نمای شرقی گنبد علویان

محمدبن زیدبن محمد بن اسماعیل

محمدبن زیدبن محمد بن اسماعیل   حکومت   ۲۷۰ الی ۲۸۷ هجری قمری

درسال ۲۶۹ ه.ق حسن زید به بیماری مهلکی مبتلا گردید که بر اثر آن نمی توانست سوار بر اسب شود لذا دامادخود ابوالحسین احمدبن محمد معروف به قائم را به شهرها و نواحی طبرستان فرستاد و از مردم آنجا برای برادرش محمدبن زید بیعت گرفت . « اولیاءالله آملی : ۹۸- همو :۲۴۸، ۲۴۹»

و پس از یکسال بیماری وی به نهایت رسید و بر اثر آن ، روز سوم رجب سال ۲۷۰ ه.ق در سن پنجاه و هفت سالگی دارفانی را وداع گفت . «ابن کثیر: ۱۱/۴۷- اولیاءالله آملی : ۹۷- حاکم جشمی : ۱۲۸- ذهبی : ۱۳/۱۳۷- ابن اسفندیار :۲۴۹ – مرعشی : ۱۳۶ ، ۱۳۷»

محدوده قلمرو علویان

محدوده قلمرو علویان

با آنکه ابن اسفندیار آورده است که زید از زنان طبری پسران زیادی داشته است ، لیکن مورخان و نویسندگان دیگر روایت کرده اند که او دارای چندین فرزند دختربوده و فرزند پسری از او برجای نمانده است . « ابن اسفندیار : ۲۴۹- اولیءالله آملی : ۹۸ » «بخاری : ۲۶» بنابراین برادر وی محمدبن زید ملقب به داعی الحق ، جانشین وی گردید . وی از فرماندهان سپاه و از نزدیکان برادرش محسوب می شد و درگذشته در یورش یعقوب لیث به طبرستان و شکست برادرش حسن زید ، اسیر گردید و همراه با اسرای دیگر به سیستان برده شد . لیکن پس از مدتی به فرمان یعقوب لیث آزاد گشته و در تاریخ صفر سال ۲۶۳ ه.ق به گرگان رسید . اندکی بعد دیلمیان در گرگان شوریدند و محمدبن زید به فرمان برادر جهت سرکوب شورش به آنجا روانه شد اما دیلمیان به خراسان گریختند . لذا محمد به آمل بازگشت . « ابن اسفندیار : ۲۴۶ ،۲۴۷»

آرامگاه-دانیال-نبی-در-شوش-مربوطه-به--سده-های--یک-تاچهار-پس-از-ظهوراسلام-عکس--ازناوه

آرامگاه-دانیال-نبی-در-شوش-مربوطه-به–سده-های–یک-تاچهار-پس-از-ظهوراسلام-عکس–ازناوه

درهنگام بیماری حسن زید ، ابوالحسین احمد داماد وی به انتظار مرگ وی نشست و پس از رحلت او ادعای حکومت نمود و اموال و دارایی حسن را ضبط کرد و جهت خود از مردم و امرا با لقب (القائم بالحق) بیعت گرفت .« مرعشی :۱۳۸- ابن اسفندیار : ۲۴۹- اولیاءالله آملی : ۹۸- ابن عنبه : ۶۵» محمدبن زید در حال آمدن به آمل برای حکمرانی بود که  ابوالحسین احمد بسیاری از یاران و همراهان وی را فریفت و هم عهد شدند که وی را در رباط حفص بقتل برسانند . لیکن دراین کار توفیقی نیافتند . و محمد نیز به گرگان برگشت ولی او را به شهر راه ندادند و به رستاق زوین رفت . پس از چندی رافع بن هرثمه از خراسان بیامد و  محمدبن زیدبن محمد به او ملحق شد و بدنبال آن رافع گرگان را تصرف نمود و به محمد واگذار کرد و خویشتن به خراسان برگشت . « ابن اسفندیار :۲۴۶ ،۲۴۷» از سوی دیگر مردم در آمل از دست ظلم و ستم های ابوالحسین احمد به تنگ آمدند و نامه ای به محمدبن زید نوشته و از او خواستند که به آنجا رفته و حکومت را بدست بگیرد . محمد باسپاه خود در تاریخ ۲۵ جمادی الاول سال ۲۷۱ ه.ق به ساری رسید و در آنزمان ابوالحسین احمد که در ساری بود ، گریخت و به چالوس رفت . محمد در آغاز ماه بعد به آمل و سپس به چالوس رسید . و ابوالحسین را با یارانش بگرفت و غنائم بسیار به چنگ آورد و فی الفور به آمل مراجعت کرد و به حکومت نشست . آنگاه ابوالحسین را دربندکرده و کلیۀ اموالی که به تاراج برده بود پس گرفت . محمدبن زید ، ابوالحسین و لیشام را دست بسته به ساری فرستاد لیکن آنها در بین راه ظاهراً بدستور وی بقتل رسیدند . « مرعشی ،تاریخ طبرستان : ۱۳۸ ،۱۳۹- صابی :۲۱- ابن عنبه : ۶۷»

قدح-سفالی-نیشابور-،-قدمت-قرن-۳و۴-ه

قدح-سفالی-نیشابور-،-قدمت-قرن-۳و۴-ه.ق

محمدبن زیدبن محمد دراین هنگام بر طبرستان سیطره پیدا کرد و وقت آن شد که بسوی کوهستان عازم شود تا رستم بن قارن را که از دادن خراج امتناع می ورزید را گوشمالی دهد ، اما او به نیشابور به نزد عمرو بن لیث آمد و از او تقاضای پادر میانی نمود . پس از وساطت عمرو و همچنین با شرط اینکه خراج را به موقع پرداخت کرده و نیروی نظامی نیز نداشته باشد ، مورد موافقت محمدبن زید قرار گرفته و رستم بن قارن بسوی مقر حکومتش بازگشت .   « ابن اسفندیار : ۲۵۲»

محمدبن زید که درآغاز حکومت خود بود ، بسیار قدرتمند گشته و بدین سبب غرور و کشورگشایی او را فراگرفت . وی در ربیع الاول سال ۲۷۲ ه.ق با سپاهی متشکل از طبریان ، دیلمیان و خراسانیان به قصد تصرف ری عازم گردید . اذکوتگین نیز با لشکر عراق به مقابله بیامد . در اواسط جمادی الاول نبرد سختی آغاز گردید محمد مغلوب گردید و هزارها تن از سپاهیانش مقتول و اسیر شدند . او نیز به لاریجان عقب نشست . آنگاه خبر رسید که رافع بن هرثمه به آن حدود رسیده ، لذا محمد در تمیشه پناه گرفت و از دیلیمیان استمداد طلبید . در این اثناء در خراسان برسر حکومت سامانیان اختلاف و نزاعی بوقوع پیوست که رافع مجبور به بازگشت به نیشابور شد . محمد نیز به گرگان رفته و چند ماهی استراحت کرد و از آنجا در سال ۲۷۳ ه.ق به آمل رفت و پسر خود زیدبن محمدزید را ولیعهد کرد و نام او را بر منابر و مسکوکات ضرب نمود . « ابن کثیر : ۱۱/۵۰ – ابن افندیار :۲۵۲ – ابن اثیر ۶/۳۴۵»

پس از دو سال آرامش محمدبن زید در سال ۲۷۵ ه.ق بسوی کوهستان، قلمرو رستم پسر قارن بدلیل پرداخت نکردن خراج مجدداً لشکر کشید و آنجا را تصرف کرد . رستم نیز به نزد رافع بن هرثمه پناه برد و از وی کمک خواست و با سپاهیان او به سمت طبرستان حرکت کرد . محمدبن زید چون یارای مقاومت در خود نمی دید ، بسوی قلعۀ جوهینه گریخت رافع در پی او آمد و قلعه را به محاصره گرفت . محمد از آنجا به دیلمستان رفت . « ابن اسفندیار : ۲۵۲ ، ۲۵۳» محمدبن زید سپس به ساری رفته و در آنجا از سپاه رافع شکست خورد و در سال ۲۷۷ ه.ق از طبرستان به بیرون عقب نشینی کرد .          « ابن اثیر : ۶/۳۵۶- ابن اسفندیار : ۲۵۳ ، ۲۵۴ –  ابن خلکان : ۶/۴۲۴»

محمد زید مدتی را به آسودگی سپری کرد و چون اطلاع یافت عمروبن لیث صفاری اسیر امیر اسماعیل سامانی شده ، درصدد تصرف سرزمین خراسان برآمد که اسماعیل سامانی به او اخطار کرد که از گرگان عقب نشینی کرده و به طبرستان باز گردد . محمدبن زید نپذیرفت . لذا اسماعیل سپاهی را به فرماندهی محمدبن هارون به گرگان گسیل داشت . « خواند میر : ۲/۴۱۰، ۴۱۱- صابی :۲۲»

لیوان-شیشه-ای-با-تزئین-تراش-مکشوفه-از-خراسان-رضوی-سدۀ-۳تا-چهار-ه.ق-موزه-ملی-ایران

لیوان-شیشه-ای-با-تزئین-تراش-مکشوفه-از-خراسان-رضوی-سدۀ-۳تا-چهار-ه.ق-موزه-ملی-ایران

محمدبن زیدبن محمد که حاکمی بسیار مغرور گشته بود ، با پشتوانۀ سپاه بیست هزار نفری خود به جنگ هارون بیامد . و در خارج از شهر گرگان نبرد را آغاز کرد . «مرعشی : ۱۴۲» در این نبرد سنگینی که شکل گرفت در ابتدا محمدبن زید نشانه های پیروزی را در سپاه خود دید . لیکن با تاکتیک جنگی هارون در دام او افتاد و شکست بر او مستولی شد و خود نیز مجروح شده و از اسب به زیر افتاد . روایت است که چند روز و یا چند ساعت پس از آن جراحت ، چشم از جهان فرو بست . سرش را برداشتند و در تاریخ نهم رمضان سال ۲۸۷ ه.ق همراه با فرزندانش از جمله پسرش ابوالحسین زید و دیگر اسرا به بخارا فرستادند . پیکر او را در محلی بنام گور داعی مدفون ساختند . « صابی :۲۲ ،۲۳ –  طبری :۵/۶۳۵ – ابن اثیر : ۶/۴۰۳ ،۴۰۴- ابوالفرج : ۶۹۳- حاکم جشمی : ۲۲»  «ابن اسفندیار : ۲۵۶، ۲۵۷ – مسعودی : ۵/۱۶۷»

 

 

منابع :

ابن عنبه الاصغر ، کتاب عمده الطالب ، قاهره ، ۱۴۲۱ ه.ق

ابن اسفندیار : محمد ، تاریخ طبرستان ، به کوشش عباس اقبال ، تهران ۱۳۶۶ شمسی

اولیاء الله آملی ، محمد ، تاریخ رویان ، به کوشش منوچهر ستوده ، تهران ، ۱۳۴۸ شمسی

خواندمیر ، غیاث الدین همام ، حبیب السیر ، به کوشش محمد دبیر سیاقی ، تهران ۱۳۵۳ شمسی

صابی ، هلال ، المنتزع من کتاب التاجی ، همراه اخبار ائمه الزیدیه فی طبرستان به کوشش ویلفرد مادلونگ بیروت ۱۹۸۷ میلادی

طبری ، محمد ، تاریخ الرسل والملوک ، بیروت ۱۴۰۷ ه.ق

مرعشی ف تاریخ طبرستان ، و رویان ومازندران به کوشش محمد حسین تسبیحی ، تهران ، ۱۳۴۵ شمسی

مسعودی ، مروج الذهب و معادن الجوهر ، به کوشش شارل پلا بیروت ، ۱۹۷۴ میلادی

یاقوت حموی ، ابو عبدالله ، معجم البلدان ، بیروت ، دارالفکر

بخاری ، ابونصر سهل بن عبدالله ، سر سلسله العلویه ، به کوشش سید محمد صادق بحرالعلوم ، نجف ، ۱۳۸۱ ه.ق

حاکم جشمی ، ، محسن ، نخب من کتاب جلا ء الابصار در اخبار ائمه الزیدیه فی طبرستان و دیلمان به کوشش ویلفرد مادلونگ ، بیروت ، ۱۹۸۷ میلادی

ذهبی ، محمد ، سیر اعلام النبلا ، به کوشش شعیب آلارنا وؤط و محمد نعیم العرقسوسی ، بیروت ، ۱۴۱۳ ه.ق

ابن اثیر ، علی ، الکامل فی التاریخ ، به کوشش ابی الفدا عبدالله قاضی ، بیروت ، ۱۴۱۵ ه.ق

ابن خلکان ، احمد ، وفیات الاعیان ، به کوشش احسان عباس ، بیروت ، ۱۹۶۸میلادی

ابن کثیر ، ابوالفدا اسماعیل ، البدایه والنهایه ، بیروت ، مکتبه المعارف

ابوالفرج اصفهانی ، مقاتل الطالبین ، قاهره ۱۳۶۸ ه.ق

تاریخ جامع ایران  ، جلد هفتم ، صادق سجادی ، تاریخ علویان

تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده

 

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *