مسجد-جامع-هرات-که-پس-از-حمله-مغولان-وتخریب-آن-توسط-ملک-غیاث-الدین-و-ملک-عزالدین-بازسازی-گردید

ملک غیاث الدین آل کرت

ملک غیاث الدین  « حکومت ۷۲۹ الی  ۷۰۷»

وی پسر رکن الدین در سال ۷۰۶ ه.ق مدتی در اردوی اولجایتو بسر برد و سپس به اجازۀ او به هرات بازگشت و در سال ۷۰۷ ه.ق به جای پدر نشست و چهل روز به عزاداری پرداخت . او همانند پدرمدیر و مدبر و مردم دار بود و رسوم پسندیدۀ وی را استمرار داد. برادرش ملک علاءالدین که چند سالی از او بزرگتر بود ، طمع در خزاین پدرکرد و قصد تسخیر قلعۀ خیسار را در سر می پروراند ، لذا میان آندو چند بار نبرد درگرفت . و قلاع همدیگر را محاصره کردند . در این زمان غیاث الدین قصد سفر عراق کرد تا آنجا فرمان حکومت خود را از اولجایتو بگیرد اما بزرگان هرات مانع شدند زیرا بیم آن داشتند که دانشمند بهادر که هرات را در محاصره گرفته بود لطمه ای وارد کند . غیاث الدین بی توجه به این رهنمودها نخست به ملاقات دانشمند بهادر رفت و از آنجا راه دربار خان مغول را در پیش گرفت . در این زمان ملک فخرالدین در هرات بود و دانشمند بهادر ، غیاث الدین را مأمور کرده تا به شهر رفته و او را از عصیان باز دارد . فخرالدین از برادر استقبال کرد . ملک غیاث الدین پس از اقامت چند روزه در هرات به اردوی اولجایتو رسید و مورد توجه و استقبال قرار گرفت . وی فرمان حکومت هرات تا رود سند و از سوی دیگر تا آموی را از اولجایتو دریافت کرد . در این میان دانشمند بهادر و چند تن از امیران نزدیک به او بدست ملک فخرالدین به هلاکت رسیدند . «اسفزاری: ۴۵۰» چندی بعد بوجای فرزند دانشمند بهادر ، هرات را فتح کرد و کشندگان پدر را به مجازات رسانید ، غیاث الدین نیز اردوی اولجایتو را ترک گفت و به هرات بازگشت  . «سیفی هروی : ۵۴۷ ، ۵۵۸»

فتح هرات بدست بوجای روز ۲۱ ذیحجۀ سال ۷۰۶ ه.ق صورت گرفت و همانروز جمال الدین محمد سام بدستور بوجای و بدست امیر یساول بقتل رسید و  و همچنین در همانروز سیفی هروی مؤلف تاریخ نامۀ هرات ، به جرم آنکه کتابی در مدح ملک فخرالدین کرت سروده و سام نامه را بنام جمال الدین محمد سام سروده بود ، به زندان افکنده شد . اما اندکی بعد آزاد گردید. «همو: ۵۳۶،۵۴۲» سرانجام ملک غیاث الدین در سال ۷۰۷ ه.ق به هرات بازگشت و بزودی قلمرو حکومتی خود را تا فراه و سجستان و غور و غرجستان  گسترش داد و در آبادانی هرات کوشش ها نمود اما بوجای و محمد دولدای از او ناخوش دل بودند ولی کاری از پیش نبردند . «همو : ۵۶۴ ، ۵۵۸»

مسجد-جامع-هرات-که-در-عصر-معزالدین--کرت-تزئینات-وخانقاهی--جدید-بدان-افزوده-گشت

مسجد-جامع-هرات-که-در-عصر-معزالدین–کرت-تزئینات-وخانقاهی–جدید-بدان-افزوده-گشت

در سال ۷۰۸ ه.ق ملک غیاث الدین از هرات به غور و از آنجا به قلعۀ خیسار رفت و چندی در آنجا توقف نمود و امرای اطراف را به حضور طلبید . و سپس به افزار رفت و چون ملک فخرالدین برادرش این شهر را به ویرانی کشانده بود ، در آبادانی آنجا کوشید و در جلب محبت مردمان سعی و کوشش بسیار کرد و آرامش و آسایش را بری آنان بوجود آورد . « سیفی هروی : ۵۶۵، ۵۷۰» اما امیران مغولی که در هرات و اطراف بسر می بردند ، با غیاث الدین همواره دشمنی می ورزیدند چنانکه در سال ۷۱۰ ه.ق گروهی از اینان چون بوجای و خواجه علاءالدین هندو و محمد دولداری با مشورت هم نامه ای در بدگویی غیاث الدین به اولجایتو نوشته مبنی بر اینکه وی قصد سرپیچی از فرامین سلطان را دارد و هوای استقلال طلبی در سر می پروراند و قلاع و حصار هرات را پیوسته مستحکم تر می سازد و مرد جنگی گرد می آورد . چون این خبر به اولجایتو رسید ، با مشورت خواجه رشیدالدین فضل الله، غیاث الدین کرت را احضار و به اردو فرا خواند . « همو : ۵۷۹ ، ۵۷۰ – اسفزاری : ۴۶۵ ، ۴۶۶»

سال بعد الجایتو بار دیگر غیاث الدین را احضار کرد و وی از ترس آنکه مبادا به نافرمانی متهم شود ، هرات را به ملک شمس الدین عم خود سپرد و پس از دیدار با شیخ الاسلام جام در شهر تربت جام به اردوی الجایتو رسید و مورد عتاب و خطاب وی قرار گرفت ، اما غیاث الدین نتوانست با مدارا الجایتو را آرام سازد ولی به اقامت در اردوی سلطانی مجبور شد . چون سفر او بطول انجامید ، محمد دولداری و بوجای که در حوالی هرات بسرمی بردند ، مکرر به اذیت و آزار مردمان شهر پرداختند « سیفی هروی : ۵۷۵ ، ۵۹۵، اسفزاری : ۴۶۵ ، ۴۶۶»

قلمرو آل کرت

قلمرو آل کرت

از حوادث دیگر این سالها درگذشت علاءالدین برادر غیاث الدین در سال ۷۱۴ ه.ق در هرات و برگزیدن مولانا صدرالدین به قضای شهر هرات بود . « سیفی هروی : ۵۹۸ ، ۶۱۰، ۶۰۹» سرانجام الجایتو با غیاث الدین بر سر مهر آمد . سبب آن وساطت شیخ عبدالرحمن اسفراینی از مشایخ ساکن بغداد بود که توسط خواجه رشیدالدین فضل الله از الجایتو خواست تا اجازه بازگشت به غیاث الدین داده شود و این وساطت پذیرفته شد و وی در همین سال با تعیین حدود قلمرو وی به هرات بازگشت . «سیفی هروی : ۶۱۴ ، ۶۱۵ ، ۶۱۹ ، ۶۲۰»

چند روزی از ورود غیاث الدین به هرات نگذشته بود که دشمن دیرین او بوجای بن دانشمند بهادر در واقعه ای بقتل رسید .« همو :۶۲۳ ، ۶۲۱ ، ۶۲۸» غیاث الدین هم مقارن با سال ۷۱۶ ه.ق از هرات به خیسار رفت و در بازگشت ، آوجی بلا بر غیاث الدین شورید اما شکست خورد . در این نبرد غنایم بسیار به چنگ غیاث الدین افتاد . « همو : ۶۳۷ ، ۶۳۹» در رجب سال ۷۱۸ه.ق »

شاهزاده یسور از امرای مغول ظاهراً به قصد جنگ با غیاث الدین و باطناً به آهنگ برکناری سلطان ابوسعید وارد میدان شد . چون خبر را امیر غیاث الدین به سلطان ابوسعید و امیرچوپان رسانید ، از سوی آنها مأمور سرکوبی و دستگیری شاهزاده یسوربن منگو فرزند جغتای بن چنگیز شد . در سال ۷۱۹ ه.ق شاهزاده یسور ، مبارکشاه بن بوجای را به جنگ سلطان غیاث الدین فرستاد اما کاری از پیش نبرد . در ربیع الاول سال ۷۱۹ ه.ق یسور مجدداً هرات را بمحاصره درآورد اما از عهدۀ فتح آنجا برنیامد . او طی نبردها و گریزها ، محصولات اطراف شهر را به آتش کشید اما به مقصود خود که همانا فتح شهر هرات بود دست نیافت . «سیفی هروی : ۶۹۵، ۶۹۹»

قلعه-اختیار-الدین-در-هرات-که-در-عصر-آل-کرت-بسیاری-از-آن-تجدید-عمارت-شد

قلعه-اختیار-الدین-در-هرات-که-در-عصر-آل-کرت-بسیاری-از-آن-تجدید-عمارت-شد

در حوالی سال ۷۱۹ ه.ق ملک قطب الدین بن رکن الدین حکمران خطۀ اسفزار که پیش از آن در زمرۀ زیردستان غیاث الدین بشمار می رفت ، با او از در ناسازگاری درآمد .در این زمان شاهزاده یسور به اسفزار رفت و از او خواست تا نام غیاث الدین را از خطبه بیاندازد . غیاث الدین به محض شنیدن اخبار حکمران افزار در رجب همین سال به آنجا رفت سپس شهر را متصرف شده و قطب الدین را دستگیر کرد و اسفزار را به امیر محمدبن ملک علاءالدین واگذار کرد و امیر علی خطای را نایب او کرد و خود به هرات بازگشت . « سیفی هروی : ۷۱۷، ۷۳۶، ۷۳۸، ۷۳۹»

همچنین غیاث الدین در سال ۷۲۰ ه.ق حصار زره باخرز را که رد ولایت جام و خواف ، قلعه ای محکم تر از آن نبود را فتح کرد ، سبب آن بود که عبدالعزیز شهاب الدین زره که بر باخرز حکومت می کرد ، سر از اطاعت غیاث الدین پیچید و غیاث الدین به آنجا حمله برد . عبدالعزیز دستگیر شد اما غیاث الدین از گناهش درگذشت . « یسفی هروی : ۷۵۰ ، ۷۵۴»

در ربیع الاول سال ۷۲۰ ه.ق ملک غیاث الدین حصار نیارآباد را تصرف کرد و خواجه محمد خوافی از بزرگان آنجا را که صاحب قدرت و نفوذ بسیار بود و قلعه ای مستحکم در اختیار داشت ، شکست داد و سپس با او از در دوستی در آمد . چندی بعد به منظور سرکوب شاهزاده یسور با کمک شاهزاده کبک به وی حمله برد اما پیش از آنکه نبردی دیگر انجام شود ، یسور بقتل رسید . «همو : ۷۵۴، ۷۶۸» او اندکی بعد حصار تولک را گشود .

مقارن این احوال غیاث الدین آهنگ سفر حج کرد . روز شانزدهم رجب سال ۷۲۰ ه..ق در خانقاه مسجد تره فروش در بیرون هرات با مردم شهر وداع کرد و پس از زیارت شیخ الاسلام جام به بغداد وارد شد و در وقت مراسم حج خود را به مکه رسانید در بازگشت نزد سلطان ابوسعید و امیر چوپان رفت و بعد از آن به هرات بازگشت . «همو : ۷۷۳ ، ۷۸۰ – میرخواند ۶۷۹»

تصویر-جدید-شهر-هرات-که-درآن-ابنیه-تاریخی-مشهود-است

تصویر-جدید-شهر-هرات-که-درآن-ابنیه-تاریخی-مشهود-است

چند سال بعد در حوالی سال ۷۲۷ ه.ق میان امیرچوپان و سلطان ابوسعید شکرآب گردید . امیرچوپان و فرزندش جلوخان از اردوی سلطان گریخته نزد غیاث الدین آمدند . اما وی آنان را کشت و خود برای گرفتن پاداش نزد ابوسعید رفت و برخلاف انتظار مورد توجه قرار نگرفت . «خواندمیر ، تارخ حبیب السیر : ۳۷۸»

سرانجام سلطان غیاث الدین پس از بازگشت از این سفر در سال ۷۲۹ ه.ق در هرات درگذشت . از او چهار سر بجای ماند .

۱-ملک شمس الدین محمد  ۲- ملک حافظ  ۳- ملک معزالدین حسین  ۴- ملک باقر   « اسفزاری : ۲/۱»

 

 

منابع :

کتاب تاریخ جامع ایران  جلد دهم  ص ۱۰۸ سید علی آل داوود

روزگاران  ، دکتر عبدالحسین زرینکوب

تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده

 

 

 

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *