علی بیک و حمزه بیک آق قویونلو
علی بیک و حمزه بیک
عثمان بیک در حوالی ارزوم به فرمان شاهرخ قصد داشت که راه را بر اسکندر مسدود سازد که در پانزده کیلومتری آنجا از اسب سقوط کرد و جان به جان آفرین تسلیم بکرد . در نبردی که صورت گرفت ، آق قویونلوها شکست خوردند . اسکندر به تاریخ صفر ۸۳۹ ه.ق وارد ارزروم گردید و قبر عثمان بیک را شکافته و سر او و تعدادی دیگر از امرای وی را به نزد بیبرس ، سلطان مصر ارسال نمود . « ابوبکرطهرانی : ۱۱۴ ، ۱۱۵ – ابن تغری بردی : ۶/۴۴۰، ۴۴۱- غفاری قزوینی: ۳۵۳»
درسال ۸۴۰ ه.ق درحالی که محمد بیک و محمودبیک و دیگر پسران عثمان بیک ،با اتحاد سلجوق خاتون وابراهیم ادریس ، همسر ومیردیوان عثمان بیک ، در خرتپرت حمزه بیک را به ریاست طایفۀ آق قرایونلو برمی گزیدند ، علی بیگ آق قویونلو رسماً بعنوان جانشین عثمان بیک قدرت را به دست گرفت . او بلافاصله به آمِد رفت و آنجا را بتصرف خویش در آورد و بدین صورت کل قدرت را در دست گرفت . «روملو : ۲۲۶، ۲۲۸ – ابوبکرطهرانی : ۱۲۰»
دراین اثنا اسکندر قراقویونلو بسوی آذربایجان حرکت کرد .این موضوع پسران عثمان بیک را مضطرب ساخت لذا با تمام قوا به سمت ارزنجان حرکت نمودند و آن شهر را بتصرف در آوردند . « همو: ۱۲۶، ۱۲۷»
اسکندر پس از چندی به آذربایجان برگشت و با یاری پیرحسن آق قویونلو به خرتپرت هجوم برد اما با دلاوریهای فرمانده شهر که پهلوان سیدی علی نام داشت ، مغلوب وی شد . « ابوبکرطهرانی : ۱۲۷» پهلوان سیدی سر چند تن از سپاهیان اسکندر را به نزد علی بیک ارسال نمود .« همو :۱۲۷»
علی بیگ آق قویونلو که فردی نالایق و بی تجربه بود سپاه بدون تجربه را گردآوری کرد و قدر این پیروزی را ندانست . و در آن هنگام برادرش حمزه بیک از موقعیت بدست آمده استفاده نمود و مقر فرماندهی آق قویونلوها شهر آمِد را در تاریخ ۸۴۲ ه.ق بتصرف خویش در بیاورد . لیکن پس از چند ماهی گرفتار حملات والی بغداد وبرادرش علی بیگ آق قویونلو گردید . او با توجه به هوش و درایت خود سپاه قراقویونلو را در هم شکست . « عزاوی : ۲۱۵- ابوبکر طهرانی : ۱۳۳ ، ۱۳۴» علی بیک نیز به خرتپرت گریخت و دژ آنجا را به امید نجات فرزندانش که در مصر به حبس بودند ، به ساروخان والی ملطیه و عامل مصریان تسلیم کرد . و خود به نزد برادرش یعقوب برفت . « همو :۱۳۵»
حمزه بیک موفق شد روابط آق قویونلو را با سلطان مصر، مراد دوم بهبود بخشد و سلطان اظهار کرد که منبعد تجار و بازرگانان بتوانند از راه ارزنجان با خیال راحت بکار خود ادامه دهند . در بهار سال ۸۴۱ ه.ق لشکر مصر بنا به درخواست اسکندر میرزا و فرزندان علی بیک با سپاهی فراوان بسوی دیاربکر و آذربایجان هجوم برد . لیکن جمعی ازبزرگان و امرا برای جلوگیری از ادامۀ جنگ ، ارزنجان و حومۀ آنرا به جهانگیر ، فرزند علی بیگ واگذار نمودند .سپاه مصر سپس بسوی قلعۀ النجق حرکت نمود که در همین حین خبر رسید فرمانروای مصردر گذشته است . که این امر موجب پراکندگی ، هرج و مرج سپاه و بازگشتش به مصر گردید . حمزه بیک پس از بازگشت آنها شهر اورفه و ارزنجان را از جهانگیر باز پس گرفت . حمزه بیک و علی بیک هر دوبرادر در سال ۸۴۷ ه.ق از دنیا رفتند . « ابوبکر تهرانی : ۱۳۸ ، ۱۳۹ ، ۱۵۷ ، ۱۵۸- همو :۱۶۸»
منابع :
روملو ، حسن ، احسن التواریخ ، به اهتمام عبدالحسین نوایی ، ۱۳۴۶ شمسی
ابوبکرطهرانی ، دیاربکریه ، به اهتمام نجاتی لوغال و فاروق سومر، ۱۳۵۶شمسی
ابن تغردی بردی ، یوسف ، النجوم الزهراهفی ملوک مصروالقاهره، به اهتمام عبدالقادر حاتم ۱۳۸۳ ه.ق
غفاری قزوینی ، احمد، تاریخ جهان آرا۱۳۵۹شمسی
همو ، هشت بهشت ، نسخۀ خطی کتابخانۀ سلیمانیه ، استانبول ، شمارۀ ۲۱۹۷
خلاصۀ تاریخ جامع ایران ، جلد دهم ، قراقویونلو، حوری وش احمدی دستگردی
تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.