غار-اسپهبد-خورشید.

اسپهبد خورشید گاوباریان

اسپهبد خورشید

چون خورشید فرزند دازمهر به سن چهارده سالگی رسید بر تخت جلوس کرد . آغاز حکومت وی با اقتدار سپری شد لیکن در اواخر حکومتش همزمان با خلافت منصور دومین خلیفه عباسی ، مهدی فرزند خلیفه مذکور با سیاست و نیرنگ به قلمرو خورشید رخنه کرد و سپاهیان عباسی به طبرستان راه یافتند . خورشید متواری گشته و به گیلان گریخت و به گردآوری سپاه پرداخت و پس از دوسال به قصد تصرف مجدد طبرستان بدانجا رهسپار شده ، لیکن مطلع گشت که فرزندان و زنان خاندان او به دست عباسیان اسیر و راهی بغداد شده اند . وی طاقت شنیدن این خبر را نداشت ودر تاریخ ۷۶۱ میلادی برابر با سال ۱۱۹ تبرستانی و ۱۵۳ ه.ق  با خوردن زهر به زندگی خود خاتمه داد . در اینجا سکه خورشید برای رؤیت بیننده آمده است . او از سال ۷۴۸ تا ۷۶۱ میلادی به مدت سیزده سال حکومت کرد .

محدوده قلمرو حکومت گاوباریان

محدوده قلمرو حکومت گاوباریان

چراغعلی اعظمی سنگسری در کتاب سکه های طبرستان خود چنین می نویسد :

چون خورشید بزرگ شد فرخان کوچک فرزندان خویش را بخواند و گفت برادرزادۀ من بزرگ شده و پیام داده است که ملک پدر بدو سپارم . لیک فرزندان فرخان به این امر رضایت ندادند و پنهان از پدر توطئه ای ترتیب دادند که خورشید را به ساری آرند و در مجلس شراب به ژوبین هلاک سازند . کنیزکی «ورمجۀ هرویه» نام که به خورشید دل بسته بود از این راز آگاه شد و او را معلوم گردانید . چون از طعام فارغ شدند ، خورشید از سرای بیرون آمد و با برادر رضاعی خود بنام (جلوانان) که قبلاً دو اسب آماده ساخته بود بر اسب نشستند و شمشیرکشان تا تمیشه همی راندند . فرخان از ماوقع آگاه شد و فرزندان را ملامت کرد و برای پوزش نامه ای به اسپهبد خورشید نوشت و همراه با موکب و خدم نزد او فرستاد اما خورشید اعتنا نکرد و ساز جنگ را آغاز و پس از یکسال روی به ساری آورد با پسران عم در نزدیک جایی بنام (قصردادقان) در نیمه راه تمیشه و ساری مصاف داد . آنان شکسته و گرفتار آمدند اما خورشید با عم خود به نیکی رفتار کرد وظیفه ای برای او مقرر ساخت و به جائیکه می خواست فرستاد . فرزندانش را در دژی در کوه (فرخان فیروز) زندانی کرد که تا آخر عمر در آنجا بماندند . خورشید ورمجۀ هرویه را نکاح کرد و جمله خزاین پدر و عم برگرفت .« ابن اسفندیار ۱۷۰ ، ۱۷۱ – ظهیرالدین۱۲»

خویشان به گرد او جمع شدند . فرزندان جسنس بن سارویه بنت فرخان بزرگ که او را (خال زاده) خطاب می کردند به این ترتیب به مرزبانی برگزیده شدند : وندرند مرزبان آمل شد ، فهران (بهرام) مرزبان کوهستان گردید و فرخان نزد او بماند «ابن اسفندیار ۱۷۱، ۱۷۲- ظهیرالدین ۱۲»

بی مناسبت نیست  وضع زندگی اسهبد خورشید را از زبان ابن اسفندیار بشنویم : وی به موضع اصفهبدان ، سوم نوبت  قصر را عمارت کرد و چهارصد گری (جریب) زمین ، که این ساعت  کیسه گویند و به عهد ملک سعید اردشیر کنامگاه اسبان تازی او بود به وقت بهار ، خندق فرمود زد ، و حصاری محکم برنهاد و سه  دله (دارای سه دیوار توی در توی) گفتندی ، قصری ساخت سه بام برهم و بازارگاه پدید آورد و از جملۀ طبرستان پیشه وران برگزید آنجا بنشاند و بیرون حصار رباطی بزرگ بنیاد نهاد و کاروانسرائی  ، و پنج در بر این شهرستان آویخت ، یکی را دروازۀ کهستان و دوم دریا و سیم گیلان و چهارم گرگان و پنجم صید گفتند . و بدین  دروازه الا او و موکب او روز صید نیامدندی …. و نواحی آن مواضع که به اصفهبدان نزدیک بود حرم وحوش ساخته (باغ وحش) تاهر وقت که او به اصفهبدان آمدی خاصگان و حواشی او صید آوردندی از گوزن و خوک و خرگوش و گرگ و پلنگ ، دراین میدان بستندی ، چندانکه مرادش بود بکشتی و مابقی را رها کردند و به هیچ وجه  موضع زیادت از یک ماه مقام نکردی ….. به کُهستانها نود و سه زن داشتی هریک را قصری ساخته و خدمتگزاران مرتب و اوانی زرین و سیمین و صنوف اموال و خزاین مهیا  و چهارصد اشتر رخت او کشیدی  روز کوچ …. و برای ورمجه هر نویه بکنار دریا بدیه یزدان آباد قصری رفیع ساخته بود . و عمارتی بسیار کرده و مالها در آن صرف فرموده و خزانه و نفایس او بدست آن زن بودی و از همه او را عزیزتر داشتی و به هرماه که به دیگرجایگاه بودی یک روز پیش او آمدی و اگر اتفاق فوت شدی هزار دینار بعذر پیش ورمجه فرستادی . و از او پسری آمد ، هرمز نام نهادند و ولیعهدی به او نامزد کرد . «ابن اسفندیار ۱۷۲»

یکسال پس از آغاز حکومت خورشید ، مروان حمار(۱۲۷تا۱۳۲هجری) کشته شد . عبدالله سفاح خلیفۀ عباسی (۱۳۲ تا ۱۳۶ هجری) متعرض اسپهبد نگردید بعد که خلافت به منصور(۱۳۶تا۱۵۸هجری) رسید و چون منصور ابومسلم را بکشت و سُنباد را به خبر کشتن او برسید هرچه خزانه و چهارپای زیادت بود پیش اصفهبد به ودیعت فرستاد و شش هزار بار هزار درهم به هدیه به خاصۀ او …. خود سنباد نیز در جنگ با ( جهوربن مرار ) منهزم شد و به طبرستان از اصفهبد پناه جست و از او استقبال گردید اما پیش از رسیدن نزد خورشید ، با طوس  پسر سارویه اختلاف کرد و کشته شد . اصفهبد بسیار متأثر گردید و به هر حال خزاین و ترکات ابومسلم و سنباد به تصرف اصفهبد درآمد . منصور خلیفه استرداد این مال را خواستار شد . اسپهبد استنکاف کرد . منصور پسر خویش مهدی را که ولیعهد او بود و بعداً خلیفه شد (۱۵۸ تا۱۶۹ هجری) به حکومت ری فرستاد و با اسپهبد از در دوستی درآمدند . تاج شاهنشاهی و تشریف برایش فرستادند . بعد از آن مهدی پیکی نزد اسپهبد فرستاد که چون عزم خراسان داریم اگر اجازت داده شود بعضی از لشکریان از کنار دریا عبور نمایند . اسپهبد خدعه درنیافت و اجازت داد . مهدی ابوالخصیب مرزوی را براه زازرم و شاه کوه گسیل داشت و ابوعون بن عبدالملک را از سوی گرگان فرستاد تا به وقت حاجت به مازندران درآید و به ابوالخصیب بپیوندد . عمربن علاء رازی که به گرگان یکی را کشته و به اسپهبد پناه برده و مدتها نزد او مانده و با راهها و معابر آشنا بود به لشکر خلیفه پیوست و قاید لشکر ابوالخصیب گردید . با دوهزار مرد به آمل تاخت و بر آن مسلط گشت .

اسپهبد خورشید که غافلگیر شده بود اهل و عیال و خزاین را به بالای دربند کولابه راه زازرم به غاری و طاقی که آنرا (عایشه گرگیلی دژ) می گفتند  کوچانید . این دژ دری از سنگ تراشیده داشت که پانصد کس برمی داشتند و می نهادند. در آن طاق آنها را بنشاند و خود چند خروار زر برگرفت و از راه لاریجان به دیلمستان آمد . دو سال و هفت ماه آن دژ در محاصره بود و از گشودن آن ناتوان ماندند . «معجم الانساب ۲۸۴، ۲۸۵، ۴ – طبقات سلاطین ۱۱- ابن اسفندیار ۱۷۴ ، ۱۷۶- ظهیرالدین ۱۳)

لیکن سپاهیان دشمن بر قلعۀ عایشه گرگیلی تسلط بافته و همسر و فرزندان و خانواده او را به اسارت بردند . و چون خبر به اسپهبد خورشید رسید از غم و ناراحتی با خوردن زهر به زندگی خود خاتمه داد . با مرگ وی سلسلۀ گاوباریان منقرض گشت .

 

 

 

منابع :

تاریخ تبرستان تألیف ابن اسفندیار تاریخ ۶۱۳ ه.ق

تاریخ طبرستان و رویان و مازندران ، ظهیرالدین مرعشی

خلاصه ای از کتاب سکه های طبرستان : چراغعلی اعظمی سنگسری ص ۲۰ تا۲۵

سکه های ایران علی اکبر سرفراز ، فریدون آورزمانی

تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *