ملک غیاث الدین پیرعلی آل کرت
ملک غیاث الدین پیرعلی حکومت ۷۷۱ الی ۷۸۳ ه.ق
غیاث الدین پس از مرگ پدر جانشین او شد و منطقۀ سرخس را به برادر واگذار کرد . لیکن بعد از مدتی میان دو برادر اختلاف بوجود آمد و ملک محمد نام غیاث الدین را ، از خطبه انداخت و آمادۀ مقابله شد . اما ماجرا به صلح انجامید و محمد پس از دیدار به سرخس باز گشت . در این زمان خواجه علی مؤید سبزواری خروج کرد . وی اظهار تشیع مینمود و منتظر ظهور مهدی (ع ) گردید . علمای هرات ، غیاث الدین حنفی مذهب را به مقابلۀ او تحریک کردند . غیاث الدین به نیشابور رفت تا خواجه علی را که قلعۀ بندی را محاصره کرده بود از پای درآورد ، اما او کاری از پیش نبرد و به هرات بازگشت . « اسفزاری :۲۸، ۳۱- خواندمیرحبیب السیر :۳۸۸»
در اوایل دوران حکومت غیاث الدین ، قدرت امیرتیمور رو به فزونی نهاد و بتدریج قلمروهای وسیع تری را به چنگ آورد . تیمور در سال ۷۷۸ ه.ق پیکی نزد ملک غیاث الدین پیرعلی فرستاد و اظهار دوستی و یگانگی کرد و پیشنهاد او برای تقویت اساس دوستی ، پیوند زناشویی بین سونچ قتلق آغا خواهرزادۀ تیمور و پیرمحمد فرزند غیاث الدین بود که درسال ۷۷۹ ه.ق جشن عروسی شاهانه ای در سمرقند برگزار شد . «اسفزاری : ۳۲ ، ۳۵- خواند میر :۳۸۸»
تیمور درسال ۷۸۱ ه.ق یکی از امیران خود موسوم به حاجی سیف الدین را نزد غیاث الدین فرستاد تا او را به مراسم قوریلتای شروع زمامداری خود دعوت نماید . اما غیاث الدین رفتن به سمرقند را به صلاح ندانست و به بهانه های مختلف سیف الدین را نزد خود نگاه داشت . سیف الدین از آنجا فرار کرد و چون خبر به تیمور رسید ، فرزند خود میرانشاه را به حکومت خراسان فرستاد . « شرف الدین علی یزدی : ۲۲۴» خود او هم در سال ۷۸۲ ه.ق به خراسان لشکر کشید . غیاث الدین به خدمت وی درآمد و امیرتیمور او را همراه خود برد و هرات را به امیرغوری واگذار کرد و او که پسر امیر تیمور بود به داروغگی هرات منصوب گردید . «میرخواند: ۱۱۷ ، ۱۲۰- اسفزاری : ۳۶،۴۳»
مدتی بعد برخی از بازماندگان غوری در هرات سر به شورش برداشتند و شهر آشفته و نابسامان شد . امیر تیمور در آغاز دستور داد ملک غیاث الدین را که در ارگ سمرقند زندانی بود ، به همراه پسرش بقتل رساندند و میرانشاه پسر خود را به هرات گسیل داشت . به این ترتیب سلسلۀ آل کرت منقرض گردید اما برخی از بازماندگان آنان تا سال ۷۹۱ ه.ق تحت تبعیت تیمور در هرات بسر می بردند و در این سال وی تمام آنها را از میان برداشت . «اسفزاری : ۴۳، ۴۴»
منابع :
کتاب تاریخ جامع ایران جلد دهم ص ۱۰۸ سید علی آل داوود
روزگاران ، دکتر عبدالحسین زرینکوب
تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.