سکه-نقره-اتابکان-فارس-کتابخانه-وموزه-ملک

مظفر الدین سعد بن زنگی

مظفرالدین سعد بن زنگی حکومت ۵۹۹ الی ۶۲۳ ه.ق

سعد بن زنگی و پسرش ابوبکر نام آورترین و برجسته ترین پادشاهان سلغری فارس بودند . از ابتدای کار سعد ،  اخبار آشفته و متناقضی در دست است و او با طغرل بن سنقر که ظاهراً مدت کوتاهی در عصر تکله حکومت فارس را در دست داشته ،  در حال نبرد بود و پس از مدت ها جدال سرانجام او را در سال ۵۹۹ ه.ق دستگیر کرد و خود به جایش نشست . دوران پادشاهی او را ۲۸ تا ۲۹ سال ذکر کرده اند . در سال نخست حکومت وی بر اثر جنگهای داخلی ، قحط و غلای سختی در فارس پدید آمد و سپس وبا شیوع پیدا کرد و عدۀ زیادی را کشت . اما سعد بتدریج بر اوضاع مسلط گردید و با مردم خوش رفتاری کرد تا اندک زمانی بعد فارس رو به آبادانی نهاد . « حمدالله مستوفی : ۵۰۴ ، ۵۰۵ – اقبال آشتیانی : ۳۸۳»

سعد بن زنگی در ابتدای کار با حریفی زورمند چون قطب الدین مبارز شبانکاره ای که سرجنگ داشت ، روبرو شد اما سعد پیش دستی نمود و شهر کرمان را گرفت و نظام الدین محمود حاکم آنجا را بیرون کرد . « غفاری : ۱۱۹ – اقبال آشتیانی : ۳۸۲» سپس برادرزادۀ خود عمادالدین محمد بن زیدان را به حکومت کرمان گماشت و خود به شیراز برگشت . « منشی کرمانی : ۱۹ ، ۲۰» و از آنجا به آهنگ اصفهان رو به شمال شیراز آورد . و در سال ۶۰۰ ه.ق اصفهان را متصرف شد . اما در غیاب او قطب الدین شبانکاره ای در سال ۶۰۲ ه.ق کرمان را باز پس گرفت و سعد بار دیگر به آنجا رفت و پس از استیلا ، عماد الدین زیدان را بر حکومت آنجا ابقا کرد . به این ترتیب کرمان حداقل تا سال ۶۰۷ ه.ق در اختیار اتابکان فارس باقی ماند . « وصاف : ۸۸- اقبال آشتیانی :۳۸۳ » اما سعد که پادشاهی بلند پرواز بود ، به فارس و کرمان اکتفا نکرد و قصد تسخیر مجدد اصفهان و همدان را داشت که در آن سالها اتابکان آذربایجان بر آنجا تسلط داشتند . اما اتابک بن جهان پهلوان بر او پیش دستی نمود و چون سعد از شیراز بیرون رفت ، به آنجا حمله برد و به قتل و غارت اهالی پرداخت . سال بعد سلطان غیاث الدین خوارزمشاه ، فرزندسلطان محمد خوارزمشاه ، که فرمانروای عراق بود به شیراز حمله کرد . سعد در مقابل او مقاومت نکرد و از شیراز بیرون رفت و چون خوارزمشاه روانه خوزستان شد، سعد بار دیگر به شهر باز گشت . کرمان هم درسال ۶۰۷ ه.ق دچار آشوب و اغتشاش شد و عاقبت سلطان محمد خوارزمشاه در این سال آنرا از چنگ اتابکان فارس بیرون آورد و به قلمرو خود افزود . « اقبال آشتیانی : ۳۸۳»

مجموعه-شاه-چراغ-دوره-اتابکان-فارس--عکس-از-سایت-کارناوال

مجموعه-شاه-چراغ-دوره-اتابکان-فارس–عکس-از-سایت-کارناوال

سعد درسال ۶۱۳ یا ۶۱۴ ه.ق از قتل اغلمش تایب سلطان محمد خوارزمشاه بدست عوامل اسماعیلیه آگاه شد . « نسوی :۱۹، ۲۳- ابن اثیر : ۳۱۶ ،۳۱۷» به قصد گسترش قلمرو خود به حدود ری رفت تا عراق و آذربایجان را فتح کند . ری و سمنان و خوار و قزوین را تسخیر نمود . و چون در نزدیکی ری اردو زد ، با لشکر سلطان محمد خوارزمشاه که به بغداد می رفت ، مواجه گردید . اما سعد گمان می برد که این لشکر متعلق به اتابکان آذربایجان است و بی درنگ بسوی آن یورش برد و با اینکه در ابتدای کار پیشروی کرد ، لیکن در آخر کار شکست خورد و به اسارت افتاد . سلطان محمد قصد کشتن وی را داشت اما با وساطت ملک زوزن از سر خونش گذشت . طبق پیمان صلح اتابک سعد قلعۀ استخر و اشکنوان را با چهاردانگ محصول فارس را به خوارزمشاه واگذار کرد و دخترش ملکه خاتون را نامزد سلطان جلال الدین خوارزمشاه گردانید . پسر بزرگ زنگی هم بعنوان گروگان نزد سلطان محمد باقی ماند. و قرارشد که در ممالک فارس خطبه بنام سلطان محمد خوارزمشاه خوانده شود . « نسوی : ۲۲، ۲۳- وصاف: ۸۹، ۹۰ – ابن اثیر : ۳۱۶ ، ۳۱۷»

متعاقب این قضایا سعد به قزوین رفت و پس از چندی رهسپار فارس گردید و در این سفر بخشی از سپاه خوارزمشاه به فرماندهی امیرحاجی اختیارالملک وی را همراهی می کردند . « منهاج سراج ۲۷۱، ۲۷۲»

از سوی دیگر ابوبکر فرزند سعد بن زنگی که خبر نبرد پدر با خوارزمشاه و شکست او و شرایط نامناسب مصالحه راشنید ، از در مخالفت بیرون آمد و در شیراز برتخت نشست . چون خبر یافت که سعد به شیراز نزدیک می شود ، به آهنگ مقابله با او از شهر بیرون آمد . بین طرفین جنگی در گرفت که به شکست و دستگیری ابوبکر منجر گشت . « ابن اثیر : ۳۱۹، ۳۲۰- نسوی: ۳۰- زرکوب : ۲۶» سعد پس از ورود به شهر ملکه خاتون را با تشریفات کامل نزد خوارزمشاه فرستاد . « وصاف : ۹۰» ابوبکر هم سالیانی در زندان باقی ماند و هنگامی که سلطان جلال الدین خوارزمشاه از راه هند به شیراز رسیده بود، وساطت کرد و او از بند خلاص گردید . «حمدالله مستوفی : ۵۰۵» از حوادث دیگر دوران سعدبن زنگی ، نبرد با اتابک تکله از اتابکان لرستان بود . وی جمال الدین عمر لابلای را ، که پسرعم هزاراسپ بود ، به حکومت لرستان معین کرد اما جمال الدین درنبردی که رخ داد کشته شد.« منتخب التواریخ : ۴۱، ۴۲» چندی پس ازاین واقعه غیاث الدین پسر سلطان محمد خوارزمشاه به فارس حمله برد . سعد تاب مقاومت در برابر او نیاورد و از شیراز گریخت . غیاث الدین پس از غارت شهر در آنجا نماند و به اهواز رفت . پس از رفتن او سعد از قلعه استخر بیرون آمد و به شیراز بازگشت . « جوینی : ۲۰۲- وصاف : ۸۹ – مستوفی : ۴۹۶» این واقعه طبق گفتۀ ابن اثیر در سال ۶۲۰ ه.ق رخ داده است . «ابن اثیر : ۴۲۰، ۴۲۱»

تصویرباقیمانده قسمتی ازپایتخت-اتبکان-فارس--عکس-از-سایت-گردشگری-مارکوپولو

تصویرباقیمانده قسمتی ازپایتخت-اتبکان-فارس–عکس-از-سایت-گردشگری-مارکوپولو

از وقایع اواخر دوران سعد ، ورود سلطان جلال الدین خوارزمشاه به فارس است سعد پسر خود سلغرشاه را با پانصد سوار به استقبال جلال الدین به فسا فرستاد و گفته اند که در همین وقت ملکه خاتون را رسماً به ازدواج وی درآورد . از آن پس سعد تا پایان حکومت پیرامون جنگ و جدال و درگیری با کسی برنیامد و بیشتر وقت خود را صرف آبادانی شیراز و ساختن ابنیۀ عام المنفعه و تربیت علما و دانشمندان می کرد .

مورخان وفات سعد را در بین سالهای ۶۲۳تا۶۲۸ ه.ق ذکر کرده اند . اما تاریخ دقیق مرگ او را قطب الدین محمد سیرافی در شرح قصیدۀ/شکنوانیه که نسخ خطی آن در دست است ، بطور دقیق بیان کرده است . موافق نوشتۀ وی ، سعد شب چهارشنبه دوازدهم ذیقعده سال ۶۲۳ ه.ق در گذشته است  « قزوینی محمد ، تعلیقات بر.. : ۱۵۴، ۲۱۷- جوینی : ۱۵۰ ،۱۵۱- بناکتی:۳۷۸،۳۷۷» زرکوب و وصاف هم همین سال را درست دانسته اند . اما فصیح خوافی و بناکتی مرگ سعد را در سال ۶۲۵ ه.ق دانسته اند . «فصیح خوافی : ۳۰۲- بناکتی : ۳۸۴»

آرامگاه-آبش-خاتون-اتابکان-فارس-درفارس

آرامگاه-آبش-خاتون-اتابکان-فارس-درفارس

وزارت سعد را در دوران طولانی حکومت او نخست رکن الدین محمد بن صلاح الدین مشهور به رکن الدین صلاح کرمانی برعهده داشته است که پس از مدتی برکنار شد وبه جای او خواجه عمید الدین اسعد ابرزی فارسی ، از دانشمندان ونیک مردان آن روزگار به وزارت نشست . وی در سال ۶۰۶ ه.ق با امام فخر رازی در خوارزم مناظرات ومفاوضات علمی داشت .او تا آخر حکومت سعد درمقام وزارت باقی ماند.لیکن چون ابوبکربه سلطنت رسید، پس از یکسال در۶۲۴ ه.ق وی را بقتل رسانید.« زرکوب شیرازی:۷۸» آرامگاه سعد در محلۀ بالاکفت شیراز قرار داشت وچند دهه بعد آبش خاتون عمارت عالی برروی آن بنا نهاد .«زرکوب : ۷۸»

 

 

منابع :

خلاصۀ مبحث سعدبن زنگی از تاریخ جامع ایران جلد نهم : ۷۴، ۷۵، ۷۶، ۷۷ سید علی آل داوود

تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *