اوزون_حسن--آق-قو-یونلو

اوزون حسن آق قویونلو

اوزون حسن  (حسن پادشاه)

در تابستان سال ۸۵۷ هجری قمری حسن پادشاه (اوزون حسن)  شهر آمِد را بتصرف خویش درآورد . « همو : ۲۳۰ ، ۲۳۳»ابوبکر تهرانی می گوید فرماندهان سپاه جهانگیر میرزا چون شهر را در دست حسن پادشاه بدیدند، بدون هیچ درگیری و نبرد به او ملحق شدند . حسن پادشاه سپس به سوی دژ بشری و مهرنی حرکت کرد و آنها را نیز تسخیر نمود . « همو :۲۳۲» البته اگر کمی به عقب برگردیم ، در سال ۸۵۶ ه.ق جهانشاه به دلیل آمدن بابر تیموری به آق قویونلوها قرار داد صلح بست . از سوی دیگر جهانگیر میرزا که توسط حسن پادشاه حکومتش غصب گردیده بود ، چون نتوانست ملک خود را از حسن پادشاه باز پس گیرد ، به جهانشاه قراقویونلو متوسل شد . جهانشاه وی را به گرمی پذیرفت و لشکر دوازده هزارنفری را به فرماندهی محمود الماس ، به همراه سپاه آذربایجان به مقابلۀ حسن پادشاه گسیل داشت . او فرماندهی کل سپاه را نیز به امیر عربشاه واگذاشت . به محض اینکه سپاه آنها به ارزنجان رسید ، حسن پادشاه به مقابله شتافت . امیرعربشاه که یارای رویارویی را درخود نمیدید به خوی عقب نشینی کرد . « همو : ۲۵۸ ، ۲۵۹ ،۲۶۰» جهانشاه میرزا که از قدرت یافتن حسن پادشاه بیم داشت ، رستم ترخان را اینبار به جنگ حسن پادشاه روانه ساخت .لیکن او نیز مغلوب گشته و بسیاری از سپاهیانش بقتل رسیدند. «ینانچ : ۲۶۶ ، ۲۶۸»

مسجد-جامع-قاین-قرن-هشتم

مسجد-جامع-قاین-قرن-هشتم ونهم

جهانشاه دربهار سال ۸۷۱ ه.ق به شروان قشون کشید و کلیه سرزمینهای ایران مرکزی ، فارس ،کرمان ، آران و عراق را ضمیمۀ قلمرو خویش نمود . او در شوال سال ۸۷۱ ه.ق در منطقۀ وان ییلاق کرد لیکن قصد یورش به آق قویونلو ها را داشت . حسن پادشاه که مردی زیرک و با سیاست بود ، سپاهیان بسیاری گرد آورده و تمامی مرزهای مشرک و راهها و نواحی میان دجله و انشعابات آنرا مسدود ساخت . در ربیع الاول سال ۸۷۲ ه.ق وارد آناتولی گردید . حسن پادشاه سلطان خلیل را به مقابلۀ پیشاهنگان سپاه جهانشاه فرستاد که در آن آق قویونلوها پیروز شدند . در این هنگام سربازان جهانشاه از سرمای زمستان عاصی گردیده و درخواست بازگشت نمودند که در میان سپاه قراقویونلوها اختلاف و بی نظمی پدید آمد . حسن پادشاه با سپاهیان خود درپی سپاه  دشمن نهاد و در صبحگاهان چهاردهم ربیع الثانی سال ۸۷۲ ه.ق به آنها یورش برد که در این بحبوحه جهانشاه قصد گریز داشت که دستگیر و بقتل رسید . حسن پادشاه نیز بسیاری از امرای سپاه و بزرگان قراقویونلو را دستگیر و به هلاکت رساند . «ینانچ :۲۸۰، ۲۸۳، -۲۸۴ میرخواند: ۶/۸۵۶ – همو: ۶/۸۵۴ ، ۸۵۷»

تنگ-چینی---قرن-نهم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

تنگ-چینی—قرن-نهم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

ابوسعید در مرو از خبر قتل جهانشاه اطلاع حاصل کرد ، لذا از سراسر قلمرو خود اقدام به گردآوری سپاه کرد و بسوی عراق به راه افتاد در بین را سفیری از سوی حسنعلی بیک قراقویونلو به نزد وی بیامد و اطاعت آن قوم را از او ابراز کرد . حسنعلی بیک به سوی حسن پادشاه حرکت کرد لیکن تعدادی از امرای سپاه وی به دشمن پیوستند و او شکست خورد .« خواندمیر : ۳/۸۹- ابوبکر تهرانی : ۲/۴۷۰ ، ۴۶۱»

به هرحال جلوداران سپاه  ابوسعید به آذربایجان رسید و بیرون شهر اردو زد و حسن پادشاه نیز رسولانی به نزد ابوسعید فرستاد و از او خواست که آذربایجان را به او بدهد لیکن او نپذیرفت .«ابوبکرتهرانی : ۲/۴۷۴» حسن پادشاه بار دیگر سفیری به نزد ابوسعید فرستاد و سعی کرد که وی را از جنگ برحذر بدارد . اما توفیقی نیافت و آمادۀ جنگ شد . ابوسعید نیز روانۀ قراباغ شد لیکن سپاه وی دچار سرما و کمبود آذوقه گردید و سپاهیان آق قویونلو ارتباط او را با عقبۀ سپاهش قطع نمودند در یکی دو جنگ اولیه ابوسعید شکست خورده و برخی از امرای سپاهش اسیر گشتند . بنابراین وی تقاضای صلح نمود. لیکن اوزون حسن دریافت که سپاه ابوسعید روبه نابودی است با درخواستش موافقت نکرد . بنابراین ابوسعید پس از دور ساختن زنان از اردوگاه خود نیز عازم سلطانیه گردید ، اما در بین راه اسیر شد و او را به یادگار میرزا تحویل دادند وی نیز سلطان ابوسعید را دربیست وچهارم سال ۸۷۳ ه.ق به جرم قتل گوهرشاد بیگم بکُشت .« ابوبکر تهرانی : ۴۸۲ ، ۴۸۳ ، ۴۸۸ ،۴۸۹ ، ۲/۴۸۹ ، خواندمیر : ۳/۹۲ »

کاسه-چینی-قدمت-سده-نهم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

کاسه-چینی-قدمت-سده-نهم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

پیروزیهای روزافزون حسن پادشاه توجه قدرتهای بزرگ را به وی جلب کرد . و نیز که در تجارب دریای سیاسی نقش اساسی داشت به اتفاق چند کشور دیگر غربی با حسن پادشاه وارد گفتمان و مذاکره شدند . حسن پادشاه سپاهی عظیم را به سبب کمک پیراحمد بیک و قاسم بیک به جنگ سلطان عثمانی گسیل داشت . لیکن نبردی صورت نگرفت . « فریدون بیک : ۱/۲۷۹» در زمستان همان سال مجدد سپاهی به فرماندهی یوسف بیک برادرزادۀ حسن پادشاه به قرامان تاخت . سلطان عثمانی لشکری را به کمک آناتولی اعزام داشت و آنان بر قوای یوسف بیک غلبه کردند و تعدادی از امرای وی را دربند کرده و به استانبول فرستادند .

سلطان محمد عثمانی سپاهی را از سراسر امپراطوری خود گرد آورد و به حسن پادشاه اعلان جنگ داد . که به جنگ ترجان معروف و در دو مرحله اجرا گردید . اوغورلو پسر حسن پادشاه به فرماندهی سپاه آق قویونلو به مقابلۀ سلطان شتافت و سپاهیان دشمن را در هم شکست و پس از تعقیب آنها در نزدیکی ترجان سپاه حسن پادشاه مغلوب شد . « سومر :۱/۳۰»

ظرف-پایه-دار-برنجی-سده-نهم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

ظرف-پایه-دار-برنجی-سده-نهم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

در سال ۸۷۹ ه.ق اوغورلو محمد ، شجاع ترین پسر حسن پادشاه ، عصیان کرد . حسن پادشاه بی درنگ به شیراز لشکر کشید و اوغورلو به طرف بغداد برفت و قشون خود را به داخل سرزمین عثمانی برد .

حسن پادشاه در سال ۸۸۱ ه.ق به گرجستان حمله کرد . وی در کوتاه مدتی ، در شب عید فطر سال۸۸۲ ه.ق بر اثر کسالت و بیماری درسن ۵۴ سالگی در شهر تبریز جان سپرد . « فضل الله بن روزبهان :۷۴ ، ۷۵»

 

 

منابع :

خواندمیر ، غیاث الدین ، تاریخ حبیب السیر ، به اهتمام محمد دبیرسیاقی ۱۳۶۲شمسی

ابوبکرطهرانی  ، دیاربکریه ، به اهتمام نجاتی لوغال و فاروق سومر، ۱۳۵۶شمسی

فریدون بیک ، منشآت السلاطین ،۱۲۷۴ه.ق

سومر ، فاروق ، قراقویونلوها ، ترجمۀ وهاب ولی ، ۱۳۸۱ شمسی

ینانچ ، مکرمین خلیل (جهانشاه قراقویونلو)ترجمۀ وهاب ولی ، فصلنامۀ فرهنگ ، ۱۳۷۵ شمسی

همو ، هشت بهشت ، نسخۀ خطی کتابخانۀ سلیمانیه ، استانبول ، شمارۀ ۲۱۹۷

فضل الله بن روزبهان خنجی ، مهمان نامۀ بخارا ، به اهتمام منوچهر ستوده ، تهران ، ۱۳۵۵شمسی

میرخواند، میرمحمد، روضه الصفا ، تهران ۱۳۳۹شمسی

خلاصۀ تاریخ جامع ایران ، جلد دهم ، قراقویونلو، حوری وش احمدی دستگردی

تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *