تبریز-پایتخت-جلایریان-تصویر-از-سایت-نگاه-مدیا

شیخ حسن جلایری

شیخ حسن جلایری یا شیخ حسن بزرگ در دورۀ ابوسعید ایلخان مقام اولوس بیک یا امیر اولوس ( امیرالامرا ) را کسب کرد و بغداد خاتون دختر امیرچوپان سردار متنفذ ایلخانی را به همسری گرفته بود . ماجرای دلباختگی ابوسعید به بغداد خاتون ، منجر به اختلاف پدر وی امیر چوپان با ایلخان گردید ، که سرانجام ابوسعید سیخ حسن جلایر را وادار به طلاق دادن بغداد خاتون کرد ، و در تاریخ مشهور است « اقبال آشتیانی :ص ۳۳۵،۳۳۸»

محدوده قلمرو جلایریان

محدوده قلمرو جلایریان

شیخ حسن جلایری در سال ۷۳۱ ه.ق متهم شد که با بغداد خاتون که دیگر به عقد ابوسعید در آمده بود ، مکاتبات  پنهانی داشته و قصد توطئه و از میان برداشتن ایلخان را دارد . لیکن شیخ حسن با پادر میانی مادر خود که عمۀ ابوسعید بود از مرگ گریخت و اما او و مادرش را در قلعۀ کماج در روم حبس کردند . و در اوایل سال ۷۳۳ ه.ق که خشم ایلخان فرو نشست و بیگناهی بغداد خاتون نیز معلوم گردید ، شیخ حسن به حکومت روم فرستاده شد و تا هنگام مرگ ابوسعید در این سمت باقی ماند . « اقبال آشتیانی :ص ۳۴۴»

در آشوب پس از مرگ ابوسعید و حکومتهای کوتاه مدت جانشینانش ، زمینه برای افزایش قدرت و نفوذ شیخ حسن (که او را ، برای متمایز بودن از حسن فرزند امیر چوپان ، امیر شیخ حسن بزرگ می نامیدند ، و حسن چوپانی را شیخ حسن کوچک) فراهم شد ، تا جایی که سلطنت موسی خان را که امیرعلی پادشاه ، از امرای ایلخانی ، او را پس از قتل خواجه غیاث الدین رشیدی و آرپاگاون جانشین ابوسعید به ایلخانی برداشته بود ، نپذیرفت ، و از دیار روم روانۀ آذربایجان شد ، و پس از ورود به تبریز محمدخان یکی از نوادگان منگو تیمور پسر هولاکو را در تاریخ ذی الحجۀ ۷۳۶ ه.ق بر تخت نشاند . و دلشاد خاتون بیوۀ ابوسعید را به تلافی رفتاری که این ایلخان با او و بغدادخاتون کرده بود ، به همسری گرفت . (اقبال آشتیانی : ص۳۵۳) شماری از امیران ابوسعید پس از مسلط شدن شیخ حسن ایلکانی بر آذربایجان به دشمنی با او برخاستند ، و طغاتیمور نوادۀ یکی از برادران چنگیز را در سال ۷۳۷ه.ق به ایلخانی برداشتند . امیرشیخ حسن آنها را در نیمۀ این سال در نزدیک مراغه شکست داد ؛ طغاتیمور به خراسان گریخت ، و امیرحسن بر آذربایجان و عراق عرب مسلط شد (اقبال آشتیانی : ص ۳۵۴) شیخ حسن کوچک رقیب اصلی شیخ حسن ایلکانی به یاری امرای چوپانی ، ساتی بیک ، شاهزاده خانم مغول ، و سپس سلیمان خان از نوادگان هلاکوخان را در سال ۷۳۹ ه.ق به ایلخانی برداشت و شیخ حسن بزرگ نیز شاه جهان تیمور نوۀ ایلخان گیخاتو را به سلطنت شناخت . سرانجام ، سپاهیان این دو امیر در آخر ذیحجۀ سال ۷۴۰ ه.ق در نزدیکی مراغه با هم روبرو شدند و اردوی شیخ حسن بزرگ شکست خورد و او به بغداد باز گشت و شاه جهان تیمور را معزول و سلسلۀ امرای ایلکانی یا جلایریان را در این سال بنیاد کرد . «جکسون ۲۰۰۸- اقبال آشتیانی : ص۳۵۸، ۳۵۹»

نقاشی-شاردن-از-شهر-تبریز-کهن

نقاشی-شاردن-از-شهر-تبریز-کهن

شیخ حسن بزرگ در نخستین سالهای پس از قدرت یافتن ، خود درگیر رقابت و مبارزه جویی همنام چوپانی اش شیخ حسن کوچک بود . این یک پس از پیروز آمدن برشیخ حسن ایلکانی ، امیریرحسین را از سوی سلیمان خان ایلخان با لشگری روانۀ فارس کرد. ویزد وکرمان نیز که در این تاریخ در دست امیر مبارزالدین محمد مظفری بود ، زیر حکومت او در آمد . ولشگری هم به تسخیر بلاد روم فرستاد ؛ اما در رجب سال ۷۴۴ ه.ق بدست عزت ملک زوجۀ خود کشته شد . « اقبال آشتیانی : ص۳۶۰ ،۳۶۲- حافظ ابرو : ص ۱۴۶ ، ۱۴۹»

امیرحسن بزرگ هفده سال در عراق عرب به اسقلال حکومت کرد ، هر چند که در سال ۷۴۵ تا ۷۴۶ ه.ق بنام سلیمان ، یکی از آخرین ایلخانان سکه زد . «جکسون ۲۰۰۸ به نقل از آلبوم ۱۹۸۴ : ص۸۳، ۱۰۰» که به احتمال برای تحبیب این ایلخان و جداکردن امیر حسن کوچک که از سلیمان حمایت می کرد، بوده است . شیخ حسن در پی راهی برای راندن رقیب و جبران شکست خود ، در سال ۷۴۰ ه.ق ، فرستاده ای پیش الملک الناصر سلطان مصر روانه کرد و از او یاری خواست . الناصر پاسخ داد که می پذیرد ، به این شرط که نخست امیر حسن  و امیر حاجی طغای حکمران ارمنستان و دیاربکر و امیر حافظ برادر امیرعلی پادشاه از امرای بانفوذ قوم اویرات تبعیت از سلطان را قبول کنند . شیخ حسن و امیرحاجی طغای پذیرفتند و بنام سلطان خطبه خواندند و سکه زدند ؛ اما با شکست یافتن حاجی طغای از امیرحسن کوچک و تغییر در مناسبات این سه امیر ، ملک ناصر از لشکر کشی منصرف شد . « اقبال آشتیانی : ص۳۵۰» شیخ حسن در سال۷۵۷ ه.ق چشم از جهان فرو بست . او در فاصله ای کوتاه در سالهای ۷۳۷ تا ۷۳۸ بر همۀ نواحی قلمرو پیشین ایلخانانان ، جز خراسان ، حکومت داشت . که در سالهای ۷۳۸ تا ۷۳۹ ه.ق با غلبه بر امیر حسن کوچک و برادرش ملک اشرف ، آذربایجان را بدست آورد و در اواخر کار فقط بر عراق و عرب فرمان می راند . « جکسون ۲۰۰۸ – اقبال آشتیانی : ۴۵۵، ۴۵۶»

نگارگری-درعهد-جلایریان

نگارگری-درعهد-جلایریان

نکتۀ شایان توجه اینکه شیخ حسن بزرگ توانست موقعیت خود را در این روزگار پر آشوب تا زمان مرگش در سال ۷۵۷ ه.ق (۱۳۵۶ میلادی) حفظ کند . ابن بزاز با شگفتی دربارۀ او می نویسد : امروزه کسی با مقام و موقعیت و سن و سال او موجود نیست ؛ و شیخ حسن جلایری در تقابل با آل چوپان ، با ارتباط حسنه ای که با عارف بزرگ شیخ صفی الدین اردبیلی ، که بیست و دو سال پیش در گذشته بود ، برقرار کرد . به چنین توصیف مافوق طبیعی دست یافت . « گلاسن ، تاریخ صفویان : ص۴۳»

کاسۀ-چینی---نقاشی-زیر-لعاب-شفاف---شیخ-صفی-الدین-ازدبیلی--قرن-هفتم-ه.ق

کاسۀ-چینی—نقاشی-زیر-لعاب-شفاف—شیخ-صفی-الدین-ازدبیلی–قرن-هفتم-ه.ق

 

 

 

منابع :

عباس اقبال آشتیانی ، تاریخ مغول ، تهران ، ۱۳۴۱ شمسی

حافظ ابرو ، زبده التواریخ

هاشم رجب زاده ، تاریخ ایران ، دورۀ تیموریان

تاریخ ایران ، دورۀ تیموری ، دکتریعقوب آژند

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *