طرح کتری برنزی بدست آمده از همدان قرن ۷ تا ۸پیش از میلاد محل نگهداری موزه لوور

مادها و آغاز اولین پادشاهی قدرتمند در ایران

مادها

نخستین منابع مکتوب که آگاهی هایی  دربارۀ اقوام ماد در اختیارما می گذارند، به هزاره های سوم ودوم پیش از میلاد تعلق دارند . این منابع  از وقایعی خبر می دهند که عمدتاًدر مناطق غربی کشور ما روی داده اند . ظاهراً در این مناطق چند اتحادیۀ قومی وجود داشت که از جملۀ آنهامی توان این اتحادیه ها را نام برد : لولوبیان ، گوتیان کاسیان، مهرانیان و احتمالاًچند اتحادیه دیگر (علی یف  ۲۳۴:۱۳۸۸)

پرچم مادها ۳۰۰x284

پرچم مادها

درهزارۀ دوم پیش از میلاد ، نام قبایل مادای و پارسوا ، که همان نامهای جدانشدنی یونانی برای مادی ها و پارس ها است ، ناشناس بود و اولین بار در سدۀ نهم پیش از میلاد در اسناد آشوری از آنهایاد شده است . سران دو قبیلۀ ماد و پارسوا در زمان ادشاهی شلمانصر سوم ( ۸۲۴-۸۲۹ ق.م) زیر نفوذ آشوری ها بودند .

چنین بنظر می رسد که در آن زمان ، پارسوا در منطقۀ بزرگ واقع در جنوب دریاچۀ ارومیه ، قسمتهای علیای رودهای دیاله و زاب کوچک قرار داشته و از طرف جنوب به منطقۀ بزرگ دیگری بنام تمرو ناوار قدیم متصل بود و در شمال پارسوا و جنوب دریاچۀ ارومیه کشور مانا قرار داشت . مادای ، ابتدا فقط در جنوی شرقی دامنه های کوهستانی شمالی منطقۀ کردستان جا داشت و شمال هدان کنونی را در بر می گرفت ؛ اما بعدها سرزمین مادی ها بسیار گسترش یافت .

محدوده قلمرو حکومت مادها در اوج قدرت

محدوده قلمرو حکومت مادها در اوج قدرت

هرودوت از شش قبیلۀ ماد نام می برد : بوس ها ، پارتکن ها ، استروخات ها ، اریزانتی ها ، بودی ها و مغ هاکه بعد ها توسط دیاکو ، مؤسس سلسلۀ حکومتی ماد ، متحد شدند همۀ این قبایل در یک منطقه و ناحیه سکونت نداشتند . ( هرودوت : کتاب اول ، ص ۱۰۱)«تاریخ جامع ایران جلد اول تاریخ ماد ، بهمن فیروزمندی»

امپراطوری ماد در نیمۀ اول قرن ششم قبل از میلاد

امپراطوری ماد در نیمۀ اول قرن ششم قبل از میلاد

مناطق اصلی قلمرو مادها شامل آذربایجان ، همدان ، کردستان ، فارس ، خوزستان و ارمنستان بود .  آشوری ها در سال ۷۳۷ ق.م به زاگرس آمده و به قلمرو مادها تعرض کردند و حکومت خود را بر آنها تحمیل و تبیت نمودند . درهمین سال ، لشکری از آشور ، پس از نفوذ به قلمرو مادها ، به منطقه ای بنام زَکروتی ، کوه بیکنی و بیابان نمک در کنار آن رسید (واترز ۵۱۷:۲۰۰۵ – ۵۲۳)

تصویر-مرد-مادی-از-کتاب-هنر-ایران-اثر-گیرشمن

تصویر-مرد-مادی-از-کتاب-هنر-ایران-اثر-گیرشمن

در کتیبه های تیگلات پیلسرسوم اشاره به مادی ها زیاد است و معمولاً آنها را «مادهای دور دست » «مادهای توانا»، «مادهای شرق» ، «مادهایی که سرزمینشان در دوردست است » ، «مادهای دوردست در کناره های کوه بیکنی» و «مادهایی که درکنار بیابان نمک می زیستند »می خواند . (عبدی ۲۰:۱۳۷۳) « تاریخ جامع ایران جلد اول تاریخ ماد ، بهمن فیروزمندی»

