برج-و-آرامگاه-طغرل-سلجوقی

طغرل بیک سلجوقی

طغرل بیک

سلجوقیان غزهایی ترکمان بودند که در عصر سامانیان در حوالی خوارزم ،آرال ، سیردریا و آمودریا زندگی می کردند آنها پس از مرگ سلجوق بن دقاق ،نام سلاجقه را بر خود نهادند و با سامانیان در مبارزه با دشمنان یکدیگر متحد گشتند .  سلجوق دارای چهار پسر به نامهای اسرافیل ،میکائیل ،موسی یبغو و یونس بود که پس از مرگ سلجوق پسرش میکائیل ریاست قبیله خود را بعهده گرفت ، سلجوقیان دین اسلام را پذیرفته بودند . میکائیل رهبر آن قوم چند حکم جهاد به جهت مبارزه با کفار صادر نمود . وی دارای دو پسر بنامهای چغری بیک و طغرل بیک و به عبارت دیگر سه پسر بنامهای چغری بیک ، طغرل بیک و یبغو بوده است .

قبیله میکائیل در زمان سلجوق بن دقاق به دره سیحون کوچ کرده بودند . وی پس از مرگ پدر «سلجوق» به اتفاق سه فرزندش به حومه پایتخت سامانیان کوچ کردند . لیکن سامانیان از نزدیک شدن این طایفه با پایتخت احساس خطر کردند . بنابراین سلاجقه بار دیگر ناچار به کوچ اجباری گردید و به بغراخان افراسیابی پناهنده شدند . که این حاکم از روی احتیاط پسر بزرگتر را که طغرل نام داشت ، حبس نمود . ولی طغرل به کمک برادر خود چغری از حبس نجات یافته و با قبیله خود بسوی بخارا عزیمت کردند . در سال ۴۱۶ ه.ق ترکان سلجوقی به رهبری اسرافیل بن سلجوق برادر میکائیل شورش کردند ، لیکن سلطان محمد وی را دستگیر نموده و در هند محبوس کرد .

غزنویان در ابتدا سلاجقه را که بدون کسب اجازه از آنان وارد خراسان شده بودند ، جدی قلمداد نکردند . سلجوقیانی که به نسا آمده بودند ، نامه ای برای ابوالفضل سوری والی خراسان ارسال کردند و از وضعیت سخت و نابسامان خود سخن گفتند . « متن نامه عینا در تاریخ بیهقی آمده است » و از وی خواستند به درگاه سلطان جهت واگذاری نسا و فراوه  به آنان وساطت نماید . در آن ایام سلجوقیان و ترکمانها با یکدیگر اتحاد کرده و صاحب نیرویی ده هزار نفر شده بودند .این امر باعث گردید که غزنویان حضور سلجوقیان را جدی تر بگیرند .« بیهقی :۶۱۹» و سلطان مسعود که از رفتن به طبرستان پشیمان شده بود ، سریعاً از آمل و از طریق گرگان به نیشابور آمد . « بیهقی : ۶۱۹»

نقاشی-طغرل-.سلجوقی

نقاشی طغرل سلجوقی

وی سپاهی پانزده هزار نفری را متشکل از سربازان چند ملیتی و دو هزار تن از غلامان دربار و تعدادی فیل های جنگی به فرماندهی حاجب بکتغدی و خواجه حسین بن علی میکالی را به جنگ سلجوقیان گسیل داشت . « گردیزی ص۴۲۹ »  سپاه غزنوی از نیشابور بطرف نسا حرکت کرد و زمانی که به اسپندانقان رسید ، سلجوقیان با ارسال سفیری اعلام اطاعت کردند . اما سفیر بدون جواب مراجعت کرد . پس از اندک مدتی سپاه غزنویان طلایه داران سلجوقی را شکست دادند .« بیهقی : ۶۲۸» ولی با این وجود سلجوقیان توفیق یافتند در نبرد اصلی در حومه نسا در تاریخ نونزده شعبان سال ۴۲۶ هجری قمری بر اردوی قدرتمند غزنویان پیروز شوند . « گردیزی: ۴۳۰»

سپاه غزنویان بعد از شکست متقرق گردید و حاجب بکتغدی در آخرین لحظات از اسارت گریخت . لیکن خواجه حسین بن علی میکالی به همراه بعضی از فرماندهان به اسارت سلجوقیات درآمد . « بیهقی : ۶۲۹ – گردیزی :۴۲۹،۴۳۰» بعد از این پیروزی کلی غنایم جنگی ، منجمله مقدار زیادی پول ، اسلحه و غنایم دیگر نصیب سلجوقیان گردید .«بیهقی ابوالفضل ، فیاض ۶۳۶،۶۳۷»

سلجوقیان با توجه به قدرت غزنویان تصمیم گرفتند مجدداً مطیع آنها باشند لذا با فرستادن سفیری با غزنویان به صلح رسیدند. « بیهقی ابوالفضل ، فیاض ۶۳۸» و طبق توافق ، غزنویان سرزمینهایی را به سلجوقیان واگذار کردند . که سلجوقیان نیز آنها را تقسیم کرده و طبق آن تقسیم ، دهستان به چغری بیک ، فراوه به موسی یبغو و نسا نیز به طغرل بیک رسید .« بیهقی ،فیاض ۶۴۱» با تمام این تفاسیر صلح در خراسان پایدار نبود . و می توان گفت که سلجوقیان به هیچ وجه به قرارداد و تعهداتی که با غزنویان داشتند ، عمل نکردند . « بیهقی ، فیاض  ۶۴۰» لذا سلطان مسعود وادار شد ، سپاهی را متشکل از ده هزارسواره نظام و پنج هزار پیاده نظام به فرماندهی حاجب سوباشی به طرف سلجوقیان اعزام کند. سلطان مسعود در اول رجب سال ۴۲۷ قمری از بلخ بسوی غزنه حرکت کرد . و مدتی بعد از آنها به بست رسید . سلجوقیان دو سفیر را نزد سلطان مسعود فرستادند و از وی علاوه بر سه شهر فراوه ،نسا  و دهستان خواستار واگذاری مرو ، سرخس و یاورد شدند . آن اراضی تقریبا یک سوم اراضی خراسان را شامل می شدند . سلطان مسعود ظاهراً موافقت خود را با این درخواست اعلام نمود . لیکن معلوم شد که طرفین خود را برای نبرد آماده میکنند . درحالی که غزنویان سرگرم بسیج نظامی بودند ، سلجوقیان به بیست تا سی گروه تقسیم شدند و شروع به جنگهای پارتیزانی و غارت و چپاول مناطق گوناگون کردند.

 

پرچم-سلجوقیان

پرچم سلجوقیان

سلطان مسعود غزنوی با توجه به این شرایط به وزیر خود ابونصراحمد فرمان داد به هرات رفته و به همراه تمامی نیروهایی که در خراسان دارند و تحت فرمان سوباشی است به خود وی ملحق شوند . لذا وزیر اینچنین کرد و به خراسان رفته ،مشغول تدارکات گردید . پس از چندی نامه ای به سلطان مسعود ارسال داشت مبنی بر اینکه جهت یک پیروزی قاطع بر سلجوقیان لازم است شاه تابستان را در یکی از شهرهای هرات ، مرو و یا نیشابور بگذراند . سلطان مسعود پس از مشاهده نامه به غزنه مراجعت کرد . « بیهقی ابوالفضل ، فیاض ، ۶۸۶»

سلطان مسعود با وجود اعتراض های درباریان در بیست و دوم ذیحجه ۴۲۸ هجری قمری یا اکتبر ۱۰۳۷ میلادی عزم جنگ با هندوستان  « هانسی» را نمود . « بیهقی ابوالفضل ، فیاض ۷۰۲،۷۰۳» نیشابور بزرگترین شهر خراسان و مرکز اداری بوده بنابراین اهمیت ویژه ای داشت . « بیهقی ابوالفضل ،۴۲»

بنابر این سلجوقیان بدنبال پیروزی که درسال ۴۲۹ قمری برغزنویان کسب کرده بودند ، و با توجه به نبودن سلطان مسعود مصمم به تشکیل حکومتی قانونمند به مرکزیت نیشابور شدند چراکه از دوره سامانیان به بعد این شهر مرکز اداری نظامی خراسان بود . «حدودالعالم ۸۹ – بارتولد ، تذکره ۱۲۵»

با وجود پیروزیهای با اهمیت سلجوقیان در سال ۴۲۹  ه.ق و یا ۱۰۳۸ میلادی ، از نظر غزنویان جنگ در خراسان هنوز به اتمام نرسیده بود . بنابراین سلطان مسعود با هدف پاکسازی کامل خراسان از سلجوقیان ، در چهارم محرم سال ۴۳۰ ه.ق با سپاهی قدرتمند شامل ۵۰ هزار مرد مبارز و حدود ۳۰۰ فیل جنگی به سمت خراسان روانه شد . نخستین هدف سلطان مسعود بوری تکین از قراختائیان بود که در ختلان دست به فعالیتهای چپاولگرانه زده بود . مسعود هنگام رسیدن به  ولاولیج در کنار جیحون سپهسالار علی را به حمله به بوری تکین اعزام داشت ، که سبب عقب نشینی بوری تکین شد . سپس مسعود به سوی سلجوقیان حرکت کرد . « بیهقی ابوالفضل ، فیاض ۷۴۹-۷۳۹» هدف سلطان مسعود که در چهاردهم صفر سال ۴۳۰ هجری قمری وارد بلخ شد ، چغری بیک بود که در این هنگام در طالقان و فاریاب بسر می برد و دروازه های بلخ را تحت فشار گذاشته بود .                                مسعود که با پیوستن قوای جدید به او نیرومند گشته بود ، از بلخ رهسپار سرخس شد و سپاهیان تحت امر چغری بیک را در نهم رجب سال ۴۳۰ هجری قمری یا ۱۰۳۹ میلادی در علی آباد شکست داد . آنگاه ترکمان های مغلوب به سمت بیابان عقب نشینی کردند ، اما غزنویان به تعقیب آنها ادامه ندادند . « بیهقی ابوالضل ، فیاض ۷۵۳-۷۵۴ »

پس از پیروزی ، سلطان مسعود غزنوی مجدد عازم سرخس شد . رهبران سلجوقیان در این هنگام جلسه شور و مشورت ترتیب دادند و مذاکراتی درباره جنگ با غزنویان و یا عقب نشینی بطرف ایران مرکزی صورت پذیرفت . بالاخره بر اثر اصرار چغری بیک قرار بر این شد که به جنگ ادامه دهند . پیروزی سلجوقیان بر غزنویان تازه نفس بسیار دشوار بنظرمی آمد . در نهایت طرفین در ساحل تلخاب باهم روبرو شدند . « بیهقی ابوالفضل ، فیاض ۷۵۳»  نبرد با زد و خورد های جسته و گریخته در هیجدهم رمضان سال ۴۳۰ هجری قمری آغاز گردید لیکن در دوم شوال نبرد نهایی شکل گرفت که در طی آن سلجوقیان متحمل شکست شده و عقب نشینی کردند اما تعقیب آنها از سوی غزنویان با اسلحه های سنگین مقدور نبود لذا مسعود نتوانست پیروزی را تکمیل کند .

شیراز-قدمت-سلجوقی--عکس-از-فرهمند-آرشیو-میراث-فرهنگی-کشور

شیراز-قدمت-سلجوقی–عکس-از-فرهمند-آرشیو-میراث-فرهنگی-کشور

در جلسه ای سلجوقیان به این نتیجه رسیدند که در برابر نیروهای غزنوی از جنگ و برخورد منظم پرهیز کرده و کمافی السابق به جنگهای پارتیزانی ادامه دهند . « بیهقی ابوالفضل ، فیاض ۶۸۴» سلطان مسعود نیز پس از جنگ مذکور به سرخس مراجعت کرد و به فکرش خطور نمی کرد که سلجوقیان به این زودی در برابرش ظاهر شوند . اما روبرو شدن با یک گروه از پیش قراولان سلجوقی در سرخس وی را بسیار عصبانی کرد زیرا سلجوقیان در این نبرد ضزبه سختی به غزنویان وارد آوردند . با توجه به این وضعیت سلطان مسعود را بار دیگر وادار به صلح گردید و با همت ابونصر احمدبن عبدالصمد وزیر غزنوی در ذیحجه سال ۴۳۰ هجری قمری مطابق سپتامبر ۱۰۳۹ میلادی با شرایطی همچون تخلیه شهرهای بتصرف درآمده از طرف سلجوقیان و گرفتن شهرهای نسا،فراوه و باورد از طرف آنان ،عقب نشینی نیروهای غزنوی به هرات موقتاً معاهده صلحی بین طرفین به امضاء رسیده و مقرر گردید که گفتگوها درباره صلح اصلی در شهر هرات انجام شود . سپس مسعود به هرات مرجعت کرد و عده ای از ارکان دولت خود را که با سلجوقیان همکاری نموده بودند به شدت تنبیه کرد و شروع به گردآوری سپاهی کرد که توان جنگاوری در بیابان را داشته باشد . «بیهقی ابوالفضل فیاض ۷۸۱-۷۸۲»

سلطان مسعود پس از گردآوری و تجهیز سپاه دلخواه در هیجدهم صفر سال ۴۳۱ هجری قمری مطابق سپتامبر ۱۰۳۹ میلادی از شهر هرات بسوی پوشنگ حرکت کرد . او تصمیم داشت با یک حرکت تند و سریع از راه سرای سنجد طغرل بیک را که در این زمان در نیشابور بسر می برد .دستگیر کند ، اما توفیق نیافت و جهت یورش به سلجوقیان بسوی نسا حرکت کرد . سلجوقیان در تقابل با حمله سلطان مسعود تجهیزات و مهمات خود را در بلخان گذاشته و بسوی بیابان عقب نشینی کردند . غزنویان که وارد نسا شدند ، چند روز بیشتر نتوانستند در این شهر ماندگار شوند وبه جهت تدارکات و آمادگی هرچه بیشتر به نیشابور عزیمت کردند لذا به حاکمیت طغرل در این شهر خاتمه داده شد . «بیست وهفتم ربیع الثانی ۴۳۱هجری قمری»

عمارت-هارونیه-درتوس-دوره-سلجوقی-ایلخانی-عکس-از-گزارش-ابنیه-تاریخی-خراسان-مهدی-صبور-صادقزاده

عمارت هارونیه درتوس دوره سلجوقی ایلخانی عکس از گزارش ابنیه تاریخی خراسان مهدی صبور صادقزاده

مسعود زمستان را در نیشابور بسر برد و تمامی اثرات خاندان سلجوقیان را از چهره شهر زدود .در این هنگام قحطی بسیار شدیدی در ایالت خراسان بوجود آمد بطوریکه جهت خوراک حیوانات وادار شدند که ازدامغان علوفه بیاورند .«بیهقی ابوالفضل ۸۰۹ -۸۱۶» سلطان مسعود برای آخرین بار با شروع فصل بهار در بیست و هفتم جمادی الثانی ۴۳۱هجری قمری برای جنگ نهایی با سلجوقیان بسوی آنها حرکت نمود .درآن ایام قحطی به نهایت خود رسیده و بسیاری از احشام در راه تلف شدند . سپاهیان غزنوی با مشکلات فراوان در روز بیست و هشتم سال ۴۳۱ هجری قمری به سرخس رسیدند . قابل ذکر است که بعضی از مردم شهر بدلیل قحطی بسوی بیابان گریخته بودند و بازمانده ها دروازه های شهر را بسوی غزنویان نگشودند . بنابراین سرخس با استفاده از نیروی نظامی تسخیر شد . «گردیزی :۴۳۶» در این میان مشاوران مسعود به وی پیشنهاد دادند که با توجه به قحطی چون سبب تلفات بسیار خواهد شد ، صلاح است که به هرات باز گشته و پس از تجدید قوا  ، با سلجوقیان وارد نبرد شوند که توصیه آنها با مخالفت مسعود روبرو گشت . لذا بسوی مرو حرکت کرد تا در آنجا سلجوقیان را شکست دهد . دو تن از فرماندهانش به وی متذکر شدند که رفتن به مرو ضرری در پی خواهد داشت که جبران ناپذیر می باشد ،اما سلطان غزنوی بازهم زیر بارنرفت .« بیهقی ابوالفضل ،فیاض  ۸۱۹» سپس سپاه غزنویان در دوم رمضان سال ۴۳۱ هجری قمری بطرف مرو روانه شد . مسعود تصمیم داشت غله و آذوقه خود را از شهر مرو بدست بیاورد بنابراین از راه تبیسانه و دندانقان بسوی آنجا حرکت کرد .

