مظفرالدین زنگی
اتابک مظفرالدین زنگی بن مودود حکومت ۵۵۸ الی ۵۷۱ه.ق
پس از درگذشت سنقر با اینکه او صاحب چند پسر بود ، لیکن امیران و بزرگان فارس برادرش مظفرالدین زنگی را به جای وی نشاندند . «بیضاوی : ۸۶- شبانکاره ای : ۱۸۲ ، ۱۸۳»
زنگی به هنگام درگذشت برادر در شیراز نبود . بنابراین شوهر خواهرش موسوم به «سابق» به اتفاق ارسلان سلغری طمع به حکومت فارس کرده و شیراز را گرفتند . کار به جدال انجامید . سرانجام سابق به قتل رسید و زنگی برتخت نشست . «خواندمیر ، تاریخ حبیب السیر : ۵۶۰ – زرکوب : ۷۳ – میرخواند : ۶۰۷» سابق که درکشاکش قدرت بقتل رسید ، پیشتر در فارس صاحب نفوذ بود و درآبادانی آنجا کوشش ها کرده بود . او دو رباط یکی در شیراز و دیگری در بیضا بنا کرده بود که هر دو بنام وی شهرت یافتند . « زرکوب : ۷۳»
زنگی بن مودود در دوران حکومت ، مجدد با ملوک شبانکاره ای به نبرد پرداخت . هدف زنگی این بود که متصرفات خود را بسط داده و بخش هایی از فارس را که در قلمرو شبانکارگان بود ، تصرف کند اما نتوانست . وی چندی بعد از آغاز حکومت نزد آلب ارسلان سلجوقی رفت و سلطان رسماً او را به اتابکی فارس منصوب کرد و به شیراز باز گرداند . « اقبال آشتیانی : ۳۸۲ – قزوینی ، یحیی : ۱۹۵ »
زنگی بن مودود در سالهای نخست پادشاهی بویژه بر فرماندهان سپاه بیش ازحد سخت می گرفت . آنان به مقابله و انتقام ، فرمانروای خوزستان ، اتابک شومله یعقوب بن ارسلان « حکومت ۵۵۰ الی ۵۷۰ ه.ق » را بر ضد وی تحریک کردند . شومله با پشتیبانی محرکان خود به شیراز حمله برد و زنگی بن مودود گریخت و به اتابکان شبانکاره پناه برد و با یاری آنان ، شومله را از شیراز عقب راند و قدرت را بار دیگر بدست آورد . « ابن اثیر : ۳۴۷ ، ۳۴۸ – فسایی : ۲۴۹»
از حوادث دیگر دوران حکومت او ، ورود در مناقشۀ بین اتابکان کرمان بود . چنانکه لشکری در اختیار تورانشاه گذارد تا بر برادرش فائق آید . « افضل الدین کرمانی : ۳۸»
این لشکر مدتی در مناطق مختلف کرمان بسر برد . « همو : ۷۲، ۷۳» و پس از آن چون اتابک ایبک بقتل رسید ، قطب الدین بزقوش که در فارس بسر می برد ،با نیرویی که زنگی در اختیار او قرار داده بود، همراه تاج الدین خاج به جیرفت رفت و آن دو در زمستان ۵۶۷ ه.ق در این شهر به هم ملحق شدند . مدتی بعد قطب الدین محمد بزقوش و تاج الدین خلج با لشکر زنگی به کرمان حمله کردند . تورانشاه و اتابک یزد از شهر گریخته به شهر بم رفتند . لشکر فارس پس از مرگ زنگی از کرمان بیرون آمد و به شیراز بازگشت . « افضل الدین کرمانی : ۸۲ ، ۸۳»
زنگی در دوران پادشاهی خود بارها با قطب الدین مبارز شبانکاره ای جنگید ، اما هرگز نتوانست بر او غلبه پیدا کند . « اقبال آشتیانی : ۳۸۲»
یکبار هم شیخ نشین زین الدین مظفربن روزبهان ربعی را که از زمرۀ اهل طریقت بود، برای مذاکره با خلیفۀ عباسی به بغداد فرستاد و خلیفه او را تکریم بسیار کرد . گفته اند زین الدین خلیفه را اندرزها داد . « جنید شیرازی ، شدالازار : ۲۲۷»
زنگی بن مودود سرانجام پس از چهارده سال حکومت در اواخر سال ۵۷۱ ه.ق بدرود حیات گفت . جسد وی در شیراز بخاک سپرده شد . «وصاف : ۸۶- میرخواند ۶۰۸- خواند میر ، تاریخ حبیب السیر : ۵۶۰ » حمدالله مستوفی مرگ او را درسال ۵۷۰ ه.ق ذکر کرده است .
مظفرالدین زنگی بن مودود پادشاهی عادل و دادگر بود و با مردم به داد و نیک خواهی رفتار می کرد .« خواندمیر،تاریخ حبیب السیر: ۵۶۰» اما با امرا و منصبداران و گاه با مردم عادی رفتاری سختگیرانه داشت . با این همه با همسایگان اطراف خود مدارا می کرد . « منهاج سراج : ۲۷۱»
منابع :
خلاصه ای از زندگانی مظفر زنگی از تاریخ جامع ایران جلد نهم ۷۱ ، ۷۰- سید علی آل داوود
تحقیق و پژوهش : مهدی صبور صادقزاده
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.