احمدبن محمدبن خلف
احمدبن محمدبن خلف
سومین دورۀ قدرت صفاری با امارت ابوجعفر احمد (پسرمحمد پسرخلف پسرلیث پسر علی پسر لیث ) آغاز می شود به واقع روزگار انحطاط و سستی این خاندان از این زمان شروع می شود . شگفت آنکه تاریخ های عمومی مهم که پس از سدۀ هشتم هجری قمری کتابت شده اند ، هیچ کدام از این امیر صفاری مهم ، (ابوجعفر احمد) سخنی نگفته اند ، بلکه یکسر از روزگار سیمجوری به خلف پسر احمد پرداخته اند .
طی ده سالی که سیمجور دواتی و فرستادگان خلیفه در سیستان حکومت داشتند ، این سرزمین روی آسایش و آرامش بخود ندید و در سال ۳۱۱ ه.ق شخصی بنام عبدالله از سوی خراسان حاکم سیستان گردید . در ماه محرم شورش تازه ای بوجود آمد و مردم جوانی از دودمان صفاریان را امیر خود ساختند که او ابوجعفر نام داشت . وی با وجود سن کم از خردمندی بالا بهره می جست . او بسرعت شهرهای اطراف مانند رخج و بُست را طرفدار خود نمود . تا عبدالله و پسرش عزیز بخود بیایند ، مردم و سرداران و عیاران ، امیر ابوجعفر احمد را به تخت نشاندند . در سال ۳۱۴ ه. ق قدرت وی به تثبیت رسید و عزیز پسر عبدالله نتوانست ابوجعفر را متوقف کند و بناچار به خراسان رفت . در سال ۳۱۷ ه.ق سپاه احمد به کرمان تاخت و از آنجا یک میلیون درهم کسب کرد . تا سال ۳۲۰ ه.ق ابوجعفر بارها جنگید و در تمامی آنها فاتح بود . در محرم سال ۳۲۱ ه.ق ابوجعفر ، امیر سابق ، ابوحفص عمرو را که مدتی درکودکی به امیری برداشته شده بود ، با اصرار زیاد به شغل داوری سپاه برگزید .
امیر جعفر احمد روزگار بسیاری را حکومت نمود و با سیاست و خردمندی برمردم حکم راند . شهرت وی چنان پیچید که شاعران بسیاری او را از پارسی و تازی ستودند . « تاریخ سیستان : ۳۱۰ ، ۳۲۳»
درسال ۳۴۱ ه.ق شورشی در اوق به سرکردگی ابوالعباس پسر طاهر محمد عمرو لیث بر پاشد . امیر جعفر خود با سپاهیان ترک رسیده از بُست به سرکوبی آنان رفت و ظاهراً شورش را آرام کرد . که ناگاه ابوالعباس با افراد خود در تاریخ ربیع الاول سال ۳۵۲ ه.ق برسر ابو جعفر شبیخون زد و او را به غفلت بکشت و خزانه اش را غارت کرد .
منابع :
تاریخ سیستان، به کوشش محمد تقی بهار، تهران ۱۳۱۴
برگزیدۀ تاریخ جامع ایران ، جلد ششم : صفاریان ، منوچهر پزشک مبحث احمدبن محمدبن خلف
تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.