳۵۷ خورشیدی مسئولیت مرمت مجموعه تخت جمشید را بر عهده داشته اند چند عدد از این کنگره ها را در پایین تختگاه از زیر خاک بیرون آورده و سر جایشان نصب کرده اند . تحلیل این کنگره ها مشخص نیست ولیکن می توان گفت که آنها نوعی جان پناه و یا حفاظ در برابر ورود دشمن بوده است .

اردشیر با فرستادن مگابیز به یونان و پرداخت طلا به مردم اسپارت وتطمیع آنها کوشید که تحریکشان به جنگ علیه آتن نماید لیکن موفق به اینکار نشد .

اما اردشیر درسال ۴۵۶ق.م ساتراپ سوریه مگابیز را با سپاهی مجهز ومجرب و ناوگانی ، از فنیقیه به منطقه اعزام کردو مگابیز موفق شد در بهار سال۴۵۵ق.م مصر را فتح کرده ویونانی ها را شکست دهد . ایناروی نیز موفق شد به همراه سربازانش به جزیره پروسوپیتیس بگریزد . قسمتی از سپاه ایران آنها را محاصره کرده وگروه دیگر از سپاه کشتی های خود را به یکی از انشعابات نیل هدایت کرده و در آنجا با قرار دادن کشتی ها کنار هم راه آب را مسدود کردند . نتیجتاً آب در آن قسمت ازیونان خشک شده و کشتی های یونانیان برگل نشست و آتنی ها به جهت آنکه کشتی هایشان بدست دشمن نیفتد ، تمامی آنها را آتش زده و گریختند  و ایناروس وسربازانش به اسارت مگابیز در آمد . « توسیدیدس ،کتاب اول : ۱۱،۱۰۹،۱۰۴ – دیودور کتاب یازدهم : ۷۱،۷۴،۷۷» مگابیز آنان را به دربار اردشیر فرستاد و شاه به آنها امان داد. لیکن بعداز مدت پنج سال به تحریک و اصرار مادرش برای کشتن ایناروس به اتهام قتل هخامنش ، او را از بین برد . « یامائوچی ۱۹۹۰ : ۲۵۰ – بیگوود ۱۹۷۸: ۱۸۰»

بنابراین شورش مصر که شش سال بطول انجامید ، در سال ۴۵۴ق.م خاتمه یافت ومصر مجددا یکی از ایالت های ایران شد.فقط در  نواحی دلتای غربی که امیرتائیوس یکی از رهبران شورشیان بود توانست خود را حفظ کند .زیرا آن منطقه باتلاقی و عبور از آن بسیار مشکل بود و نمی توانستند او را دستگیر کنند .«داندامایف ، تاریخ سیاسی هخامنشیان ،۳۱۶»

تکمیل پرسپولیس به دست معماران هخامنشی

تکمیل پرسپولیس به دست معماران هخامنشی در عهد اردشیر اول

در سال ۴۵۰ ق.م یکی از سرداران ونزدیکان اردشیر بنام مگابیز که به شاه خدمات بسیاری ،منجمله سرکوب شورش مصر توسط او انجام شد،  خودش بر علیه پادشاه قیام کرد .. بعضی از مورخان یونانی از جمله کتزیاس ذکر کرده است علت قیام مگابیز«دربعضی منابع نام وی بغبیش آمده است » کشتن ایناروس توسط شاه بوده است، زیرا وی به ایناروس قول عفو داده بود .

باری مگابیز طی نبردی با سپاهیان شاه پیروز گردید لیکن بدلیل لشکر کشی مجدد به قبرس درسال ۴۴۹ ق.م با اردشیر صلح نمود ودر مقامش تثبیت گردید و برای رویارویی با یونانیان به دریای اژه قبرس روانه آن نواحی گردید .یونانی ها که برای جبران شکست خود فرماندهی را به سیاستمدار آتنی ، کیمون فرزند ملیتادیس فرمانده آتنی ها در جنگ ماراتن ، که پس از تبعید تمیستوکلس نقش اصلی ورهبری سیاسی را در آتن برعهده گرفته بود واگذار کرده بودند ، با سپاهی شامل دویست فروند کشتی از آتن و دولتهای هم پیمان خود بطرف سالامیس حرکت کرده و آنجا رابتصرف خود در آوردند . کیمون علاوه برآن تعداد شصت فروند کشتی خود را نیز به کمک آمیرتاویوس که هنوز در مرداب های دلتاهای نیل علیه پارسیان مقاومت می کرد .، ارسال کرد به آن  امید که مصریان را تحریک کند بار دیگر شورشی را آغاز کنند ولی توفیقی نیافت . نیروهای کیمون توانستند وارد شهر میتون، مقر اصلی فنیقی ها در قبرس شوند . باری پس از مدت کوتاهی کیمون در گذشت . ودر آن هنگام بود که سپاه ایران با سپاه آتن برخورد نمود که آتنی ها موفق شدند در آب وخشکی به پیروزیهایی  دست یابند .اما در اینزمان نیروهای دو طرف خسته شده و درصدد صلح برآمدند .  «توسیدیدس ، کتاب اول : ۱۱۲ – بریان ۲۰۰۰: ۵۷۸» لذا مگابیز وآرتابانوس از سوی ایران و کالیاس نیز از سوی یونان به گفتگوی صلح نشستند .طبق معاهده صلح قرار بر این شد آتن برای همیشه از مصر و قبرس عقب نشینی کند  ودرمقابل ایران از نظارت سواحل غربی آسیای صغیر چشم بپوشد و کشتی جنگی به دریای اژه گسیل نکند و آسیای صغیر منطقه ای غیر نظامی باشد وهمچنین آتن در این مناطق استحکامات نظامی برپا نکند .

محدوده قلمرو هخامنشیان در اوج قدرت

محدوده قلمرو هخامنشیان در اوج قدرت

در عصر کوروش یهودیانی که یکتا پرست بودند ، مختار شدند که بتوانند به اورشلیم باز گردند و دین خود را در آنجا تبلیغ کنند . لیکن  در اورشلیم با ضدیت یهودیانی که خدایان دیگر را پرستش می کردند ،مواجه شدند. «داندامایف ،تاریخ سیاسی هخامنشیان ، ص۲۹۳»

بنابر این عزرا دانشمند یهودی و مشاور شاه در امور یهودیان که برای اتحاد یهودیان به اورشلیم رفته و موفق نشده وبه شوش مراجعت نمود و مجدد در سال ۴۵۸ ق.م بهمراه کاروانی با نامه مضمون به دستور شاه به اورشلیم برگشت و برای آنکه معابد و قربانی ها بتوانند شکوه خود را باز یابند ،ادوات مادی و پیشکش های شاه و دربار که به این امر اختصاص یافته بود شامل صد تالان نقره، چهارصد لیتر شراب ،چهارصد لیتر روغن ومقدار بسیاری آرد و هر آنچه که نمک خواستار بودند در اختیارش قرار داده شده بود . او یک کتاب مقدس بنام اسفار پنج گانه «تورات عهد عتیق » که در دوران اسارت بابلی ها ویرایش گردیده بود بهمراه داشت .

عزرا در زمان مسافرت وعبور از میانرودان ، عده ای از یهودیان آنجا را تشویق کرده و باخود به اورشلیم برد .ثروتمندان از رفتن خودداری کردند ، ولی بودجه وهزینه ای در اختیار آنهایی گذاشتند که تمایل داشتند به یهودیه برگردند . «داندا مایف ،تاریخ سیاسی هخامنشیان -۳۲۳»

ظرف-مفرغی-دوره-هخامنشیان-محل-نگهداری-موزۀ-ملی

ظرف مفرغی دوره هخامنشیان-محل نگهداری-موزۀ ملی

عزرا در سال ۴۵۵ق.م اعلام داشت رعایت قوانین اسفار پنجگانه برای تمام یهودیان اجباری می باشد .لیکن کوششهای عزرا برای شناساندن وقبول این قوانین، با مخالفت شدید مواجه شد . نه تنها از جانب توده مردم بلکه از جانب طبقه اشراف ،بویژه ساکنان اورشلیم از تقاضای جدی عزرا در زمینه فسخ ولغو پیوند زناشویی یهودیان با ساماریتانها بسیار ناراحت بودند . ساماریتانها کسانی بودند که بجز خدای یهوه خدایان دیگری را نیز می پرستیدندو از عهده عزرا بر نمی آمد که این جریان را تغییر دهد .پیروان و هواخواهان عزرا میل نداشتند ساماریتانها  را برای خدمات به درون معابد راه دهند تا مجبور نشوند درآمد خود را با آنها تقسیم کنند . از سوی دیگر زمانی که عزرا به مردم فرمان داد تا به کار ساختن دیوار تخریب شده اورشلیم در زمان گذشته بپردازند ، نواحی همسایه به اردشیر اول شکایت بردند که ما چاکران شاه هستیم و بنابراین نمی توانیم ببینیم به او آسیبی وارد شود.متذکر می شویم که اورشلیم قصد دارد با کشیدن دیوار  ، علیه شاه دست به شورش بزند و مالیات خود را پرداخت نکردند . ودر نتیجه چنین شکواییه ای کارساختن دیوار ناتمام ماند .

از سرنوشت بعدی عزرا اطلاعی در دست نیست . لیکن پس از او امور جاری یهودیه توسط یک ساتراپی ایرانی اداره می گردید .

لذا در سال۴۴۵ ق.م  مقام دیگر یهودی بنام نحمیا از طرف شاه به اورشلیم اعزام شد. نحمیا موفق شد که از شاه اجازه بگیرد تا بعنوان فرماندار جدید به اورشلیم رفته وقوانین اسفار پنجگانه را بمورد اجرا بگذارد . شاه علاوه برآن به او نامه ای داد که در فلسطین وقلمروهای تابعه بتواند اختیارات تام داشته باشد . شاه همچنین به نگهبان جنگلهای شاهانه آصف در سوریه فرمان داد الوارهایی برای استفاده ساختمان معبد در اورشلیم ونیز دیوارهای گرداگرد شهر در اختیار نحمیا قرار دهد . «داندامایف ، تاریخ سیاسی هخامنشیان ،۳۲۵،۳۲۴»

اردشیر اول هخامنشی

اردشیر اول هخامنشی

نحمیا مانند عزرا یک فریسیان جدی خدا پرست بود و به هنگام ورود نه تنها از سوی مردمان مناطق همسایه ، بلکه از سوی اکثر جامعه یهودی با سردی وخصومت روبرو گردید. نحمیا بعنوان یک فرماندار ایرانی ، فرمانده نیروهای نظامی نیز بود . او  برای جلب توجه مردم ،ابتدا کوشید تا منازعات سیاسی در جامعه را حل وفصل نماید .لذا چند برنامه جهت اصلاح طلبی قانون و جامعه ارائه کرد یکی آنکه مقداری وام بدون بهره در اختیار مردم گذاشت و تعدادی از مردم را از دادن مالیات معاف کرد . پس از آن باز سازی دیوار واستحکامات اورشلیم را آغاز نموده وبپایان رسانید. بدین ترتیب لحمیا موفق شد با پشتیبانی وکمک شاه ایران ، اورشلیم را بعنوان مرکز ایدئولوژی مسلط مذهبی در یهودیه ثابت ومستقر کند.« داندامایف ،تاریخ سیاسی هخامنشیان ، ۳۲۷ ،۳۲۶»

اردشیر اول در دوران طولانی فرمانروایی خود ، فعالیتهای عمرانی وساختن کاخهایی را که از زمان داریوش اول وپدرش خشایارشا در تخت جمشید آغاز گردیده بود ادامه داد . در نسخه بابلی کتیبه اردشیر اول در تخت جمشید آمده است که اردشیر می گوید : به یاری اهورا مزدا این خانه را که پدرم خشایارشاه شروع کرد ، من به اتمام رساندم .«لکوک۱۳۸۲: ۳۲»

کشف مجموعه دیگری از مجموعه خط میخی مشهور به متون موراشو در نیپور که بخشهایی از آن توسط استولپر درسال ۱۹۷۴ میلادی ترجمه شد ،مبین وجود تجارتخانه هایی در بابل و رونق اقتصادی است که در اواخر دوره هخامنشیان از شروع پادشاهی اردشیر اول تا پایان حکومت وی برقرار شده است .« زادوک ۱۹۷۹: ۷۸»

اردشیر اول پس از چهل ویک سال حکومت در سال ۴۲۴ق.م بدرود حیات گفت . « هینتس ۱۹۸۶: ۲۴۸،۲۴۹ » « استولپر ۱۹۸۳: ۲۲۵ » « داندامایف ، تاریخ سیاسی هخامنشیان  ص۳۴۰»

در روز مرگش رامسپیا نیز در گذشت / «رجبی ، اردشیر دراز دست ۳۲۷،۳۹۲ »

مقبره-اردشیر-اول-هخامنشی

مقبره اردشیر اول هخامنشی

به گزارش کتزیاس ارشیرهفده پسر داشت وخشایارشاه دوم تنها پسر او از همسر رسمی اش دامسپیا بود که بعد از وی به فرمانروایی رسید .          « رجبی، اردشیر دراز دست ، جلد دوم ۳۲۷،۳۹۲»

اردشیر اول به زبان پارسی باستان « اَرتَخشَچا » نامیده شده و لقب او دراز دست بوده که هرودوت گفته است دراز دست به معنای جنگجوی بزرگ می باشد . لقب دراز دست را یونانیها به وی داده اند که به معنی داشتن قدرت بزرگ است .ولیکن پلوتارک می گوید دست راستش بلندتر بوده است . «رجبی، ارشیر دراز دست ، جلد دوم ، ۳۹۲،۳۲۷»

زرین کوب بر این اعتقاد است که دراز دست به معنی توانا می باشد .« زرین کوب ، تاریخ مردم ایران ، ۱۷۳»

کتیبه اردشیر اول در تخت جمشید

این کتیبه نشان می‌دهد که اردشیر یکم نیز همچون پدر خود خشایارشا و نیایش داریوش بزرگ پیرو کیش اهورایی بوده‌است.

ترجمه قسمتی از کتیبه :

خدای بزرگ است اهورامزدا که آسمان را آفرید، که این زمین را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را از برای مردم آفرید، که اردشیر را شاه کرد. به خواست و تأیید اهورامزدا، این کاخ را که پدرم خشایارشاه بنایش را شروع کرده بود، تمام کردم. باشد که اهورامزدا، مرا و شهریاری مرا و آنچه که من کردم، جاودان دارد.

کتیبه اردشیر اول هخامنشی

کتیبه اردشیر اول هخامنشی

 

منابع :

حسن پیرنیا (مشیرالدوله) ، تاریخ ایران باستان ،سال ۱۳۱۱ چاپ مجلس ، تهران

محمد عبدالقدیرویچ داندامایف ،   تاریخ سیاسی هخامنشیان  ، ترجمۀ فرید جواهر کلام ، ناشر ، فرزان روز ، ۱۳۸۹شمسی

کورت ، آملی ، هخامنشیان ، مرتضی ثاقب فر، تهران ، ققنوس ، ۱۳۸۲ شمسی

برن ، آ. ر ، ایران ویونانیان ، تاریخ ایران ، دورۀ هخامنشیان ، جلد دوم ، به سرپرستی ایلیا گرشویچ  ، ترجمۀ مرتضی ثاقب فر ، تهران ، جامی۱۳۸۵ شمسی

توسیدیدس ، تارخ جنگهای پلوپونزی ، ترجمۀ محمد حسن لطفی

دیودور سیسیلی ، ایران و شرق باستان ، مترجم اسماعیل سنگاری

عبدالحسین زرینکوب ، تاریخ مردم ایران ، جلد اول ، تهران ، امیرکبیر، ۱۳۶۸ شمسی

یوستی .ف ، (آلمانی) تاریخ ایران باستان ، چاپ برلن ، ۱۸۷۰ میلادی

ادوین ماسائو یامائوچی ، ایران وادیان باستانی ، ترجمۀ منوچهر پزشک ، تهران ، انتشارات ققنوس ، ۱۳۹۰ شمسی

کوک ، جان مانوئل ، شاهنشاهی هخامنشی ، مرتضی ثاقب فر، تهران ققنوس

بریان ، پیر ، تاریخ امپراطوری هخامنشی ، ترجمۀ مهدی سمسار ، تهران زریاب ، ۱۳۷۸ شمسی

لکوک ، پی یر ، کتیبه های هخامنشی ، ترجمۀ نازیلا خلخالی ، تهران ، فرزان روز

هینتس ، والتر ، داریوش وایرانیان ، ترجمۀ پرویز رجبی ،  تهران نشر ماهی، ۱۳۷۸ شمسی

هینتس ، والتر ، داریوش وایرانیان ، تاریخ فرهنگ وتمدن هخامنشیان  ، ترجمۀ پرویز رجبی ،  تهران نشر ماهی ۱۳۸۶ شمسی

پرویز رجبی ، هزاره های گمشده ،اردشیر درازدست

خلاصۀ مبحث اردشیر اول از کتاب تاریخ جامع ایران ، جلد اول ، محمد تقی ایمانپور

تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده

 

 

 

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *