شمس الدین ایلدگز (اتابکان آذربایجان)
ایلدگز شمس الدین
شمس الدین ایلدگز بانی و مؤسس سلسلۀ اتابکان آذربایجان است که قلمرواش شمال غرب ایران ، یعنی قسمت وسیعی از آذربایجان و شمال منطقۀ جبال و آران را در برمی گرفت . ایلدگز از غلامانی بود که از دشت قپچاق به بردگی به همدان آورده بودند . « ابن اثیر، ۲۸۸،۲۸۹،۲۶۷،۱۳۲» وی یکی از مملوکان یا به گفته صحیح تر بندۀ خاص کمال سمیرمی ، وزیر سلطان محمودبن محمد سلجوقی بود . سمیرمی در سال ۵۱۵ ه.ق در بغداد بدست اسماعیلیان کشته شد و ایلدگز به خدمت سلطان محمود سلجوقی درآمد و بزودی خوانسالار شد . پس از مرگ سلطان محمود ، ایلدگز به برادر او سلطان مسعود تعلق گرفت «ابن اثیر ۳۸۸- ظهیرالدین نیشابوری ۷۵» و به سبب هوش سرشار و شایستگی در دستگاه سلطان مسعود ارتقاء یافت . سلطان مسعود ولایت آرانیه «آران» را که مرکز آن گنجه بود ، به اقطاع او داد و اتابکی شاهزاده ارسلان ، پسر صغیر سلطان طغرل دوم را هم به او واگذار کرد . همچنین مؤمنه خاتون زن برادر متوفای خود طغرل دوم ، و مادر شاهزاده ارسلان را به عقد او درآورد .« ابن اثیر ۲۶۷، ۲۶۸- ظهیرالدین نیشابوری ۷۵-خواند میر ۵۵۷» ایلدگز با غلبه بر سلجوقیان در شمار یکی از امرای بزرگ سلجوقی قرار گرفت . « مرثیل ۸۱» و در مدت کوتاهی امرای آذربایجان را مطیع خود ساخت . وی در هنگام درگذشت سلطان مسعود سلجوقی ، بعنوان حاکم مستقل ولایت آران و آذربایجان دارای پنجاه هزار سپاهی بود . « ابن اثیر ۳۸۹ ،۳۸۸»
ایلدگز از سال ۵۴۰ ه.ق به بعد یکی از امرای با قدرت آذربایجان بشمار می رفت و با وابستگی ظاهری خود به دولت سلجوقی ، آن ولایت را بطور مستقل اداره می کرد . درهمین سال او که « مطیع ترین بندگان خاص » بود ، به درخواست سلطان مسعود با سپاه آذربایجان به یاری وی در جنگ با بوزابه امیر فارس که با امیرعبدالرحمن و امیرعباس علیه سلطان متحد شده بود و هردو شاهزاده یعنی محمد و ملکشاه را نیز با خود آورده بود،شتافت . طرفین در نزدیکی کاشان به نبرد پرداختند و کار به عقب نشینی بوزا و متحدان پایان یافت . «ظهیرالدین نیشابوری ۵۸- راوندی ۲۳۳- رشیدالدین فضل الله چ روشن ۸۲» در سال ۵۴۱ ه.ق بوزابه برای بار دوم همراه شاهزادگان ملکشاه و محمد به دروازۀ اصفهان رسید . ایلدگز بار دیگر برای سرکوبی شورش بوزابه ، به یاری سلطان مسعود رفت . در آن هماورد بوزابه شکست خورد و به دستور سلطان بقتل رسید و سرش به بغداد فرستاده شد . « همو ۶۳،۶۴- راوندی ۲۴۲ ،۲۴۱»
ابن اثیر در رویدادهای سال ۵۴۳ ه.ق از ایلدگز بعنوان فرمانروای گنجه یاد کرده است . « ابن اثیر ، الکامل ۱۳۲» سلطان مسعود در همان سال با دادن حکومت آران و عراق برای بار دوم به خاص بیگ ، خشم سایر امرا و نیز سلطان سنجر را در خراسان برانگیخت . «بنداری اصفهانی ، ۲۰۴، ۲۰۵»