قلمرو ایلامی ها که شامل سواحل دریای مازندران ، خوارزم ، کرمان ، بلوچستان ، سیستان ، خراسان ، سغدیانا ، قفقاز بود ، بعد از فروپاشی حکومت آشورمابین ماد و بابل تقسیم شد . (دیاکونوف ، تاریخ ماد)

سکاوند-آرامگاهی-در-دامنۀ-کوه-استودان-قرن-۶-تا-۷-پیش-از-میلاد-عکس-از-کتاب-هنر-ایران-اثر-گیرشمن

سکاوند-آرامگاهی-در-دامنۀ-کوه-استودان-قرن-۶-تا-۷-پیش-از-میلاد-عکس-از-کتاب-هنر-ایران-اثر-گیرشمن

هرودوت از هنگام تشکیل دولت ماد ، به شرح تاریخ آن پرداخت و تنها اشاره ای به پیش ازاین دوره کرده است ؛ که مادی در روستاهای کوچک می زیستند . لیکن منابع آشوری از سدۀ نهم پیش ازمیلاد ، به شرح سرزمین و اوضاع و احوال مادی ها اشاره دارند . (براون  ۱۱۷:۱۳۸۸ – ۱۳۹) تاریخ جامع ایران :جلد اول فیروزمندی

حسن پیرنیا در کتاب خود تاریخ ایران باستان در بارۀ تاریخ ماد چنین آورده است :

مادیها مردمانی بودند آریانی نژاد (آریایی) ، که در ابتدای قرن هفتم یا آخر قرن هشتم ق.م دولت ماد را تأسیس کردند . گوییم آریانی نژاد زیرا اُپّر خاور شناس فرانسوی آنها را تورانی آلتائی می دانست ، ولی حالا معلوم است که او اشتباه کرده و اشتباه او از اینراه بود ، که تصور می کرد زبان نسخۀ دوم کتیبۀ بیستون داریوش اول به زبان مادی نوشته شده و چون از بعضی کلمات آن نسخه مشاهده می کرد ، که زبان نسخۀ دوم ملتصق است ، به این نتیجه می رسید ، که مادیها تورانی بوده اند ولی بعداً معلوم و محقق شد که زبان نسخۀ دوم کتیبۀ بیستون زبان عیلامی است نه مادی و با این اکتشاف مبنای عقیدۀ اپِّرِ از میان رفت . اکنون کسی در آریانی بودن مادیها تردید ندارد و محقق است که مادیها شعبه ای از آریاییهای ایرانی بوده اند . هرودوت نیز نوشته که مادیها در ازمنۀ قدیم خود را آریان می نامیدند . راجع به مادیها و دولت ماد اطلاعات ما خیلی کم است ، حتی می توان گفت که از دولتهای بزرگ عهد قدیم ، دولتی نیست که اطلاعات نسبت به آن اینقدر کم باشد . با وجود این سعی خواهیم کرد که آنچه از آثارکتیبه های آسوری بابلی و غیره و نیز از توریه ، کتب مورخین قدیم تحقیقات و تتبعات بدست آمده ذکر کنیم . باید اعتراف کرد که با وجود این تاریخ مادیها بقدر کفایت روشن نیست ولی چون عجالتاً تاریخ این دوره به همین اندازه روشن شده باید بهمین اطلاعات اکتفا کرد تا شاید در آتیه بواسطۀ حفریات در امکنۀ تاریخی اطلاعاتی بیشتر راجع به ماد حاصل شود .

کوچاندن مادها به زور توسط آشور- از نقش برجستۀ آشوری نینوا . قرن هفتم ق.م

کوچاندن مادها به زور توسط آشور- از نقش برجستۀ آشوری نینوا . قرن هفتم ق.م

مفاد کتیبه های آسوری

به این سؤال که چه زمانی مادیها به فلات ایران آمدند ، جواب محققی نمی توان داد ، یعنی تاریخ آمدن آنها هم مانند تاریخ آمدن آریانهای دیگر به فلات ایران محققاً معلوم نشده و چون راجع به این مسئله قبلاً آنچه لازم بود ذکر کرده ایم ، تکرار را لازم ندانسته ، به کتیبه های آسوری که در آن ذکری از مادیها شده می گذریم . تیگلات پالَسَر اول که در حدود ۱۱۰۰ ق.م سلطنت داشت ، به صفحاتی که بعدها جزو ماد محسوب می شد ، لشکر کشیده از زاگرس یا کوههای کردستان گذشت ولی او اسمی از مادیها نبرده و بیانات او فهرست مختصری است از جاهایی که تصرف کرده بود . پس از او سَلَم نَصَر دوم در سال ۸۴۴ قوم به (نمری) که حالا معروف به کردستان است وارد شد . این صفحه قبل از آن مدت ها در تحت نفوذ بابلی ها بود و امیر آن ( مَردوک موّدَ یک) نام داشت همینکه آسوریها نزدیک شدند ، او فرار کرد و خزانه و اموالش جزو غنائم فاتحین گردید . بعد شَلَم نصر (یانزو)نامی را از (کاسیها) به امارت این صفحه معین کرد ولی چون یانزو یاغی شد ، شلم نصر در سال ۸۳۸ ق.م باز به این صفحه لشکر کشیده و شورشیها را به جنگل راند ، به صفحۀ همجوار که (پارسُوا یا پارسواش) نام داشت رفت و ۲۸ امیر یا پادشاه محل را اسیر کرد . بعد او به مملکت (آمادای) و خرخای در آمد (تصور می شود که محل آخری کرمانشاهان بوده ) و بالاخره یانزو را دستگیر کرده و به آسور برد . این اولین دفعه ایست که اسم مادیها در کتیبه های آسوری ذکر شده و در اینکه مقصود از آمادای همان مادیها بوده اند هیچ تردیدی نیست . ، زیرا بعدها هم سلاطین آسور در کتیبه های خود مادها را به همین نام نامیده اند اما در باب مردم پارسُوا محقق نیست که مقصود از این اسم پارسیها بوده اند یا مردمی دیگر .

هلاک کردن پیشوایان اسیری که در برابر آشوریان مقاومت ورزیدند نقش برجستۀ نینوا قرن هفتم ق.م

هلاک کردن پیشوایان اسیری که در برابر آشوریان مقاومت ورزیدند نقش برجستۀ نینوا قرن هفتم ق.م

شمسی اَداد جانشین شلم نصر اسم مادیها را برده و گفته که مملکت آنها را تسخیر کرد و باج از آنها گرفت . از اینکه لشکرکشی های متواتر به این مملکت شده و آسوریها شهرهای زیاد خراب کرده اند ، از عده زیاد اسرا و نیز از غنائم بیشمار معلوم می شود که این مملکت آباد و پر جمعیت بوده است .

اَداد نیراری سوم در ۸۱۰ قبل ازمیلاد به ماد لشکر کشیده و صفحات غربی فلات ایران را تصرف کرد . زن او (تمورامات) را شاهزاده خانم بابلی گفته اند و بعضی تصورمی کنند که شاید سمیرامیس ملکۀ داستانی آسور همین زن بوده است . تیگلات پالَسَر چهارم در ۷۴۴ ق.م به ماد لشکر کشیده و طوایف آنرا ، به واسطۀ نفاقشان با یکدیگر ، یکی بعد از دیگری شکست داد . از مملکت ماد قسمتهایی را که به آسور نزدیکتر بود ، به ممالک خود ضمیمه کرد و بیش از شصت هزار نفر اسیر برگرفته با گله های زیاد از گاو ، گوسفند ، قاطر و شتر به کالاه (کالح توریه) پایتخت آسور برد . بعد یکی از سرکردگان آسوری از ماد گذشته تا بیکنی یا کوه لاجورد (دماوند کنونی) راند . آسوریها اینجا را آخر دنیا پنداشتند و سردار فاتح مورد احترامات فوق العاده گردید ، چنانکه تمام بزرگان و سرکردگان آسور به استقبال او شتافته تعظیم و تکریمش کردند در سال ۷۳۷ قوم ماد باز معرض تاخت و تاز و غارت آسوریها گردید بطوریکه مادها وسایل زندگانی را فاقد شدند . ایندفعه صفحات دور دست ماد و کوهها که معمولاً پناهگاه اهالی و یزرگان ماد بود ، از تعدیّات و غارت آسوریها مصون نماند و عدّۀ زیادی از نفوس اسیر شدند . کلیتاً  باید در نظر داشت که آسوریها به عدّۀ اسرا خیلی اهمیت می دادند ، زیرا آنها را در آسور به ساختن قصور ، شهرها و بناهای دیگر می گماشتند . اغلب بناهای معظّم آسور با دسترنج اسرا ساخته شده بود .

منظرۀ حصار آشور از سمت دجله - از روی قراین مکشوفه و حفاریها توسط آندره ترسیم شده

منظرۀ حصار آشور و کاخهای آن از سمت دجله – از روی قراین مکشوفه و حفاریها توسط آندره ترسیم شده

سارگن دوم در سال ۷۲۲ ق.م با فلسطین جنگ کرده و سامِرِه را گرفت و عده ای زیاد از بنی اسرائیل را اسیر کرده و به آسور برد . چنانکه در توریه ذکر شده ، آسوریها اسرا را به شهر کالح و خابور (بر نهر جوزان) و شهرهای ماد برده در آنجا ها نشاندند . ( کتاب دوم پادشاهان ، باب ۱۷- ۱۸) مقصود از شهرهای ماد شهرهایی است که در زمان تیگلات پالسر چهارم به آسور الحاق شده بود . سارگن دوم چندسال بعد با مردم (مَنّای) جنگ کرد و پادشاه آنها را ، که موسوم به دیااکو بود را گرفته به اسارت برد مردم مزبور در آذربایجان ، در طرف جنوبی دریاچۀ اُرومیه می زیستند و با مادیها قرابت داشتند . این شخص برخلاف معمول آسوریها ، با وجود اینکه اسیر شد ، زنده ماند و او را به محلی در شام موسوم به حماه تبعید کردند . دَیا اُکو را بعضی از محققین با نخستین شاه ماد ، که هرودوت اسمش را دیوکِس نوشته ، تطبیق کردند . این ظّن از شباهت نام و نیز از اینجا حاصل شده که آسوری ها ولایت دیااکو را در ماه بعد از تبعید او به شام بیت دیااکو یعنی خانه دیااکو نامیده اند . پس از این واقعه ۲۲نفر از امیران و بزرگان ماد به پای پادشاه آسور افتاده با سوگند به او بیعت کردند . از کتیبه های آسوری دیده می شود که در سلطنت سارگن دوم (۷۲۲- ۷۰۱ ق.م) پسر او (سناخریب) والی آسور در یکی از ایالات شمالی ، به پدر خود می نویسد که مردمان زیاد از طرف شمال به مملکت وان فشار می آورند و (ارگیشتی دوم) پادشاه وان با زحمت مقاومت می کند . ولایات دیگر آسور این مردمان را گامیرا می نامند . توریه این مردم را جُومَر و مورخین یونانی کیمروی نامیده اند . پیدایش این مردم قوی و سلحشور که از سواحل دریای آزوف و از راه قفقاز به حوالی فلات ایران آمده بودند ، چنانکه از توریه دیده می شود ، وحشت قریبی در آن زمان ایجاد کرده بود ، اشعیاء گوید(کتاب اول باب پنجم)

دژ مادی در محل شهرک کنونی سیَلک از روی قرائن موجود ترسیم گردیده

دژ مادی در محل شهرک کنونی سیَلک از روی قرائن موجود ترسیم گردیده

در زمان سلطنت آسور حیدیّن رز سال ۶۷۲ ق.م پُر است از جنگهای آسوریها با مردمان آریانی که پیوسته فشار به نینوا آورده می خواهند آسور را منهدم کنند . مورخین فشار مردمان آریانی را به آسور در این زمان تشبیه کرده اند به فشار مردمان ژرمنی که یازده قرن بعد به امپراطوری روم غربی دادند . و نتیجه در هر دو جا یکی شد ، چه دولت آسور که در سال ۶۰۶ ق.م از پای درآمد و چه امپراطوری مذکور که در سال ۴۷۶ ق.م منقرض شد .

البته در نیمۀ اول قرن هفتم بود که آریانها متحد شدند و قائدی در میان آنها پیدا شد . توضیح آنکه (کشات ریت) یا خشتریت مادی با گروهی از مادیها ، کیمریها ، مانی ها و سکاها به قلعۀ ( کی شا شو) که در دل صفحۀ (پارسوا) واقع بود حمله برد . آسور حیدین چون قوت آنان را دید ، در ابتدا ترسید و خواست که با مذاکرات آنها را نرم کند ، ولی کشات ریت چون خود را قوی می دانست ، پیشنهاد پادشاه آسور را نپذیرفت و پس از جنگی شکست خورد ، زیرا هنوز موقع انهدام آسور نرسیده بود . بر اثر این شکست (سال ۶۷۲ ه.ق) اتحاد طوایف آریایی بهم خورد . آسور حیدین از شکست دشمن استفاده کرده و سکاهائی  را که در آذربایجان دولتی تشکیل داده بودند به خود جلب نمود . هرودوت می گوید که مادها پادشاه را کشات ریت می گویند چنانکه داریوش اول در کتیبۀ بیستون در باب شورش ماد می گوید فرورتیش نامی یاغی شد و به مردم گفت من کشات ریت هستم (ستون دوم بند ۵ کتیبۀ بزرگ) «حسن پیرنیا تاریخ ایران باستان ص۱۶۸ الی ۱۷۴»

جنگجویی در لباس مادی ، جنگجوی یونانی را مغلوب نموده - ازروی تصویر مهر استوانۀ قرن ۴الی۵ ق.م

جنگجویی در لباس مادی ، جنگجوی یونانی را مغلوب نموده – ازروی تصویر مهر استوانۀ قرن ۴الی۵ ق.م تارخ ماد دیاکونوف

دیاکو یا دیااکو

دیاکو ماد موسس سلسله مادها بوده است و او را در منابع گوناگون به نامهای مختلف ذکر کده اند . هرودوت او را « دیوکس » نامیده است .ص ۴۷ Schmitt.dioces  و به گفته او مدت حکومت دیاکو ۵۳ سال بود . مورخان طبق نوشته های هرودوت به این نتیجه رسیده اند ، که وی موسسه سلسله مادها و همچنین اولین پادشاه مادها بوده است .

ایگور دیاکونوف گفته است بدلیل مغایرت گفته های هرودوت با منابع آشوری سال  «۷۰۰ ق.م» بسیاری ازمورخان نظرات هرودوت را مردود شمرده اند. « دیاکونوف ، تاریخ ماد ، ص ۱۶»

برخی از ایران شناسان دیاکو را با ویژگی هایی که هرودوت برای او می شمارد . با هوشنگ  شاهنامه برابری می کند و لقب « پردات » یا پیشدادی را با «نخستین قانونگذار» یکی می دانند وگویند که هردو یکی است سنت دینی هوشنگ رااولین کسی می دانند که پادشاهی را در ایران برقرار کرد. « آموزگار ، تاریخ واقعی وتاریخ روایی ص۱۳»

تصویر-نقاشی-شده-دیاکو

گویند که دیاکو بعد از رسیدن به حکومت مرکز و پایتختی جهت خود ایجاد کرده و برای حفاظت در آن نگهبانی را به خدمت درآورد . آن شهر به زبان فارسی باستان «هگمتانه » و به زبان یونانی «اکباتان» نامیده شد که همان همدان کنونی است . «فرای ، میراث باستانی ایران ، ص۱۵» هگمتانه به معنای جایگاه گردهم آیی است و در آن هنگام در این محل مادها قبایل و اقوام جهت مشورت و تشریک مساعی جمع می شدند.

در سال ۷۱۵ ق.م سارگون دوم پادشاه آشور در جریان اتحاد دیااکو و شاه آرتور قرار گرفت و آماده نبرد با وی شد که در جنگی که بین آنها در گرفت ، دیااکو اسیر گردید.  لیکن سارگون دوم برخلاف آداب ورسوم آشوریان شاه ایران را زنده نگاه داشت . « هینتس- داریوش وایرانیان ص۵۵» «هوار – ایران وتمدن ایرانی ص۲۷»

افراد مادی یا ماننایی . از نقش برجستۀ آشوری دور ستا روکین پایان قرن هشتم ق.م

افراد مادی یا ماننایی . از نقش برجستۀ آشوری دور ستا روکین پایان قرن هشتم ق.م

باری ، دیاکو ماد چند سالی در اسارت عمر را سپری کرد . لذا آشوریان او را در قبال آنکه مطیع و فرمانبردار بوده و خراج خود را دائما به آشورها پرداخت نماید و در جنگهای آشور چه از نظر نظامی و چه از نظر اقتصادی یاری رساند ،آزاد ساختند . و وی مجدد پادشاه مادها گردید .

در منابع آمده است که از تاریخ مرگ دیااکو اطلاع موثقی در دست نمی باشد ، لیکن مقبره ای را در گور دخمه ای در حوالی شهر مهاباد کنونی به وی نسبت داده اند .

فرورتیش

فرورتیش پس از اتحاد با سه قبیله که با پادشاهی سکاها و مناها متحد بودند به جنگ آشوریها شتافت و بطوریکه در اوایل ماه ایاز «آوریل،مه» لشکریانش توانستند به ایالت «کیشه سو» برسند و دژ اصلی آن ایالت را که به همین نام معروف بود محاصره کنند . در این رویداد کیمری ها و افراد «مامی تیا شو» هم متحد فرورتیش شوند .

در این جنگ آشور تمام سرزمین ما بجز راموآ و پارسوآ را از دست داد. « دیاکونوف تاریخ ماد ص ۲۴۸،۲۴۹،۲۵۰» در سال ۶۵۲ق.م شاباشوموکین برادر آشور پانی بال علیه وی قیام کرد و توانست متحدان زیادی را منجمله بابلیان ،کلدانیان ،آرامیان وعیلام را با خود متحد نماید . فرورتیش  نیز از این فرصت جهت حمله به آشور استفاده کرد. «دیاکونوف ،تاریخ ماد ، ص ۲۶۴ » « زرین کوب ، تاریخ مردم ایران ،ص ۹۱»

باری فرورتیش در اتحاد با پارس ها و کیمری ها در سال ۶۵۳ ق.م با آشور وارد جنگ شد و به شهر نینوا پایتخت آشور حمله برد . اگر چه ظاهراً در اوایل پیروزیهایی کسب کرد، لیکن در نبردی دیگر کشته شد. «ص۲۷۸ Randa ;handbuch » برخی از مورخین معتقدند علی رغم شکست فرورتیش از آشوریان این جنگ زمینه ساز جنگ دیگری شد که بعد از مدتی مادها آشور را در مرحله سقوط پیش ببرند . «خدادادیان ،تاریخ ایران باستان ، ص۱۲۰»

فرورتیش از سال ۶۷۵ تا ۶۵۳ق.م بمدت ۲۲ سال فرمانروایی کرد .

فرورتیش گرته از روی نقش برجستۀ بهیستون از کتاب تاریخ ماد

فرورتیش گرته از روی نقش برجستۀ بهیستون از کتاب تاریخ ماد

هوخشتره

پس از خشتریته ،هوخشتره برتخت سلطنت نشسته و زمام امور را بدست گرفت و توانست به ۲۸ سال فرمانروایی سکاها پایان دهد. البته دیاکونوف معتقد است که هوخشتره پس از فرورتیش بر مادها حکومت نمود .« دیاکونوف ، تاریخ ماد ۲۶۶،۲۶۷»

مادیها در سمت چپ در پیکار با سکاها در یمت راست - ازروی تصویر مهر استوانۀ قرن ۵و۶ ق.م

مادیها در سمت چپ در پیکار با سکاها در یمت راست – ازروی تصویر مهر استوانۀ قرن ۵و۶ ق.م

او توانا ترین شاه ماد و اولین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد  و ایران را بعنوان یک قدرت مهم در جهان آنزمان مطرح ساخت . هوخشتره را باید بنیانگذار واقعی دولت ماد و معمارحقیقی امپراطوری ایران دانست . «زرین کوب، تاریخ مردم ایران ، ص۹۴»

سکونخا رهبر سکایان اسکیتها ماساگتها پیان قرن ششم ق .م نقش برجستۀ صخرۀ بیستون

سکونخا رهبر سکایان اسکیتها ماساگتها پیان قرن ششم ق .م نقش برجستۀ صخرۀ بیستون

وی ابتدا ارتش ماد را تجدید سازمان کرد و سپس با اتحاد دولت بابل و حمله به نینوا پایتخت آشوریان توانست به عمر امپراطوری آشور خاتمه دهد .

مورخان زمان حکومت وی را بین سالهای ۶۲۴ تا ۵۸۵ق.م می دانند .  « دیاکونوف ،تاریخ ماد ، ص۲ »

سواران لیدی - از نقش برجستۀ (بین تپه)قرن ششم ق.م

سواران لیدی – از نقش برجستۀ (بین تپه)قرن ششم ق.م

حسن پیرنیا در کتاب خود (تاریخ ایران باستان ) آورده است که هُوَخشَتَرَ از سال ۶۳۳ تا ۵۸۵ قبل از میلاد میزیسته و هردوت اسم این پادشاه را کوآکسار نوشته است .  اما در کتیبۀ بیستون داریوش بزرگ وی را هُوَخشَتَرَ ذکر کرده است . این شاه دارای شخصیتی مثبت بوده و نظایر وی در تاریخ کم است .

نقش-برجستۀ-سر-دز-مقبرۀ-سنگی-قزقاپان-در-سلیمانیه-عراق

نقش-برجستۀ-سر-دز-مقبرۀ-سنگی-قزقاپان-در-سلیمانیه-عراق

ایشتاویگو

آخرین پادشاه ماد ایختوویگو (ایشتاویگو) یا آستیاژ می باشد که از سال ۵۸۵ تا۵۵۰ق.م حکومت می کرده است.

و چنین شد که در خوابنامه نبونعید آمده است . کوروش پس از غلبه بر سپاه مادها آستیاژ را اسیر و به یکی از ولایات تعبید نمود . و بدین ترتیب سلسله مادها پس از ۱۲۸ سال فرمانروایی بر قسمتی از آسیا منقرض گردید . « خدادادیان تاریخ ایران باستان »

تصویر کوروش کبیر

تصویر کوروش کبیر

بعضی منابع تاریخی آستیاژ را مردی خوشگذران و عیاش نام برده اند و هرودوت آستیاژ را حاکمی بی رحم و مستبد گزارش کرده و گزنفون و آیسخولوس هیچ ذکری بمیان نیاورده اند . بنابراین گزارشهای قابل قبول و مستند درباره آستیاژ فقط در دو کتیبه کوتاه و مختصر بابلی نبونعید می باشد . « اشمیت ، استیاژ»

 

 

منابع :

براون ، استوارا ، ۱۳۸۸ ، «تاریخ ماد ، هرودت و سیر تکامل دولت ماد …. ،ترجم، مرتضی ثاقب فر، تهران ، ص۱۱۷- ۱۳۹»

دیاکونف، ا، م ،۱۳۷۹، تاریخ ماد ، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران

حسن پیرنیا ، تاریخ ایران باستان (مشیرالدوله سابق)

خلاصه ای از کتاب تاریخ جامع ایران جلد اول بهمن فیروزمندی

تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *