قطب الدین ابومنصور
قطب الدین ابومنصور اسفهسالار حکومت از ۶۱۵ الی ۶۲۶ ه.ق
او پس از مرگ برادر حکومت یزد را در دست گرفت . در آن هنگام حاکم کرمان براق حاجب بود . قطب الدین با او روابط حسنه برقرار کرد و دختر او را برای پسرش محمود شاه گرفت . « جعفری :۴۲» قطب الدین چون بر تخت نشست در گسترش شهر یزد کوشید . برخی از قسمتهای بیرون حصار را به شهر افزود و میدان بزرگی در شهر یزد ساخت . او حاکمی دادگر بود . ابومنصور با دانشمندان و شعرا به نیکی رفتار می کرد و با آنان به مباحثه می پرداخت . شب ها را به عبادت می گذرانید و روزها به حل و فصل مشکلات مردم می پرداخت . « کاتب : ۶۹» او دولتخانه ای در بیرون شهر برای خود بنا نهاد و محوطه ای بزرگ جهت اسب دوانی و گوی اندازی ایجاد کرد . شکار هم دوست داشت و اوقاتی را به اینگونه سرگرمی ها و تفریحات می گذراند .«مستوفی بافقی : ۸۶ ،۸۷» قطب الدین در سال ۶۲۶ ه.ق بدرود حیات گفت . «کاتب : ۷۱» اما غفاری به اشتباه درگذشت وی را به سال ۶۱۶ ه.ق ذکر کرده است .
قطب الدین بناهای متعدد ساخت از جمله مدرسۀ خوبی بنا کرد و گنبدخانه ای برای مدفن خود برافراشت و چون درگذشت او را درآنجا به خاک سپردند . « کاتب : ۷۱- مستوفی بافقی :۸۷» مادرش مریم ترکان هم ، در آبادانی شهر یزد کوشش فراوان نمود . ازجمله روستایی در نزدیکی شهر بنام «مریاباد» احداث کرد و قنات خوبی در آنجا جاری ساخت . وی دروازه ای هم در یکی از گوشه های شهر ساخت که آنرا «دروازۀ مادر امیر» می گفتند . در مریاباد مسجد و بازار و تعدادی دکان هم بنا کرد که آنرا « بازار مادر امیر» می گفتند . سلطان قطب الدین همچنین قدمگاه امام رضا را آبادان کرد و مسجدی در کنار آن بنا نمود . «کاتب : ۶۹ ،۷۰»
منابع :
خلاصۀ مبحث قطب الدین منصور در تاریخ جامع ایران جلد نهم ص ۵۸- سید علی آل داوود
تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.