پس از درگذشت سلطان مسعود ، ملکشاه بن محمود و سپس برادرش سلطان محمد مدتی بر تخت نشستند . ایلدگز به فرمانبرداری از سلطان محمد گردن نهاد و در حکومت آران باقی ماند . « علی حسینی ، ۱۲۸ ، ۱۲۶»
سلطان محمد از همان ابتدا به رویارویی با امرای قدرتمند و با نفوذ تُرک پرداخت و خاص بیگ را با نقشه و حیله کشت و سر او را به پیشنهاد وزیرش ، ابوالقاسم درگزینی « وفات ۵۲۷ ه.ق » برای شمس الدین ایلدگز و ارسلان آبه احمدیلی صاحب مراغه فرستاد . « حسینی ، ۱۲۸ – بنداری اصفهانی ۲۱۱ ، ۲۱۰»
امرای ناراضی از سلطان محمد همچون ایلدگز ، نصرت الدین ارسلان آبه و فخرالدین زنگی سلیمانشاه ، عم سلطان را به همدان برده و برتخت نشاندند لیکن وی تمام وقت خود را به عیش و نوش پرداخت . بدین سبب ایلدگز و ابن آق سنقر به آران و آذربایجان بازگشتند و سلطان محمد بدون هیچ زحمتی از اصفهان به همدان آمد و برتخت نشست . « ۵۴۸ ه.ق » سلیمانشاه هم به بغداد رفت و مورد عنایت خلیفه قرار گرفت . « همو۲۱۳، ۲۱۲ – ظهیرالدین نیشابوری ۶۸،۶۹ – راوندی ۲۶۶،۲۶۲- رشیدالدین فضل الله ،۱۰۰ – ۱۰۱» المقتفی امرالله خلیفه عباسی در سال ۵۵۰ ه.ق در بغداد از سلیمانشاه حمایت کرده و به جای سلطان محمد بنام وی خطبه خواند . سلیمانشاه سپس به آران نزد ایلدگز رفت . اما نتوانست او را با خود متحد کند . « بنداری اصفهانی ،۲۲۱،۲۲۰ » لیکن با اتحاد ملکشاه برادر سلطان محمد و آق سنقر فیروزکوهی ، ایلدگز نیز با آنها متحد شد . اما در جنگ با محمدشاه شکست خوردند و سلیمانشاه اسیر شد . اتابک ایلدگز مورد عفو قرار گرفت اما ، پسر خود پهلوان محمد را در خدمت سلطان به عراق فرستاد و خود در حکومت آران باقی ماند .«حسینی ۱۳۹، ۱۴۲- ظهیرالدین نیشابوری ، ۷۰، ۹۰- راوندی ۲۲۶- رشیدالدین فضل الله ، ۱۰۱ ، ۱۰۰»
بعد از مرگ سلطان محمد در سال ۵۵۴ ه.ق در تعیین جانشینی وی میان امرای سلجوقی اختلاف افتاد . عده ای طرفدار ملکشاه بن محمود بودند ، اما گروهی دیگر به پیشنهاد خلیفه به سلیمانشاه رأی دادند . « رشیدالدین فضل الله ۱۱، ۱۰۵- راوندی ۲۷۷، ۲۷۵- ظهیرالدین نیشابوری ، ۷۶»
بنابه خواهش و پیغام امیر شرف الدین گردبازو ، اتابک ایلدگز و ارسلان بن طغرل به همدان آمدند و خطبه بنام وی «ارسلان شاه» در تاریخ ۵۵۶ ه.ق خواند . و خود با لقب اتابک اعظم سرپرستی او و اداره امور دولت سلجوقی را در دست گرفت و مدارالملک شد . « کربلایی ، ۳۸۶»همچنین گرد بازو ، سلیمانشاه را دستگیر و به قتل رسانید . « مرثیل – ۸۲»
المستنجدبالله خلیفه عباسی ، حکومت سلطان ارسلان را به رسمیت نشناخت و در بغداد اجازه خواندن خطبه بنام وی را نداد و در صدد برکناری او برآمد و تعدادی از امرا و اتابکانی چون ابن آق سنقر احمدیلی ، امیراینانج ، آق قوش و آلب ارگون را برای مقابله با سلطان ارسلان و اتابک ایلدگز برانگیخت ، در جنگی که درگرفت ایلدگز پیروز شد و با اطاعت و قبول سلطنت ارسلان شاه و اتابکی ایلدگز ، درسال ۵۵۷ ه.ق جنگ خاتمه یافت . ایلدگز سپس با زنگی بن مودود حاکم فارس در سال ۵۶۰ ه.ق قرارداد صلح منعقد کرد و او نیز به روال گذشته بر پرداخت مالیات ادامه داد . « حسینی ، ۱۵۳- راوندی ۲۹۰»
هنگامی که ایلدگز به تمشیت و یاری سلطان ارسلان مشغول بود و غیبتش از آران و آذربایجان طولانی شد ، مَلِک آبخاز با استفاده از غیبت ایلدگز قصد تصرف قلمرو او را کرد . که ایلدگز با سلطان ارسلان بی درنگ به آران بازگشت و در نزدیکی قلعۀ کاک با هم مصاف دادند که ارسلان و ایلدگز پیروز شدند . « ظهیرالدین نیشابوری ، ۷۷- رشیدالدین فضل الله ۱۱۲» سلطان و امرای دولت با میل و رغبت از جهاد اصغر رو به جهاد اکبر نهادند و قلاع اسماعیلیه را تسخیرکردند و بیشتر آنان را کشتند و قلعه قاهره را فتح کرده و «ارسلان گشا» نامیدند .« ۵۶۰ ه.ق » «راوندی ۲۸۹- حمدالله مستوفی ۴۶۱ ،۷۹۲»
ایلدگز در اواخر عمر بار دیگر سخت درگیر جنگ با گرجیان شد و در جنگی که با آنها انجام داد ، در سال ۵۷۰ ه.ق شکست خورد اما در محرم سال ۵۷۱ ه.ق با همراهی سلطان ارسلان شاه و شاه ارمن و ناصرالدین سقمان بار دیگر با گرجیان مصاف داد و آنها را مغلوب کرد و مناطقی از قلمرو گرجیان را غارت و تخریب کرد . « ابن ارزق۳۶۵- راوندی ۲۹۹،۲۹۸- رشیدالدین فضل الله ، ۱۱۸»
اگر کمی به عقب برگردیم ، در سال ۵۶۲ ه.ق سلطان خوارزمشاه سپاه خود را برای تصرف نیشابور به حرکت در آورد لیکن ایلدگز به او پیغام داد که خراسان بخشی از قلمرو سلجوقی می باشد . در همین اثناء مؤیدالدین آیبه نقض پیمان کرد و به اطاعت خوارزمشاه گردن نهاد . در نتیجه خراسان از قلمرو سلجوقیان عراق خارج شد .« حسینی ۱۶۴، ۱۶۶»
ابن ارزق آخرین نبرد ایلدگز با گرجیان را در محرم سال ۵۷۱ ه.ق دانسته است و اظهار داشته که وی هنگام بازگشت از جنگ با گرجیان در راه دوین بیمار شد و به نخجوان برگشت . اما از این بیماری جان سالم بدر نبرد . «ظهیرالدین نیشابوری ۸۱ –رشیدالدین فضل الله ۲۹۹»
احتمالا مرگ ایلدگز در اوایل سال ۵۷۱ ه.ق و در نخجوان بوده است . پس از مرگ جسد وی را به همدان انتقال داده و در صحن مدرسه ای که خود بنا نهاده بود بخاک سپردند .« راوندی ۳۰۱، ۳۰۰- ظهیرالدین نیشابوری ، ۸۲- رشیدالدین فضل الله ، ۱۱۹»
منابع :
خلاصه مبحث ایلدگز در کتاب تاریخ جامع ایران : علی اکبر دیانت ، منصوره وثیق »
تحقیق و پژوهش: مهدی صبور صادق زاده
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.