تصویر-جدید-شهر-هرات-که-درآن-ابنیه-تاریخی-مشهود-است

ملک شمس الدین محمد آل کرت

ملک شمس الدین محمد کرت  « حکومت ۶۴۳تا ۶۷۶ه.ق »

او بنیانگذار سلسلۀ آل کرت و به روایتی فرزند و طبقه گفتۀ کسانی دیگر ، نوادۀ ملک رکن الدین خیسار است . «اسفزاری : ۴۰۱- میرخواند ، حبیب السیر : ۳۶۸»  سیفی هروی در یک جا او را تلویحاً نوۀ رکن الدین خوانده و افزوده است که رکن الدین خیسار از میان فرزندان و نبیرگان خود شمس الدین کرت را به جانشینی برگزید . « سیفی هروی : ۱۴۵»

همو در جای دیگر صریحاً رکن الدین خیسار را دایی شمس الدین خوانده است . اما میرخواند و خواندمیر هردو شمس الدین را نوۀ دختری رکن الدین خیسار ذکر کرده اند .

رکن الدین در زمان حیات چون آثار هوشیاری را در نوۀ خود می دید او را به تحصیل علم واداشت و شمس الدین انواع دانش های مرسوم زمان را نزد استادان برجسته آن روزگار فرا گرفت .آنگاه از عهدۀ انجام چند مأموریت خطیر برآمد . « همو : ۱۴۷، ۱۴۶»

ازحوادث سالهای نخست حکومت او ، سفر به هند به اتفاق سالی نوئین از سرداران مغول در سال ۶۴۴ ه.ق است . در این سفر شهر مولتان را که حاکم آن چنکرخان بود ، بمحاصره درآوردند . این دو با دریافت صدهزار دینار دست از محاصره برداشتند و به لاهور «لهاور» حمله بردند . در آنجا گروهی را کشتند و سرانجام با وساطت برخی بزرگان با گرفتن تحف و هدایا از آنجا نیز باز گشتند . اندکی بعد دستهایی از سپاهیان سالی نوئین به مخالفت با شمس الدین برخاستند و او ناگزیر از سالی نوئین جدا شد و به تکانه رفت . در تکانه بدست ملک فخرالدین حاکم آن ولایت ، دستگیر شد و سرانجام او را به طاهر بهادر مغول دادند . طاهر ملک را نواخت و پس از دو ماه به ولایت خود باز گرداند . ملک شمس الدین پس از درگذشت طاهر بهادر خان به سال ۶۴۵ ه.ق مطابق ۱۲۴۷ میلادی به قصد دیدار جغتای پسر چنگیزخان به ترکستان رفت ، اما بعد از مدتی کوتاه بعد از مرگ جغتای ، و در آغاز فرمانروایی پسر او منگوقاآن به آنجا رسید .در این اوقات کسانی از نزد هلقتونوئین از سرداران مغول و فرزند طاهر بهادر شکایت شمس الدین را نزد خان مغول آوردند . اما کاری از پیش نبردند و ملک شمس الدین محمد به رسم تهنیت تاجگذاری نزد منگوقاآن رفت و خان مغول حکومت هرات ،جام ، باخرز ، کوسویه ،پوشنگ ،غور، فیروزکوه ،غرجستان ،مرغاب ،فاریاب ، اسفزار، فراه ، سجستان تا رود سند و به روایتی سیستان را به او داد و شمس الدین به خراسان بازگشت . « جوینی : ۲۵۵- سیفی هروی : ۱۵۷، ۱۷۰»

قلعه-اختیار-الدین-دوره-آل-کرت

قلعه-اختیار-الدین-دوره-آل-کرت

در سال ۶۴۶ ه.ق مطابق با ۱۲۴۸ میلادی ملک شمس الدین گروهی را به دستگیری ضیاءالملک شرف الدین بیتکچی ، که با او به دشمنی برخاسته بود ، اعزام کرد . شرف الدین زمانی هم به حکم شاهزاده سیومنگو به حکومت شهر هرات منصوب شد اما نتوانست کاری از پیش ببرد . باری وی را دستگیر و نزد شمس الدین آوردند . همسر شرف الدین بنام یاقوت فام با طبق زر نزد شمس الدین به شفاعت آمد اما ثمری نداشت و شمس الدین او را بقتل رساند و موجب هراس دشمنانش شد . «سیفی هروی : ۱۷۲ ، ۱۸۱»

از آن پس شمس الدین به تدریج قلمرو حکومتی خود را گسترش داد . چنان که درسال ۶۴۷ ه.ق همه امرا و بزرگان پیرامون هرات ، به متابعت او درآمدند . اما ملک سیف الدین غرجستان ، فرمانروای آن ناحیه سر از اطاعت او باز زد و خراج و هدایا نفرستاد . شمس الدین گروهی را برای نبرد و سرکوبی وی فرستاد لیکن سیف الدین گریخت و نزد ارغون خان رفت و سرزمین تحت تصرف او غارت شد .ارغون نیز سیف الدین را به هرات نزد ملک شمس الدین فرستاد و ملک هم سیف را بقتل رسانده و قلمرو اش را متصرف شد . « سیفی هروی : ۱۸۹ ، ۱۸۶»

در سال ۶۴۸ ه.ق شمس الدین به شهرهای اسفزار ، تکین آباد و چند شهر دیگر حمله برد اما جنگی رخ نداد و همه جا با استقبال روبرو گردید . سپس به هرات بازگشت و مدتی را در قلعۀ خیسار به سر برد . در سال ۶۵۱ ه.ق ملک تاج الدین کُرد به خدمت شمس الدین درآمد و عزت فراوان یافت . متعاقب آن گروهی از امرا و اشراف افغان نیز نزد شمس الدین آمده ، اظهار فرمانبرداری کردند . سال بعد در ۶۵۲ ه.ق شمس الدین ، شهر مستنک را به تصرف در آورد و سپس قلعۀ خارک را محاصره و پس از تصرف شهر ملک ، شاهنشاه و بهرامشاه و میرانشاه کُرد که بخش های زیادی از افغانستان را در تصرف داشتند و در آنجا پناه گرفته بودند را بقتل رساند . « همو : ۱۹۲ ، ۱۸۹ ، ۲۰۰، ۲۰۵»

نقشه قلمرو آل-کرت

نقشه قلمرو آل-کرت

در سال ۶۵۳ ه.ق ملک شمس الدین محمد به محاصرۀ حصار تیری دست زد که مکانی صعب العبور و گرفتن آن دشوار بود . او کسی را نزد المار ، یکی از امرای آنجا فرستاد . المار پذیرفت که خراج گذار شمس الدین شود اما شمس االدین آنجا را فتح کرد و المار هم کشته شد . در سال ۶۵۴ ه.ق دوتن از امرای افغان که ملازم شمس الدین بودند ، بر او شوریدند اما شمس الدین آنان را که در قلعۀ مستحکمی جای گرفته بودند ، از پای درآورد و هر دو را بقتل رسانید . «سیفی هروی : ۲۰۵ ، ۲۲۱»

ملک شمس الدین پس از آن به سال ۶۵۶ ه.ق بسوی سیستان حمله برد و ملک علی بن مسعود فرمانروای سجستان را کشت و نیمروز را به قلمرو خود اضافه کرد . در همین سال هلاکوخان به خراسان لشکر کشید . شمس الدین به اردوی او رفت و اظهار اطاعت کرد . هلاکو وی را به هرات بازگردانید و پس از چندی به رسالت نزد ناصرالدین محتشم حاکم قهستان اعزام کرد تا او را به آمدن نزد هلاکو آماده سازد . شمس الدین توانست او را متقاعد ساخته و نزد هلاکو بیاورد . « رشیدالدین فضل الله : ۲/۶۹۱ »

در سال ۶۵۷ ه. ق شمس الدین به قصد فتح حصار بکر از نواحی کوهستانی افغانستان و قلعۀ مذکور به آن سو رفت و چون رئیس قلعه فرمان او را نپذیرفت و سرکشی و نافرمانی آغاز کرد ، نبرد در گرفت و آخرالامر فرمانروایی قلعه پذیرفت که به شمس الدین خراج بپردازد . در سال بعد یعنی ۶۵۸ ه.ق شمس الدین دو تن از دشمنان دیرین خود ، میرانشاه و سالارکُرد را که قصد فرار به سمت مصر را داشتند دستگیر کرده و از میان برداشت . «سیفی هروی : ۲۶۳ ، ۲۶۴»

در سال ۶۶۰ ه.ق هنگامی که امیر تکودار با آباقاخان به مخالفت برخاست و شاهزاده تبسین مأمور مقابله با او شد ، تبسین به هرات آمد و با کمک ملک شمس الدین به مقابلۀ امیر تکودار رفتند اما یارای مقابله نداشت و راه فرار برگزید . با این همه پس از آن نبردی درگرفت و تکودار مغلوب گردید و شمس الدین پس از فراغت ابتدا به قلعۀ خیسار و از آنجا به هرات بازگشت . وی در سال ۶۶۵ ه.ق به اردوی آباقاخان در عراق عجم ملحق شد و پنجاه روز در آنجا توقف کرد . سپس همراه خان به مقابلۀ شاهزاده برکه خان رفت .  شمس الدین در نبردی که بین دو طرف واقع شد شجاعت بسیاری از خود نشان داده و غنایم زیادی بدست آورد .«همو : ۲۷۳ ، ۲۷۰، ۳۰۱ ، ۲۹۰ – اسفزاری : ۴۱۹ ، ۴۱۷ »

مسجد-جامع-هرات-که-پس-از-حمله-مغولان-وتخریب-آن-توسط-ملک-غیاث-الدین-و-ملک-عزالدین-بازسازی-گردید

مسجد-جامع-هرات-که-پس-از-حمله-مغولان-وتخریب-آن-توسط-ملک-غیاث-الدین-و-ملک-عزالدین-بازسازی-گردید

در سال ۶۶۷ ه.ق امیر براق از سوی ماوراءالنهر به سمت خراسان آمد و قصد داشت که بر متصرفات آباقاخان مستولی شود . دراین سفر شاهزاده تبسین و یشمون او را همراهی می کردند . آنان نخست به هرات روی آوردند و ملک شمس الدین محمد با آنکه در قلعه خیسار پناه گرفته بود، در خود قدرت مقابله با براق را ندید . چون آباقاخان از این ماجرا مطلع شد دستور دستگیری شمس الدین را صادر کرد اما وی در قلعه خیسار پناه گرفته بود . «سیفی هروی : ۳۱۸ ، ۳۰۳»

در این هنگام شمس الدین محمد صاحب دیوان به وساطت برخاست و نامه ای به شمس الدین نوشت و او را از مخالفت با آباقا برحذر داشت . شمس الدین باز هم از رفتن نزد آباقاخان خودداری نمود و در پاسخ دو رباعی سرود که ابیاتی از آن چنین است .

« خواند میر ، مأثرالملوک ۱۴۴، ۱۴۳ – اقبال آشتیانی ، تاریخ مغول : ۳۷۰»

در سال ۶۶۹ ه.ق سرانجام آباقاخان هرات را تصرف کرد و قصد خرابی شهر را داشت اما شمس الدین صاحب دیوان وی را از این کار برحذر داشت ، ولی حکومت آنجا را به ملک بلبلان یکی از امرای لشکر خود داد . شمس الدین همچنان در قلعه خیسار پناه گرفته بود . سال بعد در سال ۶۷۰ ه.ق از سوی شاهزاده تبسین ، ملک ترک یکی از فرزندان ملک شمس الدین کرت به حکومت هرات منصوب شد . شمس الدین از این فرصت استفاده کرد و فرزند را به شفاعت نزد تبسین فرستاد . اما هرات را همچنان حکمرانانی که از سوی آباقاخان تعیین می شدند اداره می کردند . ملک بهاءالدین مزینانی سپس به حکومت هرات درآمد اما در سال ۶۷۵ه.ق شمس الدین سرانجام بنا به دعوت آباقاخان از قلعۀ خیسار بیرون آمد و راهی سفر عراق شد تا به اردوی آباقاخان بپیوندد . ابتدا به اصفهان رفت و بهاءالدین جوینی حاکم اصفهان و از نزدیکان آباقا از وی استقبال کرد و او را به تبریز برد اما آباقا به او اعتنایی نکرد و محترمانه در آن شهر نگاهش داشت . «سیفی هروی : ۳۴۳، ۳۳۹، ۳۳۶، ۳۳۵،۳۳۰- میرخواند : ۶۶۷ – خواندمیر ، مأثرالملوک :۱۴۴،۱۴۲»

مسجد-جامع-هرات-که-در-عصر-معزالدین--کرت-تزئینات-وخانقاهی--جدید-بدان-افزوده-گشت

مسجد-جامع-هرات-که-در-عصر-معزالدین–کرت-تزئینات-وخانقاهی–جدید-بدان-افزوده-گشت

ملک شمس الدین همچنان در تبریز می زیست تا آنکه در شعبان سال ۶۷۶ه.ق در آن شهر درگذشت . گفته شد که به دستور آباقاخان ، هندوانه مسموم به او خوراندند و در اثر آن فوت کرد . او را در تبریز به خاک سپردند .«سیفی هروی : ۳۵۶ – میرخواند : ۶۶۸ ، ۶۶۷ – آیتی : ۵۱» در بعضی منابع آمده است که جسد وی را به فرمان آباقاخان با غُل و زنجیر به جهت تحقیر به ولایت جام آورده و در آنجا به خاک سپردند .

شمس الدین امیری مقید به امور شرعی بود و در تعزیر و مجازات محکومان ، سخت گیری داشت چنانکه در سال ۶۶۶ ه.ق هنگام بازگشت به هرات ، مولاناجلال الدین غزنوی مفتی شهر هرات را که همسر جوان کسی را به عقد دیگری در آورده بود با ضربۀ چوب از پا درآورد و گواهان این عقد باطل را به زندان انداخت . «سیفی هروی : ۳۰۱،۳۰۲»

منابع :

کتاب تاریخ جامع ایران  جلد دهم  ص ۱۰۸ سید علی آل داوود مبحث ملک شمس الدین محمد

روزگاران  ، دکتر عبدالحسین زرینکوب

تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *