ریتون--زرین--دوره-هخامنشیان-آرشیو-موزه-رضا-عباسی

هخامنشیان و پیدایش قدرتمند امپراتوری آن سلسله

پیدایش امپراتوری هخامنشیان

هرودوت در کتاب اول خود صفحه ۱۰۷ تا ۱۲۱ بدین ترتیب ماجرای کودکی کوروش کبیر را روایت کرده است که آستیاژ آخرین پادشاه ماد ، دختری بنام ماندانا داشت که اورا به همسری کمبوجیه از نواحی پارس در آورد . وی پس از مدتی در خواب دید که تاکی از شکم ماندانا رویید و به سرعت رشد نمود ودر مدت اندکی قسمت اعظم آسیا و بخشی از اروپا را در برگرفت . به عبارتی دیگر هرودوت آورده است از شکم ماندانا رودی شگفت انگیز روانه شد . جوشان وخروشان در هر سوی دامان می گسترد و آنچنان مهیب و پر قدرت نه دشت می دانست و نه کوه چنانچه تخته سنگهای سنگین را از بستر بر می داشت و فرو می غلتانید . آن رود سرزمینها شهرها و بیابانها و دشتهای گوناگون  را در برگرفت و همچنان پیش رفت تا آسیا و بخشی از اروپا را فرا گرفت و پوشانید.

نقشه قلمرو هخامنشیان

نقشه قلمرو هخامنشیان

آستیاژ هارپاگوس وزیر خود را احضار کرد و از وی بخواست تا خوابگزاران اعظم را احضار کنند . پس خوابگزاران خواب «کابوس» او را تعبیر نموده وگفتند ماندانا پسری خواهد آورد که پادشاه بزرگی خواهد شد . شاه دخترش را که باردار بود از پارس به دربار خود فرا خواند و پس از فارغ شدن پسر او را به هارپاگوس سپرد و به او گوشزد نمود که کودک را در بیابان رها کرده تا خوراک درندگان و وحوش گردد . هارپاگوس که کودک را به بیابان برده بود دلش به رحم آمد و او را به چوپانی بنام میترادات «و به عبارتی دیگر به کاهنی در قهستان جنوب خراسان »سپرد . همسر میترادات که به تازگی کودکی مرده بدنیا آورده بود ، تصمیم گرفت که آن کودک را«کوروش» به جای کودک از دست رفته خود بداند و او را بزرگ کند و میترادات و یا چوپان نوزاد مردۀ خویش را به جای کوروش به هارپاگوس تحویل داده وآن را دفن کردند« پیرنیا ایران باستان ص ۲۳۴،۲۳۵»

همسر میترادات و یا چوپان با عشق و علاقه به کوروش کبیر رسیدگی کرد تا به ده سالگی رسید . در ایامی که کوروش ده ساله بود و با همسن و سالهای خود سرگرم بازی بود «وی نقش شاه را برعهده داشت» فرمان داد یکی از بچه ها را که نقش رعیت را ایفا می کرد و مرتکب خلافی شده بود تنبیه کنند . کودک تنبیه شده فرزند فردی سرشناس در دربار شاهی بود و پدر وی ماجرا را به گوش آستیاژ رسانید . و پادشاه فرمان داد که میترادات « و یا چوپان »   و فرزندش «کوروش» را به نزد او بیاورند و از وی درباره بازی سئوال کرد . بعد از سئوال وجوابهایی که رد وبدل شد ،احساس نمود که احتمال آن دارد که آن  پسر بچه همان نوه او باشد و فرمان داد که میترادات ویا همان چوپان را شکنجه داده و از او اقرار بگیرند و او نیز زیر شکنجه دوام نیاورده ، اقرار نمود و حقیقت کشف گردید .لذا پادشاه بشدت عصبانی شده و تصمیم گرفت که هارپاگوس را مجازات کند . پس دستور داد که مجلس شاهی برپا کرده وسران درباری را به این ضیافت دعوت کنند  و خوراکی مطبوع برسر میز تمام مدعوین گذاشته شد.ولیکن فرمان داد که غذای هارپاگوس را سفارشی برایش آوردند . پس از اینکه هارپاگوس غذایش را میل نمود ،آستیاژ از وی پرسید آیا غذایی که خوردی لذیذ بود؟ وهارپاگوس با دادن پاسخ مثبت از او تشکربسیار کرد . شاه به او گفت غذایی که خوردی گوشت پسرت بود که طبخ گردید و تو آنرا میل کردی . سزای کسی که از فرمان پادشاه ماد سر پیچی کند همین است .

گل نیلوفر آبی مظهر ونماد راستی و درستی در نگاه هخامنشیان بوده است

گل نیلوفر آبی مظهر ونماد راستی و درستی در نگاه هخامنشیان بوده است

زمانی که از مغان و خوابگزاران مجدد درباره کوروش سئوال شد بدو پاسخ دادند که خواب شاه قبلا تعبیر شده بدین طریق که کوروش زمانی که با بچه ها سرگرم بازی بوده شاه شده است . بنابراین آستیاژ آرام شده وکوروش را به پارس نزد خانواده اش فرستاد . «هرودوت کتاب اول ص۵۵»

در منابعی دیگر آمده است که کوروش تا پانزده سالگی نزد چوپان می زیسته و زمانی چوپان او را از گذشته اش آگاه ساخت، کوروش کبیربه عضویت ارتش آستیاژ در آمد و مدارج عالی را پیمود و روزی که در پیشگاه شاه درحال رژه بود ،شاه به او ظنین شد. لذا هارپاگوس به کوروش توصیه نمود که به پارس نزد خانواده خود برود و آستیاژ پس از اطلاع از این موضوع فرمان داد گوشت پسر هارپاگوس را طبخ کرده وبه او بخورانند .

گزنفون در کتاب کوروپدیا « تربیت کوروش » نقل کرده است که کوروش پسر کمبوجیه پادشاه پارس و نوه آستیاژ پادشاه ماد بود .   به گفته او کوروش دوازده ساله بود که بهمراه مادرش ماندانا دختر پادشاه ماد به دربار پدر بزرگش رفت تا آموزش نظامی ببیند و لذا بعد از چند سال که آموزش های لازم را کسب کردبه پارس مراجعت نمود. « گزنفون ،کتاب اول ، ۵-۱»

نقش-رستم-کعبه-زرتشت دوران هخامنشیان عکس از بابک فرهمند آرشیو میراث فرهنگی کشور

نقش رستم کعبه زرتشت دوران هخامنشیان عکس از بابک فرهمند آرشیو میراث فرهنگی کشور

دیگر مورخان دوران کهن یونان  روایت هرودوت وگزنفون را نقل کرده و می گویند که کوروش فرزند کمبوجیه پارسی و پسر ماندانا ، دختر پادشاه ماد بود «دیودور کتاب نهم ۲۱ و۲۴ :دینون ، ج۲» داستان کتزیاس که قبلا ذکر گردید در میان آنها استثنا است « شهبازی ۱۹۷۹: ۹۴- ۷۰»

و هینتس به دلایل گاهنگاری ومقایسه تولد کوروش وزمامداری آستیاژ اعتقاد دارد که مادر کوروش اهل ماد نبوده است . ودر نهایت بایستی اظهار کرده که سرگذشت کوروش و اظهار نظرهایی که بصورت افسانه آمده قابل قبول نمی باشد زیرا که روایت کوروش از تولد تا نوجوانی همانند داستانهای تولد شخصیتهای تاریخی دیگرمانند حکایت کودکی موسی ، کودکی سارگن بزرگ «بنیانگذار بابل» می ماند و در دودمان شاهی در تاریخ ایران نیز نظیر چنین داستانهایی موجود است که اولین آنها کوروش کبیر و سپس داستان بدنیا آمدن اردشیر بابکان نخستین پادشاه سلسله ساسانیان نیز همانند داستان کوروش است .«فرای ، میراث باستانی ایران ص۱۲۹»

کوروش بزرگ موفق شد پس از کمبوجیه در سال ۵۵۹ ق.م  قدرت را بدست گرفته ،شاه پارس شود. وی تا زمان نبرد با مادها بر قدرت خود افزود واحتمالا برسرزمین ایلام وبخشی از خوزستان چیره شد . وهمچنین تماس هایی با بابل برقرار کرد وظاهرا این تحولات و موفقیت های کوروش موجب گشته که آستیاژ « آستیا گس » نگران شود ودرصدد تجهیز سپاه بر آمد تا به سرزمین پارس لشکر کشی کند .

انگشتری طلا با نگین عقیق دوران-هخامنشیان

انگشتری طلا با نگین عقیق دوران-هخامنشیان

طبق خوابنامه  نبونید چنین آمده است  که در سال ۵۵۶ ق.م  یعنی سال اول فرمانروایی نبونید شاه بابل ادعا می کند خوابی دیده که کوروش ، شاه انشان خدمتگزار مردوک در آغاز سومین سال فرمانروایی اش با نیروهای اندک  خود خواهد آمد وآستیاژ شاه ماد را اسیر کرده و اورا در کشورش حبس خواهد کرد .« توماس ۱۹۵۸ : ۹۰ -۸۹ ، گد ۱۹۵۸ : ۳۵- ۹۲» وبراساس همان خوابنامه وبر طبق همان ادعا کوروش در سال ۵۵۳ ق.م در سومین سال حکومت نبونید  که به تهاجم با مادی ها برمی خیزد ، محتوای این متن با دگر گزارش های بابلی مطابقت دارد . زیرا نبونید در همین سال به مقصد سوریه حرکت می کند و ظاهرا  لشکرکشی وی با مقاومت کمی روبرو می شود ونتیجتاً حران درسال ۵۵۲ ق.م بدست بابلیان فتح گردیده است . « اسمیت ۱۹۲۴ : ۵۲- داندامایف ۱۹۸۹: ۱۸ » کوروش کبیربرای رهایی از یوغ مادها لشکرکشی خود را باحمله به دژ مادی پاسارگاد آغاز کرد  وبه گفته هرودوت سه تن از شش طایفه ساکن پارس به او ملحق شدند «کوک ، تاریخ ایران کمبریج ۲۴۸»  سرانجام نبرد سختی میان سپاه پارس وماد در گرفت ونیکولاس دمشقی گزارش کرده که در ابتدا وضعیت جنگ اصلا بسود پارسیان نبود . چراکه مادها به لحاظ سپاه برتر از دشمن بودند و پارسیان از برابر مادها گریختند و زنان فارسی با مشاهده مردانی که درحال فرار بودند برسرشان فریاد برآوردند که می خواهید به آنجایی بروید که از آنجا بدنیا آمده اید این رفتار زنان باعث گردید که جنگجویان برگشته وبا شجاعت وشهامت بیشتری مبارزه کنند وچنین شد که سپاهیان کوروش برماد فائق آمد.« هینتس ،داریوش وایرانیان۹۴»  وبه عبارتی دیگر وبه روایت هرودوت ، هارپاگوس فرمانده سپاهیان ماد را برعهده داشت  وی که از آستیاژ بدلیل تنبیه  فجیه او کینه به دل داشت مصمم شد که از وی انتقام بگیرد . رویدادنامه نبونید می نویسد : سپاه آستیاژدر میان جنگ سرکشی کرد « کوک ،تاریخ ایران کمبریج ۲۴۸» بخشی از سپاهیان مادی به کوروش گرویدند ومابقی گریختند و آستیاژجهت دفاع از پایتختش هگمتانه ، خود فرماندهی سپاهیانش را به عهده گرفت لیکن وادار شد از بیم کوروش به داخل استحکامات دژ شهر پناه ببرد و شهر تسلیم کوروش شد .« هینتس ، داریوش وایرانیان،۹۵» رویدادنامه نبونید گزارش کرده است که مادها آستیاژ را اسیر کرده وبه کوروش تحویل دادند وی با آستیاژ جوانمردانه رفتار کرده و او را به هیرکانیا  «گرگان امروزی» تبعید کرد و دستور داد کلیه زر و سیم و همه گنجینه ها را از هگمتانه به انزان انتقال دهند . کوروش بزرگ از این تاریخ حکومت هخامنشیان را بنیان گذاشت .

نگاهبانان هخامنشی در تخت جمشید

نگاهبانان هخامنشی در تخت جمشید

نگاهی به گویش مردم هخامنشی

در ارتباط با زبانشناسی درعهد هخامنشیان محققان و زبانشناسان کهن به این نتیجه رسیده اند که واژه هایی از زبان هخامنشی هنوز هم در زبان امروزه با کمی تغییر بکار می رود . مانند :

هخامنشی                                  امروزی

تونوا                                       توانا

گوسپندا                                    گوسفند

دروگ                                     دروغ

دریَ                                       دریا

داریامی                                   دارم

مرغا                                      مرغ

وزرگ                                    بزرگ

راستام                                     راست

زورَ                                       زور

روت                                      رودخانه

 

 

منابع :

حسن پیرنیا (مشیرالدوله) ، تاریخ ایران باستان ،سال ۱۳۱۱ چاپ مجلس ، تهران

شهبازی ، علیرضا شاهپور ، ۱۳۴۹ ، کوروش بزرگ ، زندگی وجهانداری بنیانگذاری شاهنشاهی ایران ، شیراز

فرای ، ریچارد ، ۱۳۸۰ ، تاریخ باستانی ایران ، ترجمۀ مسعود رجب نیا ، تهران ، علمی وفرهنگی

داندامایف ، م، ا، ۱۳۷۵ (ایران درعصرماد وهخامنشی)  تاریخ تمدن آسیای مرکزی ، ترجمۀ صادق ملک شهمیرزادی ، تهران

عیدالمجید ارفعی ، ۱۳۵۶ ، فرمان کوروش بزرگ ، تهران

اسمیت . س ، تاریخ ایرانی دربارۀ نبونید ، چاپ ۱۹۲۴ ، تاریخ نبونید ، چاپ ۱۹۲۴ میلادی

هینتس ، والتر، داریوش وایرانیان ، وتاریخ فرهنگ وتمدن هخامنشیان ، ترجمۀ پرویز رجبی ، تهران ، نشر ماهی ، ۱۳۷۸ و۱۳۸۶

بریان ، پیر ، تاریخ امپراطوری هخامنشی ، ترجمۀ مهدی سمسار ، تهران زریاب ، ۱۳۷۸ شمسی

کورت ، آملی ، هخامنشیان ، مرتضی ثاقب فر، تهران ، ققنوس ، ۱۳۸۲ شمسی

لکوک ، پی یر، کتیبه های هخامنشی ، ترجمۀ نازیلا خلخالی ، تهران ، فرزان روز ،۱۳۸۲ شمسی

گزنفون ، کوروش نامه ، لشگرکشی کوروش ، ترجمۀ  وحید مازندرانی

لوسیوس فلاویوس آریان ، (آناباسیس) لشگر کشی اسکندر

هرودوت ، تاریخ هرودوت ، جورج راولینسون ، ترجمۀ  وحید مازندرانی ، به اهتمام هادی هدایتی ، ۹جلد ، ۱۳۵۶ شمسی

پدر ایران (سرگذشت کوروش بزرگ ) ، میرجلال الدین کزازی ، تهران ، معین ، ۱۳۹۲شمسی

تاریخ جامع ایران ، جلد اول ، محمد تقی ایمانپور مبحث پیدایش حکومت هخامنشیان

تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده

 

 

 

 

 

 

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *