سلطان محمد جلایر
سلطان محمد جلایر
قبلاً گفته شد به نوشتۀ ، جکسون مؤلف تاریخ غیاثی احوال بازماندگان این خاندان را ثبت کرده و گفته است که باسقوط بغداد سلطان محمود پسر شاه ولد به شوشتر گریخت و دو سال در آنجا حکومت کرد و پس از آن برادرش اویس دوم به جای او برتخت نشست . اویس دو بار در سال ۸۲۴ ه.ق کوشید تا بغداد را از قراقویونلو باز پس گیرد . و بار دوم در نبرد با آنها کشته شد و مؤلف زبده التواریخ در وقایع سال ۸۱۸ ه.ق نوشته است که فرمانروای تیموری قبلاً ایلچی به شوشتر فرستاده و شاه اویس دوم این فرستاده را با عزت و احترام پذیرفته و همراه ایلچی خود نزد سلطان تیموری بازگردانده بود « زبده التواریخ ، تاریخ گزیده : ص ۶۰۷ ، ۶۹۸»
پس از سلطان اویس دوم ، سلطان محمد جلایر پسر دیگر شاه ولد ، در سال ۸۲۲۶ ه.ق با غلبۀ ابراهیم سلطان ، فرمانروای فارس ناچار شد تا شوشتر را رها کند ، و نخست به شهر واسطه وسپس به حله بگریزد . او ازآنجا به واپسین تلاش این خاندان برای بازگرفتن بغداد دست زد ؛ اما پس از محاصرۀ نافرجام این شهر در سال ۸۲۷ ه.ق درگذشت .
پس از مرگ سلطان محمد جلایر سلطان حسین دوم جلایر پسرعلاءالدوله و آخرین فرمانروای جلایری ، براثر بی بند وباری و شهوترانی امرا را از خود روگردان ساخت ؛ و آنها اسپان ، پسر قرایوسف ، امیر اصفهان را به مداخله خواندند . او حله راتصرف کرد و حسین که راه گریز پیش گرفته بود ، گرفتار و در سوم ربیع الاول ۸۳۶ ه.ق کشته شد . واین واقعه پایان کار جلایریان را رقم زد .
منابع :
عباس اقبال آشتیانی ، تاریخ مغول ، تهران ، ۱۳۴۱ شمسی
حافظ ابرو ، زبده التواریخ
هاشم رجب زاده ، تاریخ ایران ، دورۀ تیموریان
تاریخ ایران ، دورۀ تیموری ، دکتریعقوب آژند
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.