تنگ-سفالی-یکرنگبا-نقش-قالب-زده-مکشوفه-از-ساوه-سده-ششم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

تنگ سفالی یکرنگ با نقش قالب زده مکشوفه از ساوه  سده ششم ه.ق موزه ملی ایران

در لغت نامه دهخدا به نقل از منابع کهن آمده است که دندانقان شهری در نواحی مرو می باشد و شهرکی است اندر حصاری ، به مقدار پانصد گام درازی آن است اندر میان بیابان و بیرونش ، منزلگاه کاروان است .

«حدودالعالم» شهرکیست در نواحی مرو شاهجان که میان سرخس و مرو است و فعلاً ویرانه می باشد و بجز یک رباط و یک مناره چیزی ازآن باقی نمانده است  .

« معجم البلدان » شهری در ناحیه مرو شاهجان بوده است به فاصله ده فرسنگی جنوب غربی آن بر جاده بین مرو  ،کوچک ولی مستحکم .

« دائره المعارف فارسی » طوایف غز آن شهر را در سال ۵۵۳ هجری قمری چپاول و تاراج کردند . یاقوت در قرن هفتم هجری قمری ویرانه های آنرا دیده است . تاریخ بیهقی ، ادیب ص۱۲۲» چون به دندانقان هزیمت افتاد و ما را این حال پیش آمد اطلاع یافتم که حال این محمد آباد چنان شد که جفت واری زمین به یک من گندم می فروختند و کسی نمی خرید .« تاریخ بیهقی ،ادیب ص۶۲۲» باری رهبران سلجوقی اطلاع یافتند که مسعود در حال رسیدن بسوی سرخس است . لذا آنها جلسه ای ترتیب دادند که طی آن طغرل پیشنهاد کرد که به گرگان و دهستان عقب نشینی کنند . و اگر میسر نگردید ، به مرکزایران مهاجرت کنند . لیکن چغری بیک ،موسی یبغو و ینالی ها« طرفداران ابراهیم ینال» اصرار به نبرد داشتند که در پایان با نظر آنها موافقت شد . بدنبال موافقت همگی رهبران سلجوقیان با جنگ ، آنها ارتش خود را بطرف سرخس برده و در امتداد مرو بسوی شمال عقب نشستند. مسعود که در تعقیب سپاه دشمن بود، ندانسته اسیر این تاکتیک جنگی آنها شد ،چرا که سلجوقیان با حملات چریکی خود تلفات و آسیب زیادی براو وارد آوردند و از سوی دیگر با تخریب چاههای آب از سوی سلجوقیان مواجه گردید« بیهقی ابوالفضل ، فیاض ۸۳۱-۸۳۴»  باوجود کم آبی و گرمای شدید خورشید سوزان، لشکریان سلطان مسعود به تنگ آمده و خواستار متارکه جنگ شدند .در نهایت این سپاه ناتوان و ضعیف تا حصار دندانقان پیش رفت لیکن به سبب تخریب چاههای آب نتوانست در آنجا اقامت نماید . دراین هنگام سلطان مسعود مرتکب اشتباه دیگری شد و به رغم اعتراض مشاوران فرمان داد به منابع آبی که در پنج فرسخی آنجا وجود داشت ،به پیشروی خود ادامه دهند . در این اثناء سیصد و هفتاد تن از غلامان غزنوی به سپاهیان سلجوقی ملحق شدند . و سواره نظام سلجوقی که متشکل از شانزده هزار سوار بود و به سلاح سبک مجهز بودند ، به سپاهیان پراکنده و عاجز و ناتوان غزنوی حمله ور شدند و ضربه سختی بر آنها وارد آوردندکه ، موجب ازهم گسیختگی جناحین ارتش غزنوی گردید. بیک دوعدو و غلامانش رو به صحرا نهادند ، هندیان شکست خورده بسوی دیگری گریختند و هرکس بسویی می دوید و کُرد وعرب ….یکدیگر را نمی دیدند . « ابوالفضل بیهقی ، فیاض ۸۳۶-۸۳۵»

سینی-مفرغی-نقر،-طلاومس-کوب-به-سبک-خراسان-وکتیبه-به-خط-ثلث-سده-ششم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

سینی-مفرغی-نقر،-طلاومس-کوب-به-سبک-خراسان-وکتیبه-به-خط-ثلث-سده-ششم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

بعضی از فرماندهان با تعداد اندکی از سربازانی که برایشان باقی مانده بود ، بهمراه خود سلطان مسعود با شهامت و جسارت نبرد کردند . ولیکن نتوانستند توفیقی حاصل نمایند و جنگ با پیروزی قاطع سلجوقیان پایان یافت .« بیهقی ابوالفضل ، فیاض ۸۳۶»   سلطان با یکصد تن از محافظان خود بسوی مرو گریخت و پس از هفت روز به بکدیز رسیده و آنگاه با دیگر سپاهیانش که از جنگ جان سالم بدر برده بودند ، به وی ملحق شده و روانه غزنه شدند .« ابن اثیر ۹/۳۷۰ – گردیزی ، زین الاخبار ۴۳۷»

در غزنه سلطان مسعود غزنوی ، سپهسالارعلی دایه ، حاجب سوباشی و حاجب بکتغدی را مقصر این شکست دانست . لذا آنها را دستگیر کرده و به زندانهای هند گسیل داشت . پس ازآن خزاین و گنجینه های غزنه را برداشت و به طرف هند حرکت کرد . در راه سلطان مسعود با عصیان غلامان ترک و هندی که درصدد کسب خزانه بودند ، مواجه شد . و آنها وی را دستگیر و درقلعه گبری حبس کردند . سپس در یازدهم جمادی الاول سال ۴۳۲هجری قمری مطابق ژانویه ۱۰۴۱میلادی سلطان غزنوی را بقتل رساندند . «گردیزی ،۴۴۰- بیهقی ابوالفضل ،فیاض ۹۴۴- ابن اثیر ۳۷۰،۳۷۳ – منهاج سراج ، حبیبی ۲۲۴»

بدنبال پیروزی سلجوقیان در جلسه ای که پس از اقامه نماز جمعه تشکیل شد طغرل بیک بار دیگر برتخت سلطنت جلوس کرد . و به او بعنوان امیر خراسان تبریک گفتند و فتح نامه هایی برای خانهای ترکستان ، فرزندان علی تکین ، بوری تکین ،عین الدوله و تمامی بزرگان واشراف ترکستان ارسال کردند .« ابوالفضل بیهقی ، فیاض، ۸۴۳»

پیامدهای جنگ دندانقان نه تنها در تاریخ سلجوقی بلکه ، در تمام خاور نزدیک آغازگر دوره ای جدید شد.

در بدو حکومت سلجوقیان نمی توان قلمرو آنها را بسیار وسیع و گسترده دید . اما تا مدت پانزده سال پس از تشکیل سلسله سلجوقی تدریجاً رشد بسیاری کرد . طغرل پس از رسیدن به قدرت در سال ۴۳۳ هجری قمری مطابق با ۱۰۴۱ میلادی به گرگان لشکر کشی کرد . دراین منطقه ابو کالیجاربن وخان را «باکالیجار» که تحت حمایت سلطان مسعود غزنوی قرار داشت  ، شرف المعالی انوشیروان بن منوچهر «درگذشت ۴۳۵هجری قمری» از طایفه آل زیار را دستگیر و به حبس انداخته بود . طغرل بیک باتوجه از این نابسامانی ها فرصت را مغتنم شمرده ،گرگان و در پی آن طبرستان را تسخیر نمود و و انوشیروان متعهد به پرداخت یکصد هزار دینار گردید و دودمان آل زیار و باوندی ها حاضر به اطاعت شدند . و بخشی از طبرستان به شرط پرداخت سالانه پنجاه هزار دینار خراج به مردآویج بن بیسو از امیران آنجا واگذار شد . سپس طغرل بیک پس از گماردن نمایندگانی از سوی خود به نیشابور مراجعت کرد .    «مهرآبادی ۲۰۶»

مهره اصلی فتوحات سلجوقیان در غرب ، ابراهیم نیال برادر ناتنی طغرل و چغری بود . او مردی فعال و پر جنب و جوش بود . وی شهر ری را که از مهمترین شهرهای ایران مرکزی بود بدون جنگ و خونریزی متصرف شد .« ابن اثیر -۹/۴۰۲»  طغرل بیک پس از فتح گرگان و طبرستان در سال ۴۳۴هجری قمری مطابق با ۱۰۴۲ میلادی به شهر ری وارد شد . در آنزمان ایران مرکزی دچار بی نظمی و از هم گسیختگی گردیده بود و این امر موجب شد طغرل بیک توان خود را بیشتر به این شهر اختصاص بدهد . لذا پایتخت خود را از نیشابور به ری منتقل نمود . وی به جهت عمران و آبادانی این منطقه فرمانهایی صادر کرد . طغرل بعد از آن در سال ۴۴۱ هجری قمری مطابق با ۱۰۴۷ میلادی عازم جنوب شد و شهر با اهمیت اصفهان که یکی از مراکز بزرگ علمی و فرهنگی آنزمان محسوب می شد ، را به محاصره خود درآورد .

بازوبند-زرین-به-سبک-خراسان--سدۀ-پنجم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

بازوبند-زرین-به-سبک-خراسان–سدۀ-پنجم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

ابومنصور فرامرز که از خاندان دیلمی بود و بر بخشی از ولایات عراق و عجم حکومت می کرد ، خطر را احساس نموده و در سال ۴۴۳هجری قمری در اصفهان فرمان داد سکه هایی با علائم خاندان سلجوقی یعنی تیر و کمان ضرب کنند .بدین معنی که تابعیت سلجوقیان را قبول کرده است . لذا طغرل بیک و فرامرز به توافق رسیده و در قبال خراج سنگین طغرل فرمان به ختم محاصره اصفهان داد.  ابن اثیر مورد ذکر شده را اینطور گزارش کرده است : در سال۴۴۲ هجری قمری طغرل بسوی اصفهان لشکر کشید و بمدت یکسال شهر را در محاصره داشت و در محرم سال ۴۴۳هجری قمری با توافق صلح شهر را متصرف شد . «ابن اثیر الکامل ۹/۴۲۷»

فخرالدین اسعد گرگانی آورده است که طغرل پس از فتح شهر به تمامی سکنه اعلام کرد که با همه آنها با عدالت و محبت رفتار خواهد شد. لذا تمام اهالی که از شهر گریخته بودند ، مراجعت کردند . «فخرالدین اسعد گرگانی ۲۳» شاه همچنین رفتار محبت آمیزی با فرامرز داشت و شهر یزد را بعنوان دوستی به وی واگذار کرد . « جعفری ، جعفر تاریخ یزد ۳۵»

طغرل بیک از شهر اصفهان بسیار خوشش آمده بود بنابراین خزاین و اموال و اسلحه هایی که در ری داشت به اصفهان انتقال داد . و فرمان صادر کرد که دیوارهای قلعه تخریب گردد ..« ابن اثیر ،الکامل ۹/۴۲۷- ۴۲۸»

در سال ۴۴۴هجری قمری ناصر خسرو ادیب و شاعر مشهور پس از مدت کوتاهی که از فتح شهر می گذشت به اصفهان وارد شد . و از فراوانی کاروانسراها و بازارها و عمران و آبادانی شهر گزارش کرده است . لازم بذکر است طغرل بیک پس از فتح شهر جوانی اهل نیشابور را ، بنام خواجه عمید به سمت مامور مالیاتی در آنجا گمارده و به وی امر کرد که تا مدت یکسال از سکنه شهر مالیاتی دریافت نکند .« سفرنامه ناصرخسرو ۱۶۷»

ابن حصول آورده است با اینکه شهر بانیروی شمشیر گشوده شد، لیکن بنا به توصیه عمیدالملک کندری وزیر ، طغرل بیک اهالی را مورد عفو قرار داد . «عزاوی – ۲۶۴»

بعد از فتح اصفهان فتوحات دولت سلجوقی در جنوب بسرعت افزایش یافت  چنانچه قارود پسر چغری بیک با لشکرکشی بسوی کرمان آنجا را تسخیر کرد و عمان را نیز ضمیمه سلجوقیان نمود . و برادر او آلب ارسلان نیز در اقدام مشابهی ، ایالت فارس و شهر فسا را درسال ۴۴۲ هجری قمری متصرف شد . « ابن اثیر ،الکامل ،۹/۴۲۹»

ابومنصوربن ابی کالیجار در سال ۴۴۵ هجری قمری پس از بدست آوردن شیراز ، با خواندن خطبه بنام طغرل بیک ،به حاکمیت سلجوقیان در شیراز رسمیت داد . « ابن اثیر، الکامل ،۹/۴۵۱»

پس از این پیروزیها توجه سلجوقیان بسوی غرب ،بغداد، جزیره و آناتولی معطوف گردید. گفته شد که پس از جنگ دندانقان بخشی از ترکمانها با توصیه و تشویق سلجوقیان به منطقه وان « واسپورگان» رفته و تا ارزروم پراکنده شدند . و گروهی دیگر به منطقه مروانیان رفته و تا میافارقین «سیلوان» ، ماردین و جزیره ،سنجار ، نصیبین و حلوان پیش رفتند . لیکن پس از ممانعت مروانیان و عقیلی ها با دادن تلفات بسیار به آذربایجان کوچ کردند .و گروهی دیگر از ترکمانان از شمال طبرستان به قفقاز وارد شدند . به همراه این ترکمانان ، گروهی دیگر از آنها به منطقه مابین آذربایجان و بیزانس آمده ،اسقرار یافتند .لذا تراکم ترکمانان در این منطقه ناخشنودی بیزانس را در پی داشت .که متعاقب آن امپراطور کنستانتین نهم مونوماخوس جهت دفع خطرات احتمالی ترکمانان ، نیرویی را به آنی و دوین اعزام داشت .

آفتابه-مفرغی-نقش-کنده-وسبک-خراسان-،-کتیبه-به-خط-نسخ-سدۀ-پنجم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

آفتابه-مفرغی-نقش-کنده-وسبک-خراسان-،-کتیبه-به-خط-نسخ-سدۀ-پنجم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

طغرل بیک جهت درهم شکستن قوای بیزانس قلتمش را که فاتح جنگهای عراق و عجم بود ، به آذربایجان گسیل داشت . در یکی از نبردهایی که حسن فرزند موسی یبغو فرماندهی لشکری را در کنار رود زاب بعهده داشت ،در سال ۱۰۴۸ میلادی بقتل رسید . ابراهیم نیال و قتلمش که مامور انتقام قتل حسن بودند در سال ۱۰۴۹ میلادی توفیق یافتند نیروهای بیزانسی را که پنجاه هزار نفر جنگجو بودند شکست دهند و لیپارتس فرمانده آنان و تعداد زیادی را به اسارت بگیرند . و همچنین غنائم زیادی منجمله اراضی ارزروم  بدست سلجوقیان افتاد و ترکمانها در سراسر آنجا تا دریاچه وان گسترده شدند .      « ابن اثیر الکامل ۹/۴۱۵»

امپراطور بیزانس مونوماخوس، جهت صلح با سلجوقیان هدایایی به همراه فدیه برای آزادی لیپارتس ارسال کرد . که طغرل بیک پیشنهاد صلح وی را پذیرفت و اعلام نمود که باید در مسجد جامع بیزانس خطبه بنام القائم بامرالله خلیفه عباسی و خودش طغرل بیک خوانده شود و خراج سالیانه که تابحال به خلفای عباسی داده می شد، از آن به بعد به سلجوقیان پرداخت شود . امپراطور شرط اول را قبول کرده ولیکن از قبول شرط دوم امتناع ورزید .           « ابن اثیر الکامل ۱۰/۴۳۰»

گلدان-سفالی-نقش-کنده-شده-زیر-لعاب-شفاف-سده-ششم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

گلدان-سفالی-نقش-کنده-شده-زیر-لعاب-شفاف-سده-ششم-ه.ق-موزه-ملی-ایران

طغرل بیک در اوایل سال ۴۴۶ هجری قمری قصد حمله به بیزانس را داشت .لیکن صلاح دید در ابتدا وهسودان از خاندان روادی و ابوالاسوار ، امیر شدادی گنجه را تحت سلطه خویش در آورد تا از پشت سپاه خود اطمینان داشته باشد .که در این امر توفیق یافت . و از سوی دیگر نصرالدوله امیر مروانی دیاربکر نیز با ارسال سرباز و آذوقه اطاعت خود را از طغرل اعلام نمود . شاه سلجوقی با سپاهی نیرومند وارد سرزمین آناتولی شرقی گردید . قلعه های ارجیش و برکری را در مدت کمی تصرف کرد ، تا به  قلعه ملازگرد رسید . سپس سپاه خود را به سه بخش تقسیم کرد ؛ بخش اول در شمال کوههای پرخال و قفقاز در لازستان و در حنوب تا آنتی تورس « سیمن» مناطقی تا سیواس را مورد چپاول و غارت قرار داد . بخش دوم تا چوراخ و بایبورد «بابرد» پیشروی کردند لیکن  فرانک از پیشروی بیشتر آنها جلوگیری کردند . بخش سوم در واناند ، لشکر گاگیک حکمران قار را از پیش رو برداشت . طغرل به حسن قلعه رسید . و تا منطقه «تو» بزرگ پیشروی کرد .. وی به ملازگرد برگشت و بمدت یکماه آنجا را بمحاصره درآورد .اما با رسیدن فصل زمستان و سرمای شدید به محاصره ادامه نداده و مراجعت نمود . « ابن عبری ،تاریخ الزمان ۳۰۸ ،۲۹۸» از سوی دیگر پسر چغری بیک بنام « یاقوتی» در جنگ منطقه آناتولی موفقیت هایی بدست آورد لیکن رسیدن به امور مملکتی که ناتمام بود ، مجال پیکار با بیزانس را به وی نداد .

با وساطت القائم بامرالله خلیفه عباسی ، اتحاد سیاسی میان سلجوقیان و ابوکالیجار حکمران آل بویه ، برقرار گردیده ، که این همبستگی در سال  ۴۳۴هجری قمری با ازدواج میان طرفین استحکام بیشتری یافته بود .« ابن اثیر ، الکامل ۹/۴۰۸» اتحاد با آل بویه تا هنگام در گذشت ابوکالیجار در سال ۴۴۲ هجری قمری ادامه داشت . اما پس از آن کشمکش بر سر جانشینی وی آغاز گردید .ابتدا الملک الرحیم توفیق یافت برتخت پدر جلوس کند اما برادرش بنام ابومنصور که دختر چغری بیک را به عقد خویش درآورده بود ، در سال ۴۴۵ ه.ق بر استان فارس چیره شد . و برادر دیگر او بنام ابوعلی که الملک الرحیم او را از بصره بیرون کرده بود بسوی طغرل بیک پناهنده شد وی سپاهی متشکل از غزها را در اختیارش قرار داد و ابوعلی توانست در سال ۴۴۶ ه.ق برخوزستان تسلط یابد . « ابن اثیر ، الکامل ۱۰/۴۳۰ » در سفر اول طغرل به بغداد بین سربازان سلجوقی و غلامان آل بویه نزاع و درگیری بوجود آمدکه با دستگیری الملک الرحیم خسروفیروز حکومت آل بویه در مورخ ۴۴۷ ه.ق از میان رفت وبرچیده شد .

محدوده قلمرو حکومت سلجوقی

محدوده قلمرو حکومت سلجوقی

خلیفه بامرالله پیکی نزد طغرل فرستاد و از در گیریهای انجام شده نارضایتی خود را ابراز نموده و خواستار این شد که الملک الرحیم آزاد شود لیکن شاه سلجوقی مسئولیت درگیریها را متوجه غلامان ترک آل بویه کرد .و با تعیین مالیان و ضرب سکه بنام خود مواضعش بر بغداد را ثابت و محکمتر نمود . درآن هنگام رابطه خلیفه با سلجوقیان در حال قطع شدن بود ،که طغرل فرمان داد که بودجه سالیانه خلیفه افزایش یابد که این موضوع باعث بهبود روابط شد . « ابن عبری ، تاریخ الزمان ،۳۰۸ » خلیفه در آن ایام به طغرل بیک خلعت فرستاد  و در سال ۴۴۸ ه.ق دختر چغری بیک را به همسری خویش درآورد . سلطان سلجوقی فرمان داد برای خلیفه قصری ساختند و بامرالله برآن تخت اهدایی جلوس کرد .

امیرآی تکین که از افراد مورد اعتماد طغرل بیک بود به فرمانداری شهر بغداد منصوب گردید .در سال ۴۴۹ ه.ق پس از اینکه طغرل بیک از سفر جنگی مراجعت کرد کلیه اختیارات دنیوی خود را به خلیفه بامرالله واگذار کرد و ضمن تاجگذاری کمربند زرین بر کمرش بست .

در سال۴۴۷ ه.ق خلیفه طغرل بیک را به جهت رفع مشکلات و نابسامانی هایی که ارسلان بساسیری بوجود آورده بود به بغداد دعوت کرد . طغرل که پس از فتوحاتی که در ایران غربی و میانی کسب کرده بود با سپاهیان خود که فیل ها آن را همراهی می کردند ، عازم بغداد گردید . و در نزدیک نهروان وزیر خلیفه به استقبال وی رفت و در سال ۴۴۷ ه.ق به بغداد ورود کرد . بساسیری که قادر به مقاومت در برابر طغرل نبود ، به دبیس بن بدران امیر حله که از خویشاوندانش بود پناه برد سپس  به رحبه رفت و وابستگی خود را به مستنصر خلیفه فاطمی اعلام کرد و با حمایت فاطمیون آماده جنگ با سلجوقیان شد . بساسیری در سال ۴۴۸ ه.ق بهمراه قریش امیر موصل در سنجار ، قتلمش و پسرعم طغرل را شکست داد و با تصرف موصل خطبه بنام فاطمیون خواند که طغرل ناچار گردید با برادر زاده اش آلب سنقر بیک یاقوتی بسوی موصل روانه شود . بساسیری بدون درگیری با طغرل از موصل بطرف سوریه عقب نشینی کرد . شاه سلجوقی ابتدا موصل و سپس جزیره و سنجار را متصرف شد و در این اثنا حکمران کردان و امیر حله به اجبار از سلجوقیان تبعیت کردند . وی امور جزیره و موصل و منطقه را به ابراهیم نیال و هزاراسپ سپرد و به بغداد مراجعت کرد . اما بساسیری پس از چند ماه بهمراه قریش از فرات عبورکرده و وارد جزیره شد لیکن هزار اسپ شکست سختی به او وارد آورد و وی مجبور به عقب نشینی بطرف رحبه شد بساسیری مجدد در سال ۴۵۰ ه.ق به موصل حمله برد و آنجا را فتح کرد لذا بار دیگر طغرل بسوی او یورش برد و موصل را از چنگش خارج ساخت و تا نصیبین پیشروی کرد . اما در این هنگام خبر قیام برادر ناتنی اش ابراهیم ینال او را وادار کرد که بسوی همدان حرکت کند بنابراین بساسیری به بغداد که بی دفاع مانده بود ،حمله برد و درآنجا خطبه و سکه بنام المستنصر خلیفه فاطمی ضرب کرد و ابونصر مستوفی والی منصوب طغرل بیک را دستگیر و بقتل رساند . طغرل پس از مسئله ابراهیم نیال بسوی بغداد حرکت کرد . و بساسیری در سال ۴۵۱ ه.ق بدون نبرد بسوی واسط عقب نشینی کرد .   طغرل پس از آنکه القائم بامرالله را در مقام خود ابقا کرد با نیرویی قوی متشکل از فرماندهان با تجربه مانند امیر ساوتگین ، خمار تگین ، کمشتگین و اَردم بسوی بساسیری یورش برد . خمارتگین بساسیری را که به دبیس پناهنده شده بود ، شکست داد و کمشتگین وی را درحال فرار دستگیر و سر از تنش جدا نمود .« ۱۵ ذیحجه سال ۴۵۱ هجری قمری »  با قتل بساسیری عراق عجم مجدد تحت تسلط سلجوقیان درآمد. «بنداری۲۳-۲۰»

مجموعه-تاریخی-بسطام-نیشابور--ساخت-قرن-دوم-هجری-وسلجوقیان-آرشیو-میراث-فرهنگی

مجموعه-تاریخی-بسطام-نیشابور–ساخت-قرن-دوم-هجری-وسلجوقیان-آرشیو-میراث-فرهنگی

مهم ترین واقعه سیاسی که درسالهای پایانی زندگی و حکومت طغرل بیک بوقوع پیوست ، ازدواج وی با سیده خاتون دختر القائم بامرالله خلیفه عباسی بود. که مراسم عروسی در سال ۴۵۵ ه.ق مطابق با ۱۰۶۳ میلادی در بغداد انجام پذیرفت و یک هفته بطول انجامید پس از مدتی کوتاه طغرل با همسرش بسوی ری حرکت کرد و پس از رسیدن به آنجا بیمار گردید و جهت بدی آب و هوا بطرف طجرشت «تجریش کنونی» عازم شد و در آنجا سکونت نمود . « راوندی ۱۱۲» در آن اثنا وی متوالی خون دماغ می شد و بهبود نمی یافت که درنهایت پس از شش ماه در هشتم رمضان سال ۴۵۵ هجری قمری دار فانی را وداع گفت .« ابن جوزی  ۴۵۳» جسد وی را به شهر ری آوردند و در مکانی که امروزه بنام برج طغرل مشهور می باشد دفن نمودند . طغرل بیک در زمان مرگ هفتاد سال سن داشت .

 

 

منابع :

ابن اثیر ، علی ، الکامل ، ترجمۀ محمد حسین روحانی ، تهران

حسینی ، علی ،زبده التواریخ ، ترجمۀ رمضانعلی روح اللهی ، تهران ۱۳۸۰

محمدبن علی بن سلیمان الراوندی ، راحه اصدور وآیه السرور ، تاریخ سلجوقیان ، به اهتمام محمد اقبال ، چاپ اساطیر تهران ۱۳۸۵شمسی

ابراهیم قفس اوغلو ، ملک شاه سلجوقی ، پرویز زارع شاهمرسی ، ناشر ،یاران

تاریخ سلاجقه ، محمبن محمد آقسرائی، به اهتمام دکتر عثمان توران ، انتشارات اساطیر۱۳۶۲ شمسی

سلجوقنامه ، ظهیرالدین نیشابوری ، به اهتمام حمیدالملک و محمد رمشانی صاحب کلاله خاور

خواندمیر(خواجه غیاث الدین هروی) ، تاریخ حبیب السیر ، ، انتشارات خیام ، ۱۳۸۷ شمسی

التاریخ الباهرفی الدوله الاتابکیه ، عزالدین ابوالحسن علی مشهور به ابن اثیر ، چاپ عبدالقادر احمد طلیمات ، قاهره ۱۹۶۳شمسی

فرقه اسماعیلیه ، مارشال گ.س.هاجسن ، مترجم فریدون بدره ای ، تاریخ انتشار ۱۳۸۷شمسی

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی ، ناشر ، اساطیر ، ۱۳۹۶شمسی

تاریخ جهانگشای جوینی ، عطا ملک جوینی ، به اهتمام محمد قزوینی

تاریخ جامع ایران ، جلد هشتم خلاصه بخش سلجوقیان

تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *