سلطان الدوله آل بویه
سلطان الدوله آل بویه ، ابوشجاع
در جمادی الثانی سال ۴۰۳ ه.ق بهاء الدوله پسر عضدالدوله به سبب بیماری صرع ، همان مرضی که پدرش به آن دچار شده بود ، در اَرَجان از دنیا رفت . پس از او پسرش ، سلطان الدوله آل بویه ابوشجاع به جای او نشست .«ابن اثیر، الکامل ،جلد هفتم : ۲۶۸»
نایب سلطان الدوله آل بویه درعراق و وزیر او ، فخرالملک ابوغالب بود . فخرالملک درسال ۴۰۶ به فرمان سلطان الدوله مقتول گردید و ابومحمدحسن بن سهلان به جای او به وزارت منصوب شد و به لقب اصحاب الجیوش مفتخر گردید . «ابن اثیر، الکامل ،جلد هفتم : ۲۷۹»
درسال ۴۱۱ ه.ق مشرف الدوله فرزند دیگر بهاءالدوله در دعراق دارای قدرت شد به امیرالامرا ملقب گردید . او به مرور بر عراق مسلط شد و نفوذ وقدرت برادرش سلطان الدوله را در آن سرزمین از میان برد . و علت واقعۀ مذکور این بود که سلطان الدوله و مشرف الدوله با یکدیگر پیمان بستند که هیچکدام ابن سهلان را به وزارت خود نگمارند . پس از این توافق سلطان الدوله از بغداد بسوی اهواز بیرون رفت ، و مشرف الدوله را به جای خود در عراق نشاند و چون به شوشتر رسید ، وزارت خود را به ابن سهلان داد و او را برای بیرون راندن مشرف الدوله از عراق مأمور و روانه ساخت . مشرف الدوله ابن سهلان را مغلوب کرد و او را در واسط به محاصره گرفت . پس از چند ماه قحطی درآن مناطق مستولی گشت و ابن سهلان مجبور به تسلیم شهرگردید .
نام سلطان الدوله در عراق از خطبه حذف و نام برادرش مشرف الدوله قرائت شد . برخی از دیلمیان از مشرف الدوله درخواست نمودند که به منازل خود در خوزستان مراجعت کنند که او نیز موافقت نموده و فرمان داد ابوغالب همراه آنان برود . به محض آنکه دیلمیان به خوزستان رسیدند ، بنام سلطان الدوله شعار داده و ابوغالب را به هلاکت رساندند . چون خبر مرگ ابوغالب به سلطان الدوله رسید خیالش آسوده گشت و پسرش ابوکالیجار را به خوزستان فرستاد و او آنجا را تصرف نمود . «ابن اثیر، الکامل ،جلد هفتم :۳۰۹»
سلطان الدوله آل بویه و مشرف الدوله با وساطت و اهتمام ابومحمد بن مکرم و مؤیدالملک رُخجَی وزیر مشیرالدوله با یکدیگر مصالحه و آشتی کردند . و قرار براین شد که تمامی عراق به مشرف الدوله ، و فارس و کرمان به سلطان الدوله تعلق گیرد «ابن اثیر، الکامل ،جلد هفتم : ۳۱۱ ، ۳۱۲»
در رمضان سال ۴۱۳ ه.ق محمدبن محمدبن نُعمان ُکَبَری بغدادی ملقب به شیخ مفید و مشهور به ابن المعلم وفات یافت . ابن الجوزی گوید که وی شیخ بزرگ و عالم فرقۀ امامیه بود که مطابق این مذهب کتابهایی تصنیف کرد و یکی از شاگردان او شریف مرتضی بود . ابن الندیم گفته است که من خود ابن المعلم را دیدم . او سرآمد قرن بود و ریاست متکلمان شیعه را به عهده داشت .
«المنتظم فی تاریخ الملوک والامم ، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی معروف به ابن الجوزی ، جلدهشتم :۱۱» «کتاب الفهرست ، محمدبن اسحق معروف به ابن الندیم :۳۵۲»
سلطان الدوله ابوشجاع پسر بهاءالدوله در تاریخ شوال سال ۴۱۵ ه.ق در سن سی و دو سالگی چشم از جهان فروبست .
منابع :
ابن اثیر، علی ، الکامل فی التاریخ ، به کوشش ابوالفدا عبدالله القاضی ، بیروت ، ۱۴۱۵ میلادی
المنتظم فی تاریخ الملوک والامم ، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی معروف به ابن الجوزی ، هند سال ۱۳۵۸ شمسی
کتاب الفهرست ، محمدبن اسحق معروف به ابن الندیم : چاپ الرحمانیه مصر
تاریخ جامع ایران ، جلد هفتم ، صادق سجادی ، تاریخ آل بویه
تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده
.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.