چرخ-ارابۀ-مفرغی---بدست-آمده-از-شوش---دورۀ-ایلام-قدیم-۱۹۰۰تا۲۸۰۰-ق.م

سلسله اپرتی یا سوکل مخ ها

 سلسله اپرتی    یا  سلسله نمایندگان بزرگ سوکل مخ ها (ایلام باستان)

«۱۸۰۰ تا۱۵۵۰ ق.م»

شهر-تاریخی-شوش-پایتخت-چندهزار.-.ساله-عیلامی-ها-آرشیو-میراث-فرهنگی

شهر-تاریخی-شوش-پایتخت-چندهزار.-.ساله-عیلامی-ها-آرشیو-میراث-فرهنگی

این دوره مستند ترین دوره تاریخ عیلام است . گذشته از کتیبه های سنگی بناها ، نسخ باز نویسی شده از دوره عیلام میانی و در مجموع ۸۳۷ لوح گلی به زبان و خط اکدی در دست است که تقریبا نیمی از این الواح حقوقی وبقیه اقتصادی می باشد . بر اساس  مطالعه این اشیاء می دانیم که حکومت عیلام بصورت اتحادیه ای بوده .است . هریک از بخشهای گوناگون این پادشاهی که از جلگه شوش تا رشته کوهها ودره های انشان را دربر میگرفت ، دارای استقلال داخلی بوده ودر راس اتحادیه عیلامی ،حاکم بلند پایه ای قرار داشت که بر تعدادی از شاهزادگان تابع فرمان می راند .در کنار این فرمانروا نایب السلطنه ای که برادر و وارث وی بود و از نظر سنی پس از او قرار ذاشت ،حکومت می کرد .بنابراین ساختار ونظام حکومت عیلام بر اساس « وراثت از طریق برادر » بوده است .جانشین پادشاه ، نه فرزند ، بلکه برادر وی بوده است . اما از دوره عیلام میانی ، این شیوه تغییر کرد وجانشینی از برادر به فرزند منتقل شد . رئیس این اتحادیه در دوران پادشاهان بابل قدیم ، در زمان سومری «سوکل مخ » نماینده بزرگ بود ومحل استقرار اودر مرکز اتحادیه در شهر مذهبی شوش بود . سومین عامل مهم ساختار حکومت عیلام «سوکل شوش» یا نماینده شوش بود، که منظور منظور تمامی جلگه شوش می باشد . «مقام سوکل شوش» به فرزند ارشد رئیس اتحادیه تفویض می شد و بنابراین فرمانروایی در عیلام بدست گروه سه نفری ،پدر،پسر وبرادر پدر بوده است . « هینتس ۱۹۶۳: ۵»

ظرف-یا-گلدان-سنگی--مکشوفه-درجیرفت-،-هزاره-سوم-ق.م

ظرف-یا-گلدان-سنگی–مکشوفه-درجیرفت-،-هزاره-سوم-ق.م

بنیانگذار  این سلسله اَپَرتی نامیده شده است . از آنجاییکه به اصل ونسب وی در هیچ کجا اشاره ای نشده است . احتمال دارد که وی این مقام را به زور کسب کره باشد. مهم ترین عنوان اپرتی ، «شاه انشان وشوش» بوده است . «شیل ۱۹۲۹: ۱» اما فرزند وی ، شیلهَهَ درمقام شاهزاده شوش چنان شهرتی یافت که بعدها بعنوان پایه گذاراین سلسله شناخته شد سومین شخصیت درآغاز سوکل مخ ها ، دختر اپرتی است که با عنوان «خواهرشیلهَهَ»مقام جد مادری سلسله را بخود اختصاص دهد .  بعدها تنها کسانی شایستگی رسیدن به مقام پادشاهی را داشتند که از نسل «خواهرشیلهَهَ»بودند .شیلهه پس از جانشینی پدر ، خود را «نماینده بزرگ» خواند وبه این ترتیب برای نخستین بار لقب «سوکل مخ» در عیلام پدیدار شد .

از پادشاهان اولیه این سلسله ، باید به  اَتَهوشو، خواهر زاده شیلهَهَ اشاره کرد که در دوره فرمانروایی خود ، منابع وبناهای یادمانی چندی برپا داشت .این پادشاه همچنین فرمان ساختن « سنگ یادمان عدالت » را در مرکز بازار شهر صادرکرد که به احتمال نرخ کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم برآن ثبت شد . بنابراین به نظر می رسد عیلامی ها در اینزمان یکبار دیگر توانسته باشند فرمانروایی خود را برسراسر عیلام تثبیت کنند .

مهُر-سنگی-ایلامی-محل-نگهداری-موزۀ-ملی

مهُر-سنگی-ایلامی-محل-نگهداری-موزۀ-ملی

از پادشاهان دیگر این سلسله ، باید به شیروکده اول ،برادر جوان تر شیلهه اشاره کرد که زمامداری او همزوان با پادشاهی حمورابی از سلسله بابل قدیم بود. مدارک بدست آمده نشان می دهدکه نماینده بزرگ عیلام با سپاه خویش به اشنونا رفت وپادشاه آنجا را متحد خود ساخت . «ژان ۱۹۵۰:  -کوپر ۱۹۵۴: دو، یاد داشت ۷۳» این پادشاه می بایست همان شیروکده اول بوده باشد.

در اوایل قرن هیجدهم پیش ازمیلاد ، زیمری لیم  حاکم ماری « تل حریری امروز درسوریه »برای مقابله با حمورابی ، پادشاه بابل ، با عیلام متحد شده و اشنونا به صورت متحد قدیمی کنار عیلام باقی ماند. ملکه ناوار درکوهستانهای کردستان ایران در منطقه گوتی و پادشاه مالگیوم در بخش جنوبی مصب رودخانه دجله و دیاله ونیز پادشاه سوباریان در آشور متحدان جدید  عیلام بودند .    قدرت عیلام در زمان  سِوِه پَلَرهوپَک و و کودوزولوش اول ، به تدریج افزایش یافت و سرانجام در زمان سَمسوایلون « ۱۷۴۹تا ۱۷۱۲ق.م»جانشین حمورابی ، کوتیر نهونته فرمانروای عیلام به بابل حمله برد واز آن شهرغنایم فراوان ، ازجمله پیکره نانا ، الهه باروری وپیروزی بابلی را باخود به شوش آورد .« اشترک ۱۹۱۶: ۱۷۸» ودر پی آن بتدریج پادشاهان دوره های بعدی آشور را زیر نفوذ خود گرفت . برادر وی لیلَ ایرتَس به مقام سوکل مخ عیلام رسید. «کامرون ۱۹۳۶: ۸۱»

پیکره سنگی مرد دیو اندام هزاره پیش از تاریخ (ایلام باستان)

آخرین فرمانروایان سلسله نمایندگان بزرگ ، پَلَرایشَن و برادرزاده او کوک کیروش ، شاهزاده شوش بودند که به اتفاق هم عدل وانصاف را در عیلام برقرار ساختند .. از کارهای بیاد ماندنی آنها ، بخشیدن مالیاتهای عمومی وطلب های دولتی بود . کوک کیروش پس از درگذشت عم خود، به عنوان آخرین پادشاه سلسله اَپَرتی بر تخت پادشاهی عیلام تکیه زد ودر طول مدت زمامداری خود به فعالیتهای ساختمانی زیادی از جمله ساختن چندین معبد و مرمت وبازسازی تعدادی دیگر اقدام کرد .

منابع :

کتاب تاریخ جامع ایران ، یوسف مجید زاده ،جلد اول ص ، ۲۳۹تا۲۴۱

پژوهش وتحقیق : مهدی صبور صادقزاده

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *