خواجه یحیی کرابی (سربداران)
خواجه یحیی کرابی
پس از آنکه خواجه شمس الدین چِشُمی توسط پهلوان حیدر قصاب بقتل رسید ، خواجه یحیی کرابی که محرک حیدر بود ، براریکه سلطنت جلوس نمود . او مردی متدین ، بااصل و نسب و دوستدار علم بود و اکثر اوقات را با علما و سادات و زاهدان بسر می برد . و به آنها توجی شایانی می نمود .
طغاتیمور که پس از فوت ابوسعید ایلخانی در سال ۷۳۶ ه.ق خویشتن را ایلخان می دانست ، در صدد تصرف خراسان برآمد ، لیکن چون رابطۀ وی با شمس الدین چشمی حسنه بود ، در تصمیم خود مردد شد.
هنگامیکه یحیی کرابی به حکومت رسید سفیری به نزد طغاتیمور ارسال کرده و اظهار اطاعت کرد و طغاتیمور قراردادی را جهت صلح به دربار یحیی ارسال نمود که مفصل مضمون این صلحنامه در کتاب مجمع الانساب مورخ مشهور شبانکاره آمده است .
مضمون قرارداد مذکور بارها گاهی با لحن ملایم و گاهی با لحن تند و شدید داد و ستد گردید.
خواجه یحیی مصمم شد در ظاهر برای اظهار اطاعت و بندگی به نزد طغاتیمور برود ؛ اما درخلوت وی را بقتل رساند . و متقابلا نیز طغاتیمور نیز همین فکر را در سر می پروراند و قصد کشیدن یحیی به گرگان و به هلاکت رسیدن وی را داشت خواجه یحیی بهمراه حافظ شفانی و محمد حبشی و چند تن دیگر از بزرگان بدربار طغاتیمور عازم شدند . با یکدیگر قرار گذاشتند که در ضیافت مهمانی وی را بقتل برسانند . خواجه یحیی چنین اظهار داشت که هرگاه من دست بر سرخود گذاردم بر سر طغاتیمور فرود آمده و کار راتمام کنید که اینچنین شد و در لحظه ای که یحیی دست بر سر گذارد حافظ شفانی تیغ بر طغاتیمور بزد و او را به دار فانی فرستاد . نزدیکان ایلخان گریختند و حاکم سربدارن و یارانش فاتحانه به سبزوار مراجعت کردند .
خواجه یحیی با ضربت خنجر برادر زنش از دنیا رفت .
منبع:
روحانی سید کاظم مجله وحید خردادماه ۱۳۴۶ شمسی شماره ۴۲ از صفحه ۴۹۵ تا ۴۹۹
مجله اینترنتی اسرار نامه
تